کد خبر: 755847
تاریخ انتشار :

تغییر استراتژی ترامپ

سخنان ترامپ در عربستان، نشانه‌ای از تغییر احتمالا موقت در استراتژی آمریکا علیه ایران دارد.

تغییر استراتژی ترامپ
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

خراسان نوشت: سخنان ترامپ در عربستان، نشانه‌ای از تغییر احتمالا موقت در استراتژی آمریکا علیه ایران دارد. ترامپ که دو ماه پیش، انواع تهدیدهای زبانی علیه ایران را به کار می‌بست در این سفر تقریبا هیچ سخنی از جنگ نگفت. تنها در دیدار امیر قطر به درخواست وی درباره عدم جنگ اشاره کرد. حال این که تا قبل از حمله به یمن، دوگانه‌ مذاکره یا بمباران را تنها گزینه‌های موجود برای ایران معرفی می‌کرد. چرایی پایان موقت گزینه جنگ را باید در شکست پروژه یمن و همچنین اختلافات درونی کاخ سفید دانست. دو عاملی که موجب شد، والتز از کاخ سفید اخراج شود و تئوری ساده‌لوحانه سرکوب یمن و سپس سرکوب ایران در عمل با شکست مواجه شود. 

حالا ترامپ و تیمش، مسیری دیگر را برای رسیدن به توافقی مطلوب از نظر خود در پیش گرفته‌اند. این مسیر به جای تهدید ایران به جنگ، قصد دارد تا گسل‌های اجتماعی در جامعه ایران را فعال کند و مردم را چندپاره کند تا انسجام داخلی کنونی از بین برود. احتمالا تیم ترامپ متوجه شدند که تهدیدهای آن ها علیه ایران، باعث شده تا انسجام داخلی به نفع دفاع از کشور و نظام افزایش یابد. انسجامی که تحمیل یک توافق بد و بقیه مسیر تضعیف ایران را ناممکن خواهد ساخت. همچنین به ساخت درونی قدرت در نظام نیز کمک می‌کند. پس حالا باید مسیری برعکس را بپیمایند. 

این مسیر، خاطره‌بازی با ذهنیت‌های نادرستی است که در این سال ها درباره دوران پهلوی برای بخشی از جامعه ساخته شده. همچنین بازی با عناصر ذهنی است که درباره عربستان و توسعه وابسته آن شکل گرفته. ترامپ با نام بردن از انقلاب اسلامی و دوگانه‌سازی با «بیابان و زمین حاصلخیز» عملا تلاش دارد تا مردم را از مسئولان ارشد در جمهوری اسلامی دور سازد. باید اعتراف کرد که متاسفانه تا حدی هم موفق بوده است و واکنش‌ها در فضای مجازی نشان از آن دارد که همان تصویر ذهنی ساخته شده از پهلوی و سعودی در بخشی از جامعه کارگر افتاده است. عدم آگاهی عمومی نسبت به شکست پروژه نئوم عربستان و همچنین ساده‌سازی شرایط در دوره پهلوی، باعث شده تا او بتواند از میوه‌های این عملیات روانی استفاده حداکثری کند.

این تغییر استراتژی از تهدید به جنگ به سمت فاصله انداختن مردم از نظام اسلامی، نشان از یک پروژه وسیع‌تر دارد که با توافق یا بدون توافق ادامه خواهد یافت. پروژه‌ای که در آن، مردم جلوی مسئولان قرار بگیرند. ترکیب این وضعیت با تکانه‌های اقتصادی احتمالی در مسیر آینده مذاکرات، به معنای خالی شدن پشت مسئولان مذاکره کننده خواهد بود. بدین معنا که طرف مقابل، برای تحمیل خواسته‌های خود، به صورت موقت میز مذاکره را ترک کند و به تبع آن، جامعه شرطی شده در ایران واکنشی نشان دهد که آسیب‌زا باشد. متاسفانه چنین فرایندی محتمل است و ظرفیت زیادی برای کنشگری طرف مقابل ایجاد می‌کند. حال ترکیب این فرایند با ایجاد تصویر بی‌کفایتی مطلق مسئولان در ایران، حتما امکان حرکت ایران برای رسیدن به توافق مطلوب از نظر خود را سد می‌سازد.

باید توجه کنیم که این راهبرد احتمالا در تمام سه سال و نیم باقی مانده توسط ترامپ تکرار می‌شود. لذا باید راه‌حلی فراتر از مسئله مذاکره کنونی برایش داشته باشیم. گفت وگو با مردم و توضیح واقعیت از جمله حداقلی‌ترین کارهایی است که باید صورت گیرد. اما متاسفانه برخی اشتباهات دهه گذشته، باعث شده تا این امکان تا حد زیادی محدود شود. خطر دسترسی مستقیم ترامپ به افکار عمومی ایرانی را باید در همین چارچوب فهمید. البته سخنان زیگزاکی ترامپ و همچنین برخی اشتباهات او و تیمش در چهار ماه اخیر باعث شده تا ضریب این سخنان کمتر از دور اول باشد اما هنوز هم موثر است.

در این میان، حفظ انسجام داخلی از مهم ترین کارهایی است که در این زمینه باید در دستور کار باشد. به لطف برخی اقدامات صورت گرفته، این مهم تا حد خوبی رخ داده و نتیجه بخش بوده است. اطلاع مسئولان امر از راهبرد دشمن و تولید محتوا برای آن هم بسیار ضروری و مهم است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما