اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله را اسرائیل ترور میکند، پزشکیان را تندروها!
تصمیمات کلان در سیاست خارجی به عهده دولتها نیست لذا واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه نیز تصمیم دولت پزشکیان نبوده است؛ به خصوص که یک ماه بعد از آن رخداد رسما کار خود را شروع کرد. طیف تندرو اما بدون توجه به این واقعیت، دولت را هدف گرفته است!
«ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود» این جمله پزشکیان نشان میدهد که پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در برنامه بوده و، اما در نهایت تصمیم گرفته شده که به تاخیر افتد. ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل نیز پیشتر گفته بود که «امیدواریم که پاسخ ما در زمان و به گونهای باشد که به آتشبس احتمالی لطمهای نزند».
ظریف نیز اخیرا گفته بود که «بعد از ترور هنیه، جامعه جهانی از ما خواست که برای پایان دادن به جنگ غزه خویشتنداری کنیم، اما وعده آتشبس محقق نشد».
خویشتنداری مورد اشاره ظریف یا زمانبندی مورد اشاره ایروانی برای پاسخ دادن قطعا درجایی فراتر از دولت و با همکاری همه دستگاهها و مسئولان از شورای عالی امنیت ملی گرفته تا ... تصمیمگیری شده است.
مخالفان دولت و مشخصا طیف تندرو آن اما از هیچ فرصتی برای حمله به پزشکیان نمیگذرند حتی وقتی منطقه این طور در بهت ترور سید حسن نصرالله و ضرباتی که رژیم اسرائیل به حزب الله وارد کرده، فرو رفته است!
از حمید رسایی که تکلیفش با دولت و جناح حامی او معلوم است، گرفته تا علی مطهری که در بزنگاههایی به سوی اصلاحطلبان میچرخد؛ اقدام اخیر اسرائیل را ناشی از سیاستی میدانند که اسمش را تعلل در پاسخگویی به ترور اسماعیل هنیه گذاشتهاند.
ظهرهوند، نماینده تندرو مجلس هم که از این حرفها فراتر و معتقد است اگر گزینه مورد نظر او یعنی سعید جلیلی رئیس جمهور شده بود، اساسا کار به اینجاها نمیرسید و اسرائیل اقدام به ترور نصرالله نمیکرد!
این هجمهها به دولت همزمان است با فشاری که برخی دیگر از تندروها برای نشان دادن یک واکنش جدی و شدید وارد میکنند. یکی مثل کیهان از حمله نظامی و لزوم استفاده از سلاحهای جدید و خارج از تصور اسرائیل میگوید، یکی هم مثل جبرائیلی پیشنهاد میکند که هواپیمای اسرائیلی را بزنیم!
همه اینها درحالی است که اساسا تصمیمگیری درباره واکنش به این موضوعات در سطح عالی نظام انجام خواهد شد و به عهده دولت نیست که بگوییم چرا تعلل کرده یا امر و نهی کنیم که چنان کن و چنین نکن!
شاهد این مدعا اظهارات صریح محمدجواد ظریف در جریان حضور در دفتر حزبالله در تهران است که تاکید کرد پاسخ مناسب و به موقع و با تصمیمگیری در سطوح عالی حکومت نشان داده خواهد شد.
اگر این سخنان برای طیف تندرو و ظاهرا جنگ طلب کافی نباشد که انگار نیست، باید به آنها یادآوری کرد که بین ترور اسماعیل هنیه در تهران تا استقرار دولت پزشکیان یک فرصت یک ماهه بود و دولت انقلابی قبل از آن میتوانست که پاسخ دلخواه خود را نشان دهد. لذا اولا وصله تعلل در این زمینه به دولت چهاردهم نمیچسبند. دوما نشانهای است که ثابت میکند تصمیمگیری در این موضوعات خارج از حدود دولتها است و آن موقع هم در سطح عالی تصمیمگیری شده است.
با در نظر گرفتن این اصل که تصیمات کلان سیاست خارجی جایی فراتر از دولت اتخاد میشود و توجه به این سخن پزشکیان که «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جریتر خواهد کرد» میتوان این سوال را پرسید که چه کسی به آمریکا و غرب برای برقراری آتش بس اعتماد کرد؟ اگر نتیجه این سیاست موجب جنایات اخیر اسرائیل شده، چرا دولت مورد سوال قرار میگیرد؟
دیدگاه تان را بنویسید