سرمقاله نامه نیوز درباره تقلیل مشکوک یک جنایت سیاسی؛
توهین به امام معصوم در روز روشن با خیال راحت؛ آجرکالله یا بقیّةالله !
اینکه امروز همان جنایت سیاسی، به دعوای خانگی تقلیل داده میشود، نه «خطای تاریخی»، که تلاشی برای پاککردن ردّ جنایت عباسیان است.
مصطفی صادقی : در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این روزها فیلمی دستبهدست میشود؛ برشی از یک مناظره که در آن، شیخی بر گوشه صندلی تکیه زده و دهان ناپاکش را به توهین به امام معصوم ما باز کرده است؛ همان امام عزیزی که ما بچهشیعهها بارها در روضهها و هیئتها بر مظلومیتش خون گریه کردهایم.
وقتی این شخص معلومالحال در یک برنامه رسمی، شهادت امام جواد علیهالسلام را به «حسادت زنانه» فرو میکاهد، سؤال این نیست که او چه گفته؛ سؤال این است که ما بچه شیعهها با شنیدن این جسارت چه حالی پیدا میکنیم؟
ملعونی که این هتک را مرتکب شده، امروز راحت در خیابانهای همین شهر قدم میزند و تعداد ویوهای فیلمی را که از خودش منتشر کرده، میشمارد… وااسفا!
بله؛ این اهانت نه در خفا، که در روز روشن و با آسودگی بر زبان آمده است. از آن دردناکتر اینکه همین جسارت، با بیپروایی کامل در برخی رسانههای اصلاحطلب بازنشر شده؛ گویی میراث هزارساله این مردم، کالایی برای ویترین کلیکبازی و ممبرگیری است، نه حرمت و خط قرمزِ یک ملت.
پرسش اساسی اینجاست: در سرزمینی که نامش با ولایت گره خورده و مردمش پیرو امیرالمؤمنیناند، چگونه چنین سخنی با این صراحت گفته میشود و نهادهای مسئول خاموش میمانند؟
مگر این کشور، کشور امیرالمؤمنین نیست؟ این سکوت از چیست؟
چرا تا این لحظه نه اعلام جرم شده، نه برخوردی صورت گرفته و نه حتی تذکری رسمی صادر شده است؟
این ماجرا یک روضه باز است؛ زخمی کهنه که دوباره سر باز کرده. چگونه کسی جرأت میکند همان روایت عباسی را بازگو کند و آن را «تحلیل» بنامد؟
این سؤال امروز ذهن ما را میخراشد: چرا امثال این سخنگویان و مروجان این جسارت، همچنان با خیال آسوده در فضای عمومی تنفس میکنند؟
اگر هتک حرمت امام معصوم هم موجب ورود دستگاه های محترم مسئول نشود، پس چه چیز باقی میماند که نام «جرم» بر آن بگذاریم؟
همین پرسش درباره وزارت ارشاد نیز پابرجاست. رسانههایی که عامدانه و آگاهانه این توهین را بازنشر کردند، چرا بازخواست نمیشوند؟
چگونه جرأت کردهاند با چنین بیحیایی، حرمت امام معصوم را ماده خام جنجال رسانهای کنند؟ آیا این واضحترین نمونه نقض اخلاق رسانهای نیست؟
و نکته مهمتر آنکه: بیتردید این سطح از بیپروایی بیریشه نیست.
به تاریخ نگاه کنیم؛ هیچ اهانتی به امام معصوم بدون تحریک و پشتصحنه نبوده است. هرجا اهلبیت را هدف قرار دادهاند، ردّ پای القائات دستگاههای ضدشیعی دیده شده است.پس دستگاههای امنیتی و قضایی باید بررسی کنند که آیا این تحریف فقط یک «سخنرانی ساده» است یا بخشی از پروژهای خزنده برای سستکردن قداستها و خطهای قرمز اعتقادی ما؟
حقیقت که روشن است:سه گزارش معتبر تاریخی، شهادت امام جواد علیهالسلام را قتل سیاسی به دستور معتصم عباسی معرفی کردهاند.
اینکه امروز همان جنایت سیاسی، به دعوای خانگی تقلیل داده میشود، نه «خطای تاریخی»، که تلاشی برای پاککردن ردّ جنایت عباسیان است.
و شگفت آنکه برخی رسانههای اصلاحطلب، با کمال میل نقش طبلزن این تحریف خطرناک را بازی میکنند. امروز جامعه شیعی خونبهدل است؛ نه فقط از اینکه یک نفر چنین جسارتی کرد، بلکه از اینکه هیچکس نایستاد.
سوگمندانه باید پرسید: در مملکت امیرالمؤمنین، چه شد که حرمت فرزند او بیپناه ماند؟ اکنون زمان مطالبه است. دادگاه محترم ویژه روحانیت که همیشه پاسدار نهاد مقدس روحانیت بوده و هنوز هم هست باید قاطعانه و علنی ورود کند.
وزارت ارشاد باید تذکری جدی، رسمی و غیرقابلاغماض به رسانههای متخلف بدهد. دستگاه محترم قضایی باید اعلام جرم کند و نشان دهد حرمت امام معصوم شوخیبردار نیست. توجه کنیم که اگر امروز حرمت امام شکسته شود، فردا هیچ خطی در امان نخواهد ماند.
و ما سوگوار آن روز خواهیم شد که حرمت اهلبیت در این خاک شیعی…
و دلم نیامد این متن را بیروضه تمام کنم… بیایید برای امام معصوم خود گریه کنیم؛ همان کاری که طراحان پروژه توهین به امام ما از آن هراس دارند.
روضهای از جناب انصاریان برای مظلومیت حضرت:
در سن ۲۵ سالگی به وجود مقدس شون زهر دادند، دیگه معلومه یه انسان ۲۵ ساله بچه هاش در چه حالی اند! مرگش مثل مرگ مادرش زهرا بود از نظر سن جوانی، اون وقت فرزندشون امام هادی و دختر گرانقدرشون حکیمه خاتون هنوز فرزند خردسالی بودند ولی دشمن به این پدر مهلت نداد بعد از زهر هم دستور داده بودند در اتاق رو به روش ببندند تا کسی به کمک او نیاد.
ای اهل بیت پیغمبر دیگه مظلوم تر از شما در این عالم نیامده. از اینجا به بعدش مثل باباش ابی عبدالله با لب تشنه گذروند فرصت سه روزه اش رو… دیگه در پایان کار یه کنیزی گفت هر چه می خواد بشه، بشه! یه ظرف آب بردارم ببرم به این فرزند مظلوم زهرا بدم، ولی وقتی در اتاق رو باز کرد دید جوادالائمه از دنیا رفته و جان به جان آفرین تسلیم کرده، از یه جهت شهادت شبیه به زهرا از یه جهت هم شبیه به ابی عبدالله… یه جمله هم شب آخر از زهرا براتون بگم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: وقتی بدن مادرم رو دفن کرد، کنار قبر مادرم نشست، فاطمه من می خوام کنار قبرت بمانم طاقت ندارم، می خوام خانه برگردم جواب این بچه های بی مادرت رو چی بدم! امام ششم می فرماید: برای آروم کردن خودش بلند شد آمد سر قبر پیغمبر، قبر پیغمبر رو بغل گرفت، صدا زد: یا رسول الله بلند شو ببین غریب شدم، تنها شدم، مظلوم شدم “السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا سیدةنساء العالمین”
و من میپرسم:
اگر بر جوادالائمه گریه نکنیم، پس بر چه گریه کنیم؟
دیدگاه تان را بنویسید