«نامهنیوز» گزارش میدهد:
پایان عجیب و غیرمنتظره یک سیاستمدار؛ حذف زودهنگام یک همیشه نامزد
سخنان اخیر منصوری نشان میدهد که اولا این نتیجه حاصل شده که جلیلی نه تنها نمیتواند رأیآور باشد بلکه با رأی سلبیای که دارد به طور غیرمستقیم رأی رقیب را تقویت میکند و از سوی دیگر نیروهای اصولگرا تصور نمیکنند که او میتواند نماینده گفتمان دلخواهشان باشد.

گروه سیاست - گفتوگوی اخیر محسن منصوری، معاون اجرایی دولت سید ابراهیم رئیسی نشان میدهد که حمایت طیفی از اصولگرایان از سعید جلیلی آن طور که تصور میشود، یکسره و یکپارچه نیست. او گفته است که بهتر بود که پرویز فتاح جای جلیلی نامزد میشد. در عین حال اشاره کرده است که جلیلی رأی منفی داشت و به نوعی باعث ایجاد دو قطبی انتخاباتی شد. از سخنان او بر میآید که چنین دو قطبیای باعث تقویت سبد رأی پزشکیان شد و حتی میگوید که بخشی از حامیان قالیباف هم در دور دوم به پزشکیان رأی دادند.
در جبهه اصولگرایی بر چهرههایی همواره گمانهزنیهایی وجود داشته که آیا میتوانند نامزد اصولگرایان باشند یا خیر؟ این گمانهزنیها به ویژه بعد از فوت سید ابراهیم رئیسی تقویت شد؛ آنکه چه کسی میتواند جای او را در اجماعسازی میان اصولگرایان بگیرد. برای مثال به محض درگذشت رئیسی گمانهزنیها بر سر محمد مخبر شروع شد؛ چه آنکه هم او فردی عملگرا بود و هم معاون اول دولت رئیسی بود اما او صریحا اعلام کرد که قصد نامزدی در انتخابات را ندارد. مخبر نزدیک به رئیسی بود اما آنطور که شنیده میشد اجماع طیفهای خاص اصولگرایی را با خود نداشت. خودش هم انگار تمایلی به ورود به عرصه ریاستجمهوری را نداشت اما حامیان دولت سیزدهم نگاه مثبتی به او داشتند. از عزتالله ضرغامی هم صحبت میشد و خودش هم نامزد انتخابات شد اما از یک سو ردصلاحیت شد و از سوی دیگر همه میدانند که ضرغامی دو محدودیت دارد؛ نخست آنکه با مواضع متفاوتی که در امور سیاسی-فرهنگی گرفته، نمیتواند مورد اجماع حامیان دولت سیزدهم یا طیفهایی مانند پایداری باشد و از سوی دیگر پایگاه ویژه مردمی ندارد و در حوزه حزبی نیز نمیتواند اجماعساز باشد. علیرضا زاکانی هم دوبار نامزد شده است، پشتوانه حزبی و مردمی ندارد و سرمایه اجتماعی اصولگرایی او را به عنوان نامزدی جدی نمیشناسند. محمدباقر قالیباف هم د بار نامزد انتخابات شده است و گرچه بخشی از بدنه اصلی جبهه اصولگرایی حامی او هستند اما نشان داده است میزان رأیاش در سرمایه اجتماعی اصولگرایی به میزانی نیست که بتواند رئیسجمهور شود.
میرسیم به سعید جلیلی. جلیلی همواره مورد حمایت کامل و قاطع یک بخش خاص از اصولگرایان بوده است؛ مشخصا جبهه پایداری و نیروهای نزدیک به این گروه. آنها جلیلی را فردی انقلابی معرفی میکردند و نزدیکترین فرد به گفتمان انقلاب اسلامی. فارغ از اینکه این معرفی چهقدر به واقعیت نزدیک بوده اما جلیلی نیروی شماره یک عدهای بوده است که بر همه و حتی بدنه اصلی اصولگرایی نقد میکردند. سعید جلیلی هم چند بار نامزد انتخابات شد و البته هیچگاه نتوانست به پاستور برسد. حالا اما به نظر میرسد حمایت جدی طیفهایی از اصولگرایان شکل سابق را ندارد. سخنان اخیر منصوری نشان میدهد که اولا این نتیجه حاصل شده که جلیلی نه تنها نمیتواند رأیآور باشد بلکه رأی با رأی سلبیای که دارد به طور غیرمستقیم رأی رقیب را تقویت میکند و از سوی دیگر نیروهای اصولگرا تصور نمیکنند که او میتواند نماینده گفتمان دلخواهشان باشد. نیروهای حامی دولت رئیسی هم انگار سعی میکنند از او فاصله بگیرند. البته جلیلی هنوز حامیانی دارد اما شکاف میان حامیان پیشین او جدی است و بسیاری سعی میکنند این گزاره را تقویت کنند که او نماینده تفکر دولت رئیسی نیست. یک مسئله دیگر هم در این بین وجود دارد؛ آنکه جلیلی توان سیاسی سابق را ندارد و اگر روزگاری دولت در سایه او توان تعیینکنندگی در بعضی زمینهها را داشت، حالا آنقدر جلیلی به انزوا رانده شده است که دیگر برای حامیانش نمیتواند نیرویی مؤثر قلمداد شود. در واقع جلیلی از یک سو پایگاه مردمی ویژهای ندارد، از سوی دیگر رقابت دو نفره او با مسعود پزشکیان رسما نشان داد او نمیتواند پیروز انتخابات باشد و از طرفی در سیستم سیاسی نیز قدرت تصمیمسازی ندارد. حالا هم حامیان گذشته او و هم حامیان دولت قبل و هم بدنه اصلی اصولگرایی به این نتیجه رسیدهاند که دیگر سعید جلیلی تکیهگاهی سیاسی محسوب نمیشود و باید در حاشیه سیاست فعالیت کند.
در غیاب جلیلی حامیان دیروز او و حامیان دولت سیزدهم سعی میکنند جایگزین مناسبی پیدا کنند؛ جایگیزینی که مانند جلیلی در میان بدنه عمومی اجتماعی رأی منفی نداشته باشد و در عین حال نیرویی معتدل محسوب شود. از سخنان اخیر منصوری چنین بر میآید که این فرد پرویز فتاح است. منصوری تعاریف زیادی از او میکند. میگوید او فردی باهوش است، رأی آذریزبانها را دارد، کارنامهای سفید دارد و بهتر بود جای جلیلی او میآمد. اما در عین حال میگوید که نگذاشتند بیاید. احتمالا سخن او ناظر به فشارهای حامیان جلیلی است. حالا به نظر میرسد در شرایطی که سعید جلیلی پایگاه سیاسی-حزبی سابق را ندارد و سیاستمداری حذفشده محسوب میشود، برخی نیروهای اصولگرایی سعی میکنند پرویز فتاح را جایگزین او کنند.
دیدگاه تان را بنویسید