گزارش ویژه نامه نیوز ؛
پرویز ثابتی در دام ؛ وقت بازجویی از بازجوی جانی
این گزارش ویژه، روایتی جامع و تحلیلی از زندگی پرویز ثابتی، مرد شماره دو ساواک و رئیس اداره کل سوم امنیت داخلی رژیم پهلوی است؛ از تولد در سنگسر و صعود به رأس دستگاه سرکوب شاهنشاهی، تا چهار دهه زندگی پنهان در آمریکا و بازگشت ناخواسته به صدر اخبار با شکایت سه قربانی شکنجه در دادگاه فدرال فلوریدا. گزارش علاوه بر مرور کارنامه امنیتی ثابتی، به روابط پشتپرده او با موساد و اپوزیسیون ضدایرانی و ابعاد حقوقی و نمادین این پرونده در چارچوب عدالت فراملی میپردازد.

پرویز ثابتی، نفر دوم ساواک و معمار سرکوب داخلی رژیم پهلوی، پس از چهار دهه زندگی پنهان در آمریکا، حالا در دادگاه فدرال فلوریدا با اتهامات شکنجه و نقض سیستماتیک حقوق بشر روبهروست. این پرونده نهتنها یادآور تاریکترین فصلهای تاریخ معاصر ایران است، بلکه پرده از روابط پشتپرده یکی از مرموزترین مهرههای امنیتی قرن اخیر برمیدارد.
از سنگسر تا رأس هرم ساواک
پرویز ثابتی در سال ۱۳۱۵ در سنگسر سمنان و در خانوادهای بهایی متولد شد. پس از تحصیل در دبستان حسینیه و شاهپسند، به تهران آمد، در دبیرستان فیروز بهرام درس خواند و سال ۱۳۳۷ با مدرک حقوق قضایی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. همان سال وارد ساواک شد؛ سازمانی که به پیشنهاد و طراحی مستقیم آمریکا و با نظارت سازمان سیا تأسیس شد. ثابتی با سرعتی بیسابقه از مسئولیتهای میانی به ریاست اداره کل سوم (امنیت داخلی) رسید و در دهه ۱۳۵۰ به نفر دوم ساواک و چهره علنی دستگاه سرکوب پهلوی تبدیل شد.
چهره خونسرد یک جلاد
ثابتی تنها مقام امنیتی بود که در برابر دوربین تلویزیون شاهنشاهی ظاهر میشد و عملیات ساواک را شرح میداد. پشت این ظاهر آرام اما، کمیته مشترک ضدخرابکاری، زندان اوین و خانههای امن ساواک به کارخانههای شکنجه بدل شده بودند.
پروندههایی چون تیرباران گروه بیژن جزنی و یارانش در سال ۱۳۵۴، شهادت آیتالله سعیدی و آیتالله غفاری زیر شکنجه، و صدها مورد بازداشت و شکنجه فعالان مذهبی، دانشجویی و سیاسی، امضای مستقیم یا غیرمستقیم او را داشت. حتی به شاه پیشنهاد داده بود با بازداشت و سرکوب همزمان ۱۵۰۰ نفر از مخالفان شاخص، اعتراضات را خاموش کند.
سقوط و فرار در آخرین لحظات
با اوجگیری انقلاب، ثابتی تا روزهای آخر در تهران ماند و به گفته حسین فردوست، ده روز پیش از سقوط رژیم با او تماس داشت. او در نهایت با گذرنامه جعلی ایران را ترک کرد. برخی منابع میگویند ابتدا به اسرائیل رفت و مدتی بهعنوان افسر موساد فعالیت کرد، سپس به آمریکا مهاجرت کرد و در اورلاندو ساکن شد. در این سالها شرکتی اقتصادی به نام Paris Enterprises ثبت کرد و از حامیان مالی کارزارهای حزب جمهوریخواه بود.
روابط پشتپرده با موساد و اپوزیسیون ضدایرانی
در مستند پنجقسمتی شبکه منوتو (۲۰۲۳)، خود ثابتی اعتراف کرد که ساواک با موساد عملیات مشترک در مرزها انجام میداد و اطلاعات مخالفان خارجنشین – حتی افرادی چون شهید مصطفی چمران – را از آنها میگرفت. او در سال ۱۴۰۱ در تجمع ۲۲ بهمن لسآنجلس، در کنار گروههای تجزیهطلب و هواداران اسرائیل دیده شد؛ حضوری که نشان داد نهتنها با جمهوری اسلامی، بلکه با ایده تمامیت ارضی ایران نیز قرابتی ندارد.
پرونده فلوریدا؛ عدالت در دیاری دور
سه شاکی – با هویتهای مستعار «جان دو ۱ تا ۳» – در دادگاه فدرال ایالت فلوریدا علیه ثابتی شکایت کردهاند. اتهام: طراحی، نظارت و اجرای شکنجههای سیستماتیک در دوره مدیریت اداره کل سوم ساواک. روشهایی چون برقگرفتگی، آویزانشدن از مچ، شلاقزنی، محرومیت حسی و «آپولو»؛ صندلی فلزی با ماسک صوتی که فریاد قربانی را تشدید میکرد.
این شکایت تحت قانون «حمایت از قربانیان شکنجه» (TVPA) مطرح شده و خواستار ۲۲۵ میلیون دلار غرامت است. قاضی، با استناد به تهدیدهای جدی علیه شاکیان، اجازه داده نام آنها محرمانه بماند. ادعای وکلای ثابتی مبنی بر مشمول مرور زمان بودن پرونده رد شده و روند کشف شواهد آغاز میشود.
نهاد «کالکتیو ایرانیان برای عدالت و مسئولیتپذیری» این تصمیم را «پیروزی بزرگ» برای قربانیان و فرصتی برای ثبت شهادتها دانسته است.
از مقام امنیتی تا متهم حقوق بشری
پرویز ثابتی، که روزی در تلویزیون شاهنشاهی با خونسردی از دستگیری و اعدام مخالفان سخن میگفت، حالا باید هزاران کیلومتر دور از تهران، در برابر قاضی آمریکایی توضیح دهد که در اتاقهای بازجویی اداره کل سوم چه میگذشت. این پرونده، هم آزمونی برای ظرفیت عدالت فراملی است و هم یادآور اینکه هیچ قدرتی – هرچقدر هم پشت به تاریخ کرده باشد – از پاسخگویی گریزی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید