کد خبر: 763227
تاریخ انتشار :
مصطفی صادقی

چند کلمه حرف حساب درباره صراحت آقای رییس جمهور؛

از بگم بگم احمدی نژاد تا گفتم گفتم پزشکیان !

پزشکیان هنوز در مرحله گفتن هر آنچه می‌داند ایستاده است؛ اما در منطق قدرت، شفافیت بی‌محابا می‌تواند به نقطه‌ضعف بدل شود. سیاست عرصه سنجش زمان و شکل گفتار است، نه میدان اعترافات عریان.

 از بگم بگم احمدی نژاد تا گفتم گفتم پزشکیان !
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

مصطفی صادقی / سردبیر:   در جغرافیای پیچیده قدرت، «حقیقت» هرگز به صورت عریان راه نمی‌رود. لباس می‌پوشد، چهره می‌آراید، و گاه نقاب می‌زند. فی الواقع ، سیاست، نه آیینه‌ای برای بازتاب صادقانه امر واقع، که صحنه‌ای برای مهندسی ادراک است.
فوکو در «شجاعت حقیقت» از پارهزیا (حقیقت‌گویی بی‌پرده)سخن می‌گوید، اما پارهزیا  در متن مناسبات قدرت، بیش از آنکه فضیلتی ساده باشد، کنشی پرخطر و مشروط است. گوینده باید بداند که گفتن، خود نوعی عمل سیاسی است؛ عملی که می‌تواند آرایش میدان را به سود یا زیان او دگرگون سازد.

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور تازه‌ ما ، از همان ابتدای ورود به اتاق ریاست جمهوری، به زبانی سخن گفته که به گوش افکار عمومی، شفاف و بی‌پرده آمده. او در باب مذاکره و پرونده‌های حساس ملی، واژگانی به کار می برد که بیشتر به زبان «شهروند منتقد» می‌ماند تا «رییس جمهور یک کشور». همین هم هست که داد بسیاری برآمده . در نخستین نگاه  این رک‌گویی، در اخلاق فردی می‌تواند فضیلتی بی‌بدیل باشد؛ اما در جهان سیاست، فضیلت‌ها نیز، چون شمشیر، هم برای دفاع به کار می‌آیند و هم می‌توانند بی‌احتیاط، پیکر صاحب خود را بشکافند.

سیاست‌مداری؛ هنرِ «نگفتن» به وقتش

کانت، در بحث «حکمت عملی»، هشدار می‌دهد که اخلاق و سیاست، هرچند در نهایت باید به هم برسند، در مسیر خود اما منطق‌های متفاوتی دارند. سیاست، بیش از هر چیز، هنر سنجش زمان و مکان برای گفتن و نگفتن است.
مسعود پزشکیان آنچنان که به دیده می آید  هنوز در مرحله «گفتن هر آنچه می‌داند» ایستاده است؛ گویی گمان می‌کند شفافیت، خود به خود اعتماد می‌آفریند. غافل از آنکه در میدان دیپلماسی، آنچه گفته نمی‌شود، گاه بیش از آنچه بیان می‌شود، وزن دارد.

در ادبیات علوم سیاسی، «ابهام راهبردی» ابزاری برای حفظ انعطاف و قدرت مانور است. کشوری که همه خطوط قرمز و ظرفیت‌هایش را آشکار کند، بخش مهمی از توان چانه‌زنی خود را واگذار کرده است. طبعا وقتی رئیس‌جمهور علناً درباره میزان آمادگی یا محدودیت‌ها در مذاکره سخن می‌گوید، نقشه‌ای را که باید در اتاق‌های بسته بماند، روی میز دشمن و دوست یکسان می‌گذارد.

سیاستمدار موفق می‌داند که عرصه قدرت، شبیه صحنه تئاتر است. نقش‌آفرینی، میزانسن و حتی سکوت، بخشی از متن است. در این صحنه، «حقیقت» نه به معنای برهنه آن، بلکه در قالب‌های سنجیده و گاه رمزآلود به نمایش درمی‌آید. پزشکیان اگر بخواهد از یک نماینده رک‌گو به یک رئیس‌جمهور کارآزموده بدل شود، باید بیاموزد که حقیقت، وقتی در لباس سیاست عرضه شود، ماندگارتر و کم‌هزینه‌تر است.

دل آشوبگی اما از اینجا شروع می شود که برخی متهم می کنند رییس جمهور این سخنان را برگرفته از برخی مشاوران و همراهانش ، به میدان عمومی می آورد. این جماعت بر این باورند که  این حد از صراحت، همیشه انتخاب فردی نیست. حلقه‌ای از مشاوران و نزدیکان می‌توانند رئیس‌جمهور را به سمت رک‌گویی بی‌محابا سوق دهند؛ گاه برای محبوبیت کوتاه‌مدت، گاه از سر ناآشنایی با منطق قدرت. در هر دو حالت، بی‌توجهی به این دام، می‌تواند هزینه‌های بلندمدت برای شخص و ساختار بیافریند.

در نهایت، پزشکیان باید میان «شفافیت» به عنوان فضیلت اخلاقی، و «مدیریت حقیقت» به عنوان مهارت سیاسی تمایز بگذارد. این تمایز، نه دعوت به پنهان‌کاری مطلق، که دعوت به انضباط در گفتار است؛ به انتخاب زمان، قالب و مخاطب برای هر واژه‌ای که از دهان رئیس‌جمهور بیرون می‌آید.

سیاست، بیش از آنکه به گفتن همه واقعیت‌ها نیاز داشته باشد، به حفظ امکان‌های بازی نیازمند است و این، همان درسی است که هر تازه‌وارد به ساختمان قدرت و هر پوشنده لباس سیاست ، اگر نیاموزد، دیر یا زود با بهای سنگین آن روبه‌رو خواهد شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها