کد خبر: 384614
تاریخ انتشار :

به كجا چنين شتابان

دو نكته متفاوت درباره حادثه پلاسكو

دو نكته متفاوت درباره حادثه پلاسكو
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

عباس توکلی:‌ چند روزي است كه فيلم ها و تصاویری از فرهنگ بالای مردم در كشورهاي غربي در برخورد با حوادث منتشر می شود و در مقابل آن، فرهنگ پایین مردم عادي در ایران در مواجهه با حوادث مشابه مورد بدگويي قرار مي گيرد. در این زمینه ذکر چند نکته مدنظر نویسنده است که در ادامه به آن اشاره می شود: برداشت اول از حادثه پلاسكو اگر در كشورهاي پيشرفته افراد در مواجهه با حوادث و اتفاقات عملکرد درست و مورد قبولی از خود ارائه می دهند، سال ها برای آن هزينه داده اند، کسی فراموش نکرده است که مردم اروپا خون هاي زيادي براي خروج از دوران قرون وسطیی داده اند. چه کسی است که فراموش کرده باشد، همین 4 دهه پیش آبخوری سیاه پوستان و سفیدپوستان در آمریکا از یکدیگر جدا بود؟ سوالی که اینجا مطرح می شود این است که در کشور ما، مردم تا چه اندازه در مدرسه، خانواده و دیگر نهادهای جامعه، آموزش ديده اند كه در مواقع اضطراري درست رفتار كنند که اکنون از آنان انتظار می رود مطابق استاندارهای اخلاقی و انسانی رفتار کنند؟ آيا زمانی که به طور مداوم فرهنگ پايين عمومي جامعه راجع به سلفي انداختن و دیگر رفتارهای مشابه زمان وقوع حادثه پلاسکو را مورد قضاوت قرار می دهیم، به این جنبه ماجرا هم نگاه میکنیم كه همه ما آموزش لازم در این زمینه را نديده ايم و با آزمون و خطا زندگي مي كنيم و اکنون از خود و افراد جامعه انتظار يک فرد بافرهنگ و آموزش ديده را داريم؟ آيا حاضر به پذیرش اين موضوع هستیم كه این افراد آموزش نديده اند و فرهنگ عمومي جامعه در این رابطه پايين است؟ از طرفی دیگر می بینیم پس از حادثه پلاسکو بسیاری از تولیدی ها و مراکز تجاری آگهی استخدام کارمندان و کارگران پلاسکو را منتشر می کنند و یا رقبای این افراد در عرصه پوشاک و تولیدی و فروش از متضرران امروز پلاسکو می خواهند که در کنار آنها به کار و کاسبی مشغول شوند، اقدامی که می تواند ناشی از فرهنگ کمک به هم نوع باشد که در اغلب خانواده های ایرانی به فرزندان آموزش داده می شود و جای تحسین و تشویق دارد. اما چرا شاهد رفتارهای کاملا متفاوت و متناقض در این زمینه هستیم؟ تاکنون به اين مسئله فكر كرده اید كه هریک از ما در زندگي چقدر بابت اشتباهات گذشته خود را مورد سرزنش قرار داده ایم؟ وقت آن نرسيده كه نگاه قضاوت گرانه را از خود و جامعه بر داريم و درک کنیم كه آموزش ندیده ایم و باید به دنبال اموزش رفتار درست و یاد گرفتن آن باشيم؟ وقت آن نرسيده که مثل ناظم بالای سر هم ديگر نایستیم و هم ديگر را توبيخ نكنيم و درك كنيم كه به اموزش نياز داريم؟ شروع آن هم از خودمان است، از خانواده خود، از کودکان امروز و جوانان نسل بعد كه كنار ما در حال رشد هستند. برداشت دوم از حادثه پلاسكو به قول قديمي ها «يک بار در رفتي، دوبار در رفتي اما دفعه سوم گير مي افتي...» قانون هستي راجع به پلاسكو اين بود كه «من حالم خوب نيست، نياز به تعمير دارم، اگه به من توجه نكنيد كل زندگي شما از بين مي رود». اما ذهن انكارگر و محافظ کار به كسبه می گوید كه «ولش كن، فردا رو كي ديده» چقدر به اخطار هاي هستي راجع به نادرست بودن يک مساله در زندگي خود توجه مي كنيم؟ چقدر اجازه مي دهيم كه شرایط به موقعيت بحراني برسد و آنجاست كه دیگر كاري از كسي بر نمي اید؟ بعضي اوقات بد نيست با خودمان خلوت كنيم و اخطارهاي هستي را در رابطه با خود و زندگیمان ببينيم. فطرت ما اين موضوعات را خوب تشخيص مي دهد ، موضوعی که البته با ترس كاملا متفاوت است، مثل رانندگي ايمن مي ماند: كسي كه كمربند مي بندد ترسو نيست و از روي ترس این اقدام را انجام نمی دهد بلکه از روي احترام به قانون اقدام به ایمن سازی خود می کند. چقدر به قانون هستي توجه مي كنیم؟

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها