«نامهنیوز» گزارش میدهد:
به نام مذهب، علیه وطن
کارشناس صداوسیما در شرایطی میخواهد میان ایران و اسلام دوقطبی ایجاد کند که رهبر انقلاب در یکی از شبهای عزاداری محرم فرموند ای ایران بخوانید.
گروه سیاست - مهدی جمشیدی، کارشناس صداوسیما به تازگی در برنامهای در شبکه چهار سخنانی عجیب را بز زبان جاری کرده؛ او گفته است: «آقای جوادی آملی میگفتند بچههای ما شبهای عملیات زیارت عاشورا میخواندند نه ایران ای مرز پر گهر. ببنید، کدام بخش از اندوختههای فرهنگی ما در بزنگاهها، در نقاط تلاطم، در درگیری با دیگریها برجسته میشود؛ آن بخش فانتزی نیست، آن بخش تعارفی نیست، تزئینی نیست؛ آن حقیقی است چون هم کارکرد دارد و هم جامعه با آن انس دارد. بقیهاش همه تعارف است».
این سخنان در حالی در صداوسیما مطرح میشود که به تازگی رهبر انقلاب و در یکی از شبهای عزاداری محرم به محمود کریمی فرمودند که «ای ایران» بخواند. «ای ایران» خواندن در مراسم عزاداری محرم به خواسته رهبر انقلاب حاوی یک پیام مهم بود؛ آنکه دینداری و تقید به مبانی شیعی نه تنها تضادی با توجه به هویت ملی ندارد بلکه همگرا با یکدیگرند. رهبری در شرایطی بر «ای ایران» تأکید دارند که کشور به ویژه بعد از حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در انسجام کامل به سر میبرد و همه مردم یکپارچه پشت ایران و نظام ایستادند و ایشان سعی کردند بر این وحدت بیفزایند؛ رویکردی که همیشه از سوی رهبر انقلاب دیده شده است.
خط مشخص است و همه میدانند که امروز منافع ملی در گرو همبستگی است و پیشگام این وحدت خود رهبر انقلاب هستند. در چنین شرایط روشنی، عجیب است که صداوسیما چه طور بر ساز ناکوک مینوازد و لجبازانه راه خود را میرود. دقیق مشخص نیست صداوسیما که بسیاری باور دارند وحید جلیلی رویکردهایش را تعیین میکند، دنبال چه میگردد و آیا در پی بر هم زدن وحدت ملی است؟ ایجاد دوقطبی در جامعه دقیقا از اهداف دشمنان نظام بوده و هست و اگر مروری به مواضع دشمنان قسمخورده انقلاب بیندازیم، یکی در میان خطوطی را مطرح میکنند تا به خیال خود مردم را در برابر مردم و مردم را در برابر نظام قرار دهند. آنها تصور میکردند وقتی از آسمان حمله کنند، در زمین مردم به خیابان میآیند و کار نظام ایران تمام میشود اما مردم همه نقشه شوم آنها را برهم زدند و پای ایران و نظامشان ایستادند. همه این واضحات در حالی است که طیف خاص سیاسی میکوشد آگاهانه یا ناآگانه در زمین دشمن بازی کند و این وحدت و یکپارچگی را بر هم بزند.
آنها چنین القاء میکنند که سخن گفتن از ایران حرف روشنفکران است؛ حال آنکه ایران از زبان همه مردم اعم از روشنفکر و عموم مردم بیان شد. از سوی دیگر مگر روشفکری در کشور نکوهیده است که میان نخبگان و مردم باید فاصله ایجاد شود؟ یک زمانی مشخصا در دهه 40 روشنفکری به معنای ضدیت با وطن و طرح شعارهای کمونیستی بود و اگر امروز روشنفکری به معنای دفاع از وطن و آب و خاک است، حتما چنین روشنفکریای مورد تأیید همه دلسوزان نظام است؛ چه آنکه جان برکفهای دوران دفاع مقدس، هم برای اسلام و هم برای ایران میجنگیدند. چند سال پیش رهبر انقلاب به دیدار خانواده یکی از شهدای ارمنی رفتند و در فضایی صمیمانه مورد پذیرایی هم قرار گرفتند. دیدار با آن خانواده نشان داد در دوران جنگ پای ایران همه با هر دینی که داشتند ایستادند و برای مسلمانها هم دفاع از ایران و اسلام یکی بود.
چه طور است که حالا یک کارشناس صداوسیما میخواهد بین ایران و اسلام دوگانه ایجاد کند؟ صداوسیما و همفکرانش باید بررسی کنند که آیا سیاستهایشان در همه این سالها جواب داده است؟ اگر جواب داده بود که این میزان با ریزش مخاطب روبهرو نمیشد. چه طور است که صداوسیما در ایام جنگ 12 روزه از میان اصلاحطلبان هم دعوت میکند اما حالا که جنگ تمام شده بار دیگر بر طبق افتراق میکوبد؟! این رویکرد متضاد باعث میشود اعتماد عمومی سلب شود و مردم تصور کنند دعوت از سلایق مختلف سیاسی صرفا کارکردی مقطعی دارد و قرار نیست صداهای مختلف در رسانه ملی شنیده شود.
جالب است بدانید سخنان جمشیدی در حالی مطرح میشود که از قضا آیتالله جوادی آملی باور دارد که در کنار اسلام همواره باید بر ایران هم تأکید شود؛ چنانکه او چندی پیش در جلسهای میگفت: «جریان حسینبنعلی(ع) برای ما یک اصل است؛ این تنها یک افتخار نیست، بلکه هویت ماست. اما باید بدانیم که خود ملت ایران هم ملت بزرگی است، ما مردم ایران مردمی بزرگ و بزرگ زاده ایم، ما یعنی مردم ایران. شما اگر سرتاسر آمریکا را بگردید یک اثر باستانی در آن نمیبینید، اما هر کجای ایران قدم بگذارید اثری از آثار هنری و باستانی در آن می بینید، آثاری از علم و مکاتب فکری می بینید، این ملت ریشهدار و صاحبفرهنگ است».