آتنا روي پله‌ها سكته كرده بود

قاتل آتنا درباره قتل آتنا ادعا كرد: آن روز توي مغازه در حال رنگرزي بودم، از داخل كارگاه رفتم داخل مغازه ديدم دختر بهنام از داخل سرويس داره بطري آب معدني پر مي‌كنه. بهش گفتم «دختر، داري چه‌كار مي‌كني؟» به گزارش نامه نیوز يهو ديدم افتاده جلو دستشويي؛ از پله افتاده و داره از بيني و دهانش خون مياد؛ نمي‌دونم سكته كرده بود يا هر چي؛ منم از ترس پدر و فاميلشون كه بفهمن منو مي‌كشن، پا و دهانش را گرفتم كه خون زمين نريزه. چون مغازه باز بود و ما كار مي‌كرديم، توي مغازه مشتري ميومد و براي اينكه مشتري نفهمه بردمش اتاق پشتي قايمش كردم اونوقت ديدم مرده؛ نمي‌دونم از افتادن مرده يا سكته كرده يا تو دست من مرده به هر حال داخل مغازه من اتفاق افتاده بود.»

او در پاسخ به اينكه: «يعني تو آتنا رو نكشتي؟» گفت: «نه من نكشتم؛ يا از پله افتاده يا وقتي دستم رو جلوي دهانش گرفته بودم كه خون روي زمين نريزه مرده يا نمي‌دونم سكته كرده مرده ولي من نكشتمش؛ خودم دختر دارم؛ ‌اي كاش من مرده بودم و اون نمرده بود. خودم دختر دارم سه تا بچه دارم.» خب تو قبلا اعتراف كردي كه آتنا رو كشتي. «من توي فشار بودم؛ سرم باد كرده بود؛ همه بدنم سياه بود؛ گفتم توي پارس آباد هرچي كشته شدن به گردن من بيندازيد و منو راحتم بذاريد؛ اعدام بشم از اين عذاب و شكنجه راحت مي‌شم. دو ماهه خانواده‌ام رو نديدم به خدا من هم آدمم؛ منم اشتباه كردم ولي اشتباهم فقط اين بود كه به

پدرش نگفتم.» اسماعيل رنگرز درباره اينكه چرا به پدر آتنا نگفتي كه دخترش را كشتي نيز جواب داد: «ترسيدم منو بكشن؛ ولي كاش گفته بودم و مي‌مردم ولي اين همه عذاب نمي‌كشيدم؛ من توي اين مدت يك مرتبه از اول تا آخر قرآن رو خوندم تا خدا از سر تقصيرم بگذره ولي ترسيدم از اينكه به پدرش بگم. حتي چند بار هم پدرش رو توي مسجد جامع ديدمش ولي جرات نكردم بهش بگم.» ولي نتيجه آزمايش‌هاي پزشكي قانوني صراحتا مي‌گويد كه به آتنا تجاوز شده است. «من تجاوز نكردم؛ وجدانم راحته. خودم دختر دارم؛ منم انسانم؛ وجدان و شرف دارم؛ به خدا قسم مي‌خورم دست به اون دختر نزدم. پزشك قانوني هم بگه، مهم نيست؛ من وجدانم راحته كه به اون بچه دست هم نزدم. بميرم هم وجدانم راحته.»

منبع: روزنامه اعتماد