وقتی پاکستان متحد ایران شد! | حمایت بیسابقه از تهران در جنگ با اسرائیل
شواهد نشان میدهند که اظهارات مقامهای ارشد پاکستانی در مورد حمایت از موضع ایران صرفا پاسخی به حمایت اخیر اسرائیل از هند در رویارویی نظامی گسترده آن کشور با پاکستان در ماه مه ۲۰۲۵ بوده است و بیشتر حمایتی در سطح لفظی بوده است.. بنابراین، اظهارات پاکستانی مذکور در چارچوب مقابله به مثل قرار میگیرد، با محدودیتهای گسترده در مورد هرگونه نقش بالقوه پاکستان در درگیری ایران و اسرائیل.

در یک تحول قابل توجه، پاکستان پس از تشدید جنگ بین اسرائیل و ایالات متحده از یک سو و ایران از سوی دیگر، از طریق کانالهای مختلف با ایران اعلام همبستگی کرد. اسلام آباد در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵ میلادی تصمیم "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا برای بمباران سه راکتور هستهای را تنها یک روز پس از تایید نامزدی ترامپ برای دریافت جایزه نوبل به خاطر نقش او در حل اختلاف اخیر اسلام آباد با هند بر سر کشمیر محکوم کرد.
در یک تماس تلفنی بین "شهباز شریف" نخست وزیر پاکستان و "مسعود پزشکیان" رئیس جمهور ایران، "شریف" حملات اسرائیل به ایران را محکوم کرد. "خواجه محمد آصف" وزیر دفاع حمایت کامل کشورش از ایران را تأیید کرد و خاطرنشان ساخت که پاکستان از منافع ایران در برابر تجاوز اسرائیل محافظت خواهد کرد. او خواستار تشکیل جلسه اضطراری سازمان همکاری اسلامی برای تدوین یک استراتژی مشترک به منظور پاسخ به تجاوز اسرائیل شد.
به دنبال آن سنای پاکستان پیشنویس قطعنامهای را تصویب کرد که از ایران در برابر حملات اسرائیل حمایت میکرد. هم چنین، وزیر امور خارجه پاکستان بیانیه مشترک وزرای امور خارجه ۲۰ کشور از جمله مصر، ترکیه، اردن، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، عراق و کشورهای آفریقایی را امضا کرد. این بیانیه حملات اسرائیل را محکوم کرد و بر لزوم احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، اصول حسن همجواری و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات تاکید نمود.
این موضع پاکستان را میتوان با ملاحظات متعددی توضیح داد که برجستهترین آنها عبارتند از:
۱- احتمال هدف قرار دادن سایر کشورها: به نظر میرسد پاکستان معتقد بود که اگر اسرائیل در رویارویی با ایران به اهداف خود برسد، به دلیل داشتن قابلیتهای نظامی هستهای، به دنبال هدف قرار دادن سایر کشورها، از جمله خود پاکستان خواهد بود. با چنین رویکردی، "خواجه محمد آصف" وزیر دفاع پاکستان در سخنرانی خود در تاریخ ۱۴ ژوئن در جلسه مجلس ملی پاکستان بر این نکته تاکید کرد و اظهار داشت: "اگر جهان اسلام برای مقابله با اسرائیل متحد نشود، در نهایت هر کشوری به یک هدف تبدیل خواهد شد". او اظهار داشت: "روشی که اسرائیل یمن، ایران و فلسطین را هدف قرار داده است، نشان دهنده یک برنامه بزرگتر است و اکثر کشورهای اسلامی در حال حاضر با تهدیدات امنیتی روبهرو هستند".
پاکستان پس از حملات اسرائیل علیه تاسیسات هستهای ایران، از فعال شدن سامانههای پدافند هوایی خود و استقرار جتهای جنگنده در نزدیکی تاسیسات هستهای و مرز خود با ایران خبر داد. وزیر دفاع پاکستان تاکید کرده بود که سامانههای دفاعی پاکستان به عنوان یک اقدام احتیاطی در حالت آمادهباش کامل هستند.
از زمان آغاز جنگ ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵، محافل محلی در پاکستان نگرانیهای خود را پنهان نکردهاند که پروژه هستهای آن کشور به همراه دولت پاکستان به عنوان یک بلوک منسجم میتواند هدف بعدی اسرائیل و ایالات متحده باشد، که روابط آنان با اسلامآباد در سالیان اخیر به دلیل اتهام مطرح شده از سوی ایالات متحده مبنی بر پناه دادن پاکستان به تروریستها تیره شده است. این امر پاکستانیها را تشویق کرد تا در قبال حمله علیه تاسیسات هستهای ایران و یا برنامههای آمریکا و اسرائیل برای ساقط کردن نظام سیاسی در ایران موضع گیری کنند تا اسلام آباد نیز بعدا به هدف مشابهی برای آمریکاییها و اسرائیلیها تبدیل نشود.
این نگرانیها از سوی پاکستانیها با انتشار یک کلیپ ویدیویی قدیمی از "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر فعلی اسرائیل در یک مصاحبه مطبوعاتی که توجه گستردهای را در اسلامآباد به خود جلب کرد، تقویت شد. نتانیاهو در آن مصاحبه موضوع در اختیار داشتن سلاح هستهای از سوی اسرائیل را رد کرد. او اظهار داشت که اسرائیل میخواهد "از دستیابی هر حکومت اسلامی به سلاح هستهای جلوگیری کند".
نتانیاهو مدعی شده بود که اسرائیل به زعم او به "رژیمهای افراطی" اجازه نخواهند داد هیچ گونه سلاح هستهای داشته باشند چه برسد به آن که آن را چه از طریق داخلی و چه با واردات از خارج از کشور تولید کنند. نتانیاهو در مصاحبه مطبوعاتی افزوده بود که "ایران هدف اصلی و پاکستان هدف دوم است". او مدعی شده بود که "اگر این رژیمهای افراطی به سلاح هستهای دست یابند، به محدودیتهایی که هفت دهه برقرار بوده پایبند نخواهند بود".
۲- اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از بروز تنشهای داخلی پاکستان: تداوم جنگ ایران و اسرائیل میتوانست منجر به بروز تظاهرات یا حوادث خشونتآمیز علیه سفارتخانهها و کنسولگریهای خارجی در پاکستان شود. این امر تنشها در روابط پاکستان با غرب را در زمانی که پس از رویارویی اخیر آن کشور با هند، نیاز به بازگرداندن تعادل در روابط خود داشت، تشدید میکرد. مقامهای پاکستانی اقدامات امنیتی را برای محافظت از سفارت آمریکا در اسلام آباد و کنسولگریهای دیپلماتیک آن کشور در چندین شهر دیگر پاکستان تقویت کردند. شایان ذکر است که مقامهای پاکستانی ظاهرا احتمال برگزاری راهپیمایی شیعیان در پاکستان برای محکوم کردن حمله اسرائیل به ایران را رد نکرده بودند.
۳- ترس از هرج و مرج امنیتی در مرز: مرز مشترک بین ایران و پاکستان تقریبا ۹۰۰ کیلومتر امتداد دارد و در مناطقی که مردم بلوچ در آن ساکن هستند و گروههای جداییطلب مسلح در آن فعالیت میکنند، در ایالت بلوچستان پاکستان از یک طرف و استان سیستان و بلوچستان ایران از طرف دیگر، به یکدیگر متصل میشود. این امر باعث میشود که مرز همواره بیثبات باشد. این تنش مرزی پیش از این باعث ایجاد بحران بین دو کشور شده بود، که اخیراً در ژانویه ۲۰۲۴ رخ داد، زمانی که هر یک از طرفین حملاتی را در داخل خاک دیگری انجام دادند و گفته میشود که جداییطلبان را هدف قرار داده بودند.
در چنین بستری، پاکستان متوجه بود که اگر ایران کنترل خود بر استان سیستان و بلوچستان را چه از طریق جنگ فرسایشی با اسرائیل و چه در صورت تغییر نظام سیاسی از دست میداد، این بدان معنا بود که هرچ و مرج ناشی از آن موضوع ناگزیر به پاکستان نیز سرایت میکرد. در اقدامی پیشگیرانه برای رفع این نگرانیها، پاکستان تمام گذرگاههای مرزی با ایران را برای مدت نامحدودی، به استثنای فعالیتهای تجاری، مسدود کرد. این اقدام پس از تخلیه اولیه ۴۵۰ تبعه پاکستانی از ایران در ۱۶ ژوئن انجام شد. "اسحاق دار" وزیر امور خارجه پاکستان پیشبینی کرده بود که تعداد پاکستانیهایی که خواستار بازگشت از ایران و عراق به کشورشان بودند، به ویژه با توجه به مهاجرت ساکنان تهران به شمال و برخی کشورهای همسایه به ویژه ترکیه برای فرار از حملات اسرائیل، افزایش خواهد یافت.
۴- آمادگی برای تقویت روابط با ایران پس از پایان جنگ: به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل اعلام حمایت کامل پاکستان از ایران در جنگ علیه خاورمیانه، تلاش آن کشور برای تقویت روابط با ایران پس از پایان جنگ ایران و اسرائیل بوده است. این همان کاری است که برخی دیگر از کشورهای منطقه در حال حاضر انجام میدهند. آنان میخواهند از این موقعیت نظامی برای تقویت روابط خود با ایران در آینده، به گونهای که در خدمت منافع استراتژیک شان باشد، استفاده کنند.
در مورد پاکستان اختلافات آن کشور با ایران ناشی از بحرانهای جاری بین دو کشور در مورد برخی از مسائل از جمله اختلافات مرزی، مسائل امنیتی و مسائل قومی بوده است. برای مثال، در گزارشهایی این موضوع مطرح شده که برخی از گروههای مخالف نظامهای سیاسی هر دو کشور به خاک کشور دیگر پناه بردهاند که این امر مستلزم همکاری دو کشور در این زمینه است. در واقع، این موضوع به تنهایی فراتر از قلمرو ایران و پاکستان به آسیای مرکزی و افغانستان گسترش مییابد، جایی که ایران به دلیل منافع ملی ایران به همکاری طرف قدرتمند و تاثیرگذار پاکستانی در زمینههای مختلف نیاز دارد. بنابراین، به نظر میرسد سرویس اطلاعاتی قدرتمند پاکستان بر احتمال عدم سقوط نظام سیاسی ایران در جریان تجاوز اسرائیل تکیه کرده و در تلاش بود تا راه را برای آیندهای سرشار از همکاری قوی با جمهوری اسلامی ایران هموار کند.
حمایت پاکستان از ایران در جنگ با اسرائیل
عوامل کلیدی تعیینکننده در موضع پاکستان در قبال جنگ ایران و اسرائیل
علیرغم انگیزههای متعدد پاکستان برای همراهی با ایران در رویاروییهایش با اسرائیل و ایالات متحده، عوامل دیگری نیز وجود دارند که این همسویی را حداقل در طرح نظری و نه به شکلی که مقامهای پاکستانی بیان میکنند، عملی میکنند. این عوامل عبارتند از:
۱- احتمال رویارویی مجدد با هند: با توجه به موضع حمایتی اسرائیل در قبال درگیری نظامی اخیر بین پاکستان و هند، بعید نیست که هند با توجه به مشغلهاش در مقابله با پیامدهای تشدید جنگ بین اسرائیل و ایران در نزدیکی مرز خود، رویارویی خود با پاکستان را از سر بگیرد. این بدان معناست که اسلامآباد کماکان مشتاق است که مدیریت تشدید تنش با هند را در اولویت قرار دهد، حتی در حالی که حمایت خود را از ایران در رویارویی با اسرائیل و ایالات متحده ابراز میکند.
انگیزه اصلی اعلام حمایت پاکستان از ایران در رویارویی با اسرائیل، تلاش اسلامآباد برای پاسخ به اسرائیل و ایجاد تعادل در حمایت آن رژیم از هند در آخرین درگیری نظامی دهلی نو با پاکستان است که در ماه مه ۲۰۲۵ رخ داد. این بدان معناست که پاکستان در چارچوب درگیری دو طرف با "دشمنان" به دنبال برخورد مشابه با اسرائیل بود.
در اینجا، میبینیم که پاکستان با همان سرعتی که اسرائیل به درگیریهای هند و پاکستان در ماه مه گذشته پاسخ داد، وارد صحنه جنگ ایران و اسرائیل شد. اسرائیل در تاریخ ۷ مه ۲۰۲۵ میلادی حمایت خود را از هند در برابر پاکستان اعلام کرد و "روون آزار" سفیر اسرائیل در هند، در آن زمان اظهار داشت که "اسرائیل از حق هند برای دفاع از خود حمایت میکند" و بر "حمایت اسرائیل از حملات هند" تأکید کرد، موضعی که در آن زمان پاکستان را به شدت تحریک کرد. "آزار" سپس پاکستانیها را "تروریست" توصیف کرد و اظهار داشت که "تروریستها باید بدانند که جایی برای پنهان شدن از جنایات فجیع خود علیه مردم بیگناه وجود ندارد".
آن چه پاکستان را بیشتر از موضع اسرائیل خشمگین کرد، این واقعیت بود که هند یکی از بزرگترین واردکنندگان تسلیحات اسرائیلی در جهان است و بسیاری از سلاحهایی که دهلی نو علیه اسلامآباد در درگیری اخیر خود در سال جاری استفاده کرد، عمدتا ساخت اسرائیل بودند، مانند پهپادهای هاروپ اسرائیلی که تعداد زیادی از آن پهپادها را پاکستانیها توانستند در جریان درگیری نظامی اخیر سرنگون کنند.
طبق گزارش "موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم"، معاملات تسلیحاتی بین اسرائیل و هند به طور میانگین ۸ درصد از کل واردات جهانی سلاح دهلی نو را در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ تشکیل میداد. این درصد در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ میلادی ۱۵ درصد بود و پس از آن در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ به ۲۷ درصد رسید. واردات سلاحهای اسرائیلی توسط هند در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ میلادی ۱۹ درصد افزایش یافت. صادرات تسلیحات اسرائیل به دهلی نو در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ به طور چشمگیری افزایش یافت و تقریباً ۱۷۵ درصد افزایش یافت. این در حالیست که هنگامی که "نارندرا مودی" نخست وزیر فعلی هند در سال ۲۰۱۴ به قدرت رسید، صادرات تسلیحات اسرائیل به هند به میزان ۴۲.۱ درصد کاهش یافته بود.
در نتیجه، آن چه تمایل پاکستان را برای ایفای نقش اخیر خود در میانه جنگ ایران و اسرائیل تقویت کرد آن بود که نیروهای نظامی هند مستقر در منطقه مورد مناقشه کشمیر به تجهیزات نظامی اسرائیل مسلح هستند. این در واقع حلقهای از یک زنجیره طولانی همکاری امنیتی، اطلاعاتی و نظامی بین هند و اسرائیل است که پیشینه آن به سالها پیش باز میگردد. در این راستا، شایان ذکر است که فروش تسلیحات اسرائیل به هند تنها در دهه گذشته به حدود ۳ میلیارد دلار رسیده است.
۲- روابط قوی با ایالات متحده: ناظران معتقدند که پاکستان با توجه به روابط قویای که با ایالات متحده برقرار کرده است، در زمینه حمایت از ایران، چه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی، آزادی عمل زیادی ندارد. پاکستان در حال حاضر در تلاش است تا این روابط را بازتعریف کند و همزمان همکاریهای دفاعی را توسعه دهد. در همین زمینه، "عاصم منیر" رئیس ستاد ارتش پاکستان در تاریخ ۱۲ ژوئن از ایالات متحده بازدید کرد تا در مورد چشماندازهای همکاری در زمینههای مبارزه با تروریسم، امنیت سایبری و فناوری نظامی گفتوگو کند.
۳- محدودیتهای نقش آفرینی: اگرچه کارشناسان معتقدند اظهارات مقامهای پاکستانی در مورد حمایت نامحدود از ایران بخشی از تلاش اسلامآباد برای ارسال پیامهای بازدارنده به منظور جلوگیری از تلاشهای مستقیم یا غیرمستقیم برای بیثبات کردن امنیت خود و هم چنین پاسخ به حمایت اسرائیل از هند در درگیری اخیر بر سر کشمیر بوده است، اما این امر احتمال این که پاکستان ممکن است به اشکال مختلف از ایران حمایت کند، مانند تأیید موضع ایران در مجامع بینالمللی یا تبدیل شدن به پلی برای حمایت نظامی چین از ایران، در صورتی که چین تصمیم به ارائه کمکهای لجستیکی به ایران بگیرد را نفی نمیکند.
هم چنین، پاکستان ممکن است همکاری اطلاعاتی یا لجستیکی به ایران ارائه دهد. در این زمینه، شایان ذکر است که "خواجه محمد آصف" وزیر دفاع پاکستان در مصاحبهای با شبکه خبری "الجزیره" در تاریخ ۱۶ ژوئن، نسبت به اظهارات تند برخی از مقامهای پاکستانی در آغاز درگیریها، اظهارات ملایم تری را ایراد نمود زمانی که از او در مورد احتمال حمایت نظامی پاکستان از ایران پرسشی مطرح شد، او هیچ برنامه از پیش تعیینشدهای برای حمایت نظامی از ایران ذکر نکرد و تاکید نمود که صحبت از مداخله نظامی پاکستان در این درگیریها زودهنگام است و حمایتی که اسلامآباد در حال حاضر از تهران ارائه میدهد، حمایت دیپلماتیک نامحدود است.
"چنی ماروم" فرمانده سابق نیروی دریایی اسرائیل در مصاحبهای با کانال ۲ اسرائیل، نگرانی خود را در مورد حمایت احتمالی پاکستان از ایران ابراز داشت. او تأکید کرده بود که اسرائیل باید از کمکی که ایران میتواند از چین و پاکستان دریافت کند آگاه باشد که میتواند شامل موشکها و واحدهای دفاعی باشد که اسرائیل پیشتر با نمونه مشابه آن مواجه نبوده است. او هشدار داد که این امر میتواند موازنه قدرت را در این درگیریها برای مدتی تغییر دهد یا دست کم جنگ را به طور قابل توجهی طولانی کند، به گونهای که با محاسبات تلآویو همسو نباشد.
در نتیجه، ملاحظات خاصی باعث شد تا اسلامآباد به سرعت از موضع ایران در جنگ اخیر آن کشور با اسرائیل حمایت کند. با این وجود، این ملاحظات با توجه به هزینه بالای آن، انگیزهای برای دخالت مستقیم نظامی پاکستان در جنگ میان ایران و اسرائیل ایجاد نکرد. علاوه بر این، عوامل منطقهای و بینالمللی متعددی وجود داشتند که اقدامات پاکستان را در این زمینه محدود کردند.
محدودیتهای مشارکت پاکستان در میانه جنگ ایران و اسرائیل
بسیاری از رسانههای منطقهای و حتی برخی از رسانههای اسرائیلی گمانهزنی کرده بودند که پاکستان به طور قابل توجهی در جنگ ایران و اسرائیل درگیر خواهد شد. با این وجود، موازنه قدرت داخلی و خارجی در پاکستان و هم چنین ماهیت روابط خارجی پاکستان، احتمالا به دلایل ذیل از بروز چنین تحولی جلوگیری کرد:
۱- اجتناب از درگیری نظامی با ایالات متحده: عوامل متعددی احتمال مداخله پاکستان در درگیری نظامی ایران و اسرائیل را رد میکردند. از جمله برجستهترین این عوامل، آگاهی اسلامآباد از این موضوع بود که دخالت آن کشور در رویارویی بین دو طرف احتمالا مستلزم دخالت نظامی مستقیم ایالات متحده و شاید سایر کشورهای اروپایی خواهد بود که در نتیجه آن ارتش پاکستان را تضعیف یا نابود خواهد کرد یا حتی به فروپاشی و تجزیه کشور و دولت پاکستان منجر خواهد شد.
با توجه به این که چنین مداخلهای از سوی پاکستان با واکنش نظامی قوی و گسترده ایالات متحده روبهرو میشد و به طور بالقوه راه را برای ورود سایر طرفین بینالمللی مانند روسیه و چین به درگیری باز میکرد، پاکستان از ورود جدی به منازعه ایران و اسرائیل خودداری نمود.
۲- قدرت روابط بین ارتش پاکستان و ایالات متحده: ارتش پاکستان قدرت سیاسی قابل توجهی در آن کشور دارد. این ارتش از روابط استراتژیک و همکاری قوی و بلندمدت با ایالات متحده برخوردار است که مانع از ورود آن یا هر نیروی امنیتی یا نظامی دیگر پاکستان به درگیری بین ایران و اسرائیل میشد. علیرغم وجود تنش در روابط سیاسی بین دولت پاکستان و واشنگتن، روابط بین ارتش پاکستان و ایالات متحده تحت تاثیر قرار نگرفته و همکاری بین دو طرف کماکان نیروی غالب است.
۳- احتمال سرنگونی دولت شهباز شریف: مشابه آن چه برای دولت "عمران خان" نخست وزیر سابق پاکستان که پس از جانبداری هرچند از نظر سیاسی پاکستان با روسیه در جنگ جاری خود با اوکراین از قدرت برکنار شد، دولت "شهباز شریف" نخست وزیر فعلی پاکستان متوجه شد که اگر کشورش را درگیر جنگ با اسرائیل یا متحدانش کند، ممکن است به سرنوشتی مشابه دولت "عمران خان" دچار شود و احتمال ترور یا بازداشت شخص او و یا کودتا علیه دولتش وجود خواهد داشت. بنابراین، پاکستان به جای حمایت عملی و جدی از ایران در جریان جنگ ایران و اسرائیل به حمایت لفظی و دیپلماتیک اکتفا کرد.
در نتیجه، شواهد نشان میدهند که اظهارات مقامهای ارشد پاکستانی در مورد حمایت از موضع ایران صرفا پاسخی به حمایت اخیر اسرائیل از هند در رویارویی نظامی گسترده با پاکستان در ماه مه ۲۰۲۵ بوده است و اظهارات پاکستان محدود به حمایت لفظی و دیپلماتیک و نه حمایت نظامی و همه جانبه لجستیکی از ایران بوده است. بنابراین، اظهارات مقامهای پاکستانی در این زمینه در چارچوب مقابله به مثل قرار میگیرد، با محدودیتهای گسترده در مورد هرگونه نقش بالقوه پاکستان در درگیری ایران و اسرائیل.
منبع: اقتصاد 24
دیدگاه تان را بنویسید