جوان: بیاعتمادی مردم خطرناکتر از بیآبی است!
روزنامه جوان نوشت: اگر وزارت نیرو و شرکتهای زیرمجموعه آن همچنان بر سکوت، ابهام و بیتفاوتی نسبت به دغدغههای مردم اصرار بورزند، فاصله میان دولت و جامعه به سرعت گسترش مییابد.

روزنامه اصولگرای جوان در یادداشتی صریح، عملکرد وزارت نیرو و شرکت آبوفاضلاب تهران در مدیریت بحران کمآبی را بهشدت مورد انتقاد قرار داد و از فقدان شفافیت، ضعف ارتباطی و سکوت دستگاههای مسئول در مواجهه با معضل گسترده قطع آب در تهران و کرج نوشت. این یادداشت از زبان بسته مسئولان با مردم به عنوان بحرانی بیصدا، اما سنگینتر از خشکسالی یاد کرده است.
جوان با اشاره به نشانههای پیشین کاهش شدید منابع آبی – مانند تصاویر منتشر شده از سد کرج در اسفند ۱۴۰۳ – نوشت: «با وجود هشدارهای رسانهای، هیچ برنامه مشخص یا راهکار عملی برای مواجهه با این بحران از سوی وزارت نیرو ارائه نشد.»
این روزنامه ادامه داده است: «در واپسین روزهای تیرماه ۱۴۰۴، آنچه مردم را بیشتر آزار میدهد نه فقط قطع آب، بلکه بیخبری مطلق از زمان و علت آن است؛ بحرانی به نام زبان الکن مدیریت. وقتی ۲۲ ساعت آب قطع میشود و تنها پاسخ مسئولان، عبارت گنگ "افت فشار" است، اعتماد عمومی فرو میپاشد.»
به نوشته جوان، مسئولان آبفا هنوز از واژههایی استفاده میکنند که واقعیت زندگی مردم را پنهان میکند. در یادداشت آمده: «افت فشار اگر منجر به خشک شدن شیرهای آب شود، همان قطع آب است، اما بیاطلاع، بیصدا و بیبرنامه؛ و همین، بار روانی بیشتری بر مردم تحمیل میکند.»
این یادداشت با نگاهی آسیبشناسانه به رویکرد وزارت نیرو، ریشه بحران را صرفاً فنی ندانسته و نوشته است: «در کشور ما مدیریت آب فقط فنی دیده شده است، در حالی که هر بحران فنی، پیامدهای اجتماعی و روانی دارد. قطع آب فقط خاموش شدن کولر و نبود امکان استحمام نیست؛ بلکه انتقال بار اضطراب و بیاعتمادی به مردمی است که زیر فشار اقتصادی نیز هستند.»
نویسنده معتقد است مسئولان به جای اطلاعرسانی واقعی، به هشدارهای تکراری اکتفا کردهاند و این همان شکاف خطرناکی است که «میان دولت و جامعه در حال عمیقتر شدن است». او تاکید میکند: «مدیریت بحران پیش از هر چیز نیازمند توان گفتوگو است، نه پنهانکاری یا زبان کلیگویی.»
جوان هشدار داده که اگر این روند ادامه یابد، حتی سیاستهای درست هم با شکست مواجه خواهند شد. به نوشته این روزنامه: «شهروندان اگر ندانند قطعی آب کی و کجا رخ میدهد، چطور تجهیزات تهیه کنند یا چه راهکاری در پیش بگیرند، دچار سردرگمی میشوند؛ و در این فضای بیاعتمادی، مشارکت اجتماعی – که رکن مدیریت بحران است – شکل نمیگیرد.»
در پایان، این یادداشت با لحنی هشدارآمیز مینویسد: «در بحرانهای آبی، بیش از هر چیز همدلی و درک متقابل ضروری است. مردم باید احساس کنند که دیده و شنیده میشوند، اما زبان بسته مسئولان، این حس را از آنها گرفته است.»
دیدگاه تان را بنویسید