دعوای انتخاباتی سه سال زودتر شروع شده است
آقایان تا انتخابات ۳ سال مانده

دوگانه بنبستسازی بدون توجه به شرایط جامعه فقط به سبد رأی خود فکر میکند
حسن روحانی از زمانی که فعالسازی ماشه تقریباً قطعی شده بود در پیامهایی ویدئویی متعدد ترجیح داد به جای آنکه بپذیرد در انعقاد توافق برجام، نگاههای سادهسازانه داشته، کمافیالسابق رویه فحاشی به منتقدان را پیش میگیرد. اما نکته عجیب این بود که بعد از فعالسازی ماشه کانالهای موسوم به جناح اصلاحطلبی ویدئویی از صحبتهای سال گذشته روحانی را بازنشر کردند که از منتقدان برجام، به مناظره دعوت میکند.
عجیبتر آنکه سعید جلیلی که در زمره منتقدان برجام قرار دارد، در حضور دانشجویان در دانشگاه شیراز به جای آنکه از کنار این حاشیهسازیها عبور کند در پاسخ به سؤال دانشجویی در مورد درخواست این مناظره گفت حاضر است با روحانی مذاکره کند؛ اما یک بچه دبستانی هم میتواند آقای روحانی را محکوم کند و پس از آن هم رسانههای اصلاحطلب این اظهارنظر را دست گرفتند و به این دعوا دامن زدند.
آنچه از نقطه شروع این جدال تاکنون گذشته این گمانه را تقویت میکند که این نزاع و درخواست مناظره بیشتر سناریویی از پیش نوشته شده است و به نوعی برای دو طرف دعوا بازی برد - برد به حساب میآید؛ چه آنکه همچنان به دنبال زنده نگه داشتن دعواهای انتخاباتی و حفظ سبد رأی آنها است، چراکه برای تخریب طیف مقابل به اندازه کافی پاسخ دارند. مشابه این رفتارها در ماجرای انتخاب دبیر جدید شعام و دعواهای سیاستزده حول آن و در جریان ادعای جناح اصلاحطلبی که مدعی بود، دولت پنهان اجازه نداده توافق انجام شود، رخ داد. آنچه با آن مواجهیم، یک دعوای زودهنگام انتخاباتی است که در شرایط توقف جنگ از جانب سایبریهای حامی دوطیف برساخت میشود. حال سؤال اصلی این است که منافع و دغدغههای مردم، کدام بخش این دعوا را در بر میگیرد؟
در فضای سیاست داخلی ایران، تنها یک دوقطبی وجود دارد، طیفی از سیاستمداران که نگرانی و تمرکز اصلی را بر صیانت از منافع و امنیت ملی در شرایط بحرانی جهان متمرکز کردند، اما بهنظر میرسد برای طیف دیگر، جلب رضایت یک بخش خاص از جامعه و تثبیت چهره سیاسیشان در اولویت اول قرار دارد. این طیف با اشتباهات راهبردی در اولویتبندیها، در نقطه مقابل دغدغه اصلی کشور قرار میگیرند. در حال حاضر با توجه به کلان مسئلههایی که کشور با آن مواجه است، تاخت و تاز به رقبا و عقدهگشاییهای سیاسی اقدام سختی بهنظر نمیرسد، هر فردی که فرصتطلبی را اصل قرار دهد، میتواند از این آب گلآلود ماهی بگیرد.
چراکه دشمنان ایران از هر ابزاری برای اعمال فشار و ضربهزدن به کشور استفاده کردهاند. براین اساس تنها عاملی که میتواند بازدارنده باشد تا سیاستمداران از عقدهگشاییهای سیاسی فاصله بگیرند این است که آنها برآورد دقیقی از فضای فعلی کشور داشته باشند و در متن و بطن بحران قرار گیرند. جنجال مناظره اما هیچ بخشی از این منافع ملی را در برنمیگیرد، نه چیزی بیش از آنچه در ۱۰ سال گذشته بیان شده به آنها اضافه میکند، نه نگرانیهای اصلی مردم را برطرف میکند، تنها یک قبر کهنه را میشکافد که تنها دستاورد آن وایرال شدن دعوا و کنایههایی است که بیشتر از 10 سال گذشته، در سیاست ایران خاک میخورد. بازنده اصلی آن هم مردم ایران هستند.
در موقعیتی که دست دشمن رو شده و روشن شده که دشمنان ایران چه برنامهای دارند، ایجاد اختلاف میان سیاستمداران، راه انداختن دعوای «بگمبگم» و «دیدی گفتمها»، تنها به این طراحی کمک میکند. چراکه یک مسیر ایجاد آشوب در کشور از راه ایجاد اختلاف میان سیاستمداران و دامن زدن به این اختلافات میگذرد، نزاع میان هواداران دو طرف بالا میگیرد و به مثابه جرقهای برای نارضایتیهای اجتماعی عمل میکند.
متن گزارش زهرا طیبی، خبرنگار فرهیختگان
دیدگاه تان را بنویسید