جریان سعید جلیلی و جریان اصلاحات هر دو انحرافیاند
روزنامه فرهیختگان به تحلیل مسائل پرداخته و در این زمینه نوشته است: اگر جنگ ۱۲ روزه، به طور همزمان علیه ایده هستهای و نیز فروپاشی اجتماعی تأثیرگذار بود، امروزه دو سمت از این ایدهها که نسبت به مردم عقبتر بودند، در حال بازگشت هستند.

این بازگشت در بیانیه جبهه اصلاحات مشهود است که نوعی عبور از نظام جمهوری اسلامی کنونی به حکومتی جدید را نمایان میسازد، با نامی که هنوز مشخص نیست. در کنار آن، طرح عدم کفایت آقای پزشکیان نیز بهطور علنی از سوی آقای رسایی اعلام شده و حمایتهای رسانهای بدنهی آنها را شامل میشود.
این بیانیه را از آن جهت باید مورد توجه قرار داد که به نوعی قطبیسازی و دگرسازی پرداخته است، نه با جناح رقیب، بلکه با سیاستهای جمهوری اسلامی. گرچه ممکن است با پوشش خیرخواهانهای ارائه شود، اما نیتها و تفسیر نیتها در این میان اهمیت کمتری دارد.
این بیانیه بهعنوان بخشی از گفتوگوهای سیاسی داخلی پس از جنگ ۱۲ روزه مطرح شده است. پرسش اصلی این است که چگونه میتوان از تنگنای کنونی، یا به عبارتی محاصره ژئوپلیتیک و تحریمهای اقتصادی، عبور کرد. بیانیه در جستجوی پاسخ به این سؤال است، اما متأسفانه پاسخی نوین ارائه نکرده و شباهتی به نامه معروف به جام زهر که در سال ۸۲ از سوی نمایندگان مجلس ششم ارسال شد، دارد و هیچ پیشرفتی نسبت به آن نامه نداشته است. این موضوع شگفتآور است که علیرغم تحولات چشمگیر در نظم بینالملل، نظام جهانی، و اوضاع قدرتهای نوظهور در سطح منطقه و جهانی، این بیانیه همچنان به طرحهای سال ۸۲ وابستگی دارد. به نظر میرسد که گذشت ۲۲ سال هیچ تأثیری بر اندیشههای آن نداشته است. در این بیانیه، نقصهای معرفتی در سطح سیاستهای جهانی به چشم میخورد و آنها واقعیتهای جهانی را نادیده میگیرند و همچنان به مدل خطی نوسازی غربی و آمریکایی پایبند هستند.
چالش عمده این بیانیه، نگرش غیرواقعی و خیالپردازانه به موضوعات سیاست خارجی است؛ دوری از واقعیات جهانی و بیتوجهی به چالشهای حاضر در صحنه بینالمللی، به ویژه در خاورمیانه که در آن شرایط امنیت و بازدارندگی در تضاد است. بنابراین، واکنش این بیانیه به هرج و مرج جهانی، به جای یک راهکار مؤثر، به خلع سلاح میپردازد. در حوزه هستهای و ترک تضاد با آمریکا، احتمالاً به مسائل منطقهای و موشکی نیز کشیده خواهد شد و در واقع، فضایی رمانتیک و منظم تحت نظم لیبرالیسم را معرفی میکند و تأکید میکند که ایران نیز باید به این نظم بپیوندد. در حالی که واقعیتها نشان میدهد که طرح اسرائیل بر تجزیه و کاهش قدرت ایران و دیگر دولت-ملتهای بزرگ است. بر این اساس، این بیانیه معرفتشناسی ناکارآمدی دارد و در حال بازگشت به دو دهه قبل است و به این سؤال جواب نمیدهد که چرا تمامی تحولات تغییر کرده اما نگرش نویسندگان نسبت به دو دهه پیش برخلاف همه چیز تغییر نکرده است.
دیدگاه تان را بنویسید