کد خبر: 455071
تاریخ انتشار :

تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی

تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز ، در جولای 2017، آژانس خبری دولتی کره شمالی در پیامی جالب چنین عنوان کرد:"حتی اگر ایالات متحده جرأت کند و کوچکترین تلاشی برای از بین بردن رهبری بزرگ ما انجام دهد ما با پتک پرقدرت هسته ای ضربه ای بیرحمانه را به قلب ایالات متحده وارد خواهیم کرد که با گذشت زمان تیزتر و پرقدرت تر خواهد شد".
اگر چه این بیانیه را باید یک رجزخوانی توخالی فرض کرد اما جنگ طلبی کره شمالی که برای دهه های متمادی ادامه داشته است این روزها جدی تر از هر زمان دیگری در نظر گرفته می شود زیرا این کشور به سرکردگی رهبر سی و چند ساله خود موشک های بالستیک قاره پیمایی تولید کرده که توان هدف قرار دادن شهرهای ایالات متحده را دارند. اما چطور کشوری 25 میلیون نفری که برای دهه های متوالی در انزوا به سر برده و شدیدترین تحریم ها علیه آن اجرا شده موفق شده به چنین قدرتی دست یابد؟ چطور کره شمالی که یکی از آخرین کشورهای کمونیستی باقیمانده در جهان است توانسته این مدت دوام بیاورد؟ در ادامه این مقاله به چنین پرسش هایی پاسخ خواهیم داد.
تاریخچه کوتاه کره شمالی
برای درک این که چطور کره شمالی به این کشور منفور و خطرناک تبدیل شد باید به تاریخچه آن نگاه کوتاهی بیندازیم. شبه جزیره کره برای قرن های متمادی تحت تسلط پادشاهان مختلف اداره می شد اما بین سال های 1910 تا 1945 بخشی از امپراطوری ژاپن به شمار می آمد که سعی داشت این منطقه را به مستعمره خود تبدیل کند. اشغالگری ژاپنی ها در کره با شکست در جنگ جهانی دوم به پایان رسید. نیروی فاتح ایالات متحده بخش جنوبی شبه جزیره کره را اشغال کرده و نیروهای شوروی نیز به سرعت بخش شمالی را به تصرف خود درآوردند.
خلاصه ای از تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
بدین ترتیب اتحاد جماهیر شوروی در بخش شمالی شبه جزیره کره نیز مانند بخش شرقی اروپا حکومتی کمونیستی برقرار کرد و در سال 1948 عملاً دو کشور در شبه جزیره کره تاسیس شد. شوروی برای رهبری این کشور تازه تاسیس یک چهره مبهم و شناخته نشده به نام کیم این سونگ را انتخاب کرد که با نام کیم سونگ جو در سال 1912 در کره بدنیا آمده اما مدت زمان زیادی از زندگی اش را در چین گذرانده بود. دیدگاه حکومتی نسبت به او این است که وی در این مدت علیه نیروهای اشغالگر ژاپنی جنگیده است اما به باور بسیاری از کارشناسان وی این اسم و هویت را از یک رهبر نیروهای گریلا که کشته شده بود دزدیده است.
در سال 1940 کیم ایل سونگ به نیروهای ارتش سرخ پیوسته و در سال 1946 جوزف استالین او را به سمت رییس کمیته مردمی موقت کره شمالی منصوب کرد. در سال 1948 وی به مقام نخست وزیری کره شمالی رسید و برای این که از حمایت مردمی برخوردار شود تبلیغات گسترده ای برای معرفی کردن وی به عنوان کسی که مقاومت علیه ژاپنی ها را رهبری کرده آغاز شد.
اما کیم ایل سونگ یک حکمران ناآرام و پریشان خیال بود که پس از عقب نشینی نیروهای شوروی وارد درگیری های نظامی با کره جنوبی شده و رسماً اعلام کرد در صورتی که کره جنوبی سعی در برانداختن حکومت وی کند این کشور را با خاک یکسان خواهد کرد. بدین ترتیب وی به فکر حمله پیشدستانه به کره جنوبی افتاده و از دولت شوروی خواست که وی را حمایت کند. اما وقتی که بالاخره در سال 1950 اجازه حمله را از شوروی دریافت کرد مشخص شد که همه چیز طبق انتظار او نبوده است.
چگونه جنگ سرد باعث شکل گیری کره شمالی شد؟
در ژوئن 1950، نیروهای کیم ایل سونگ به کره جنوبی حمله کردند و این کشور و متحدش، ایالات متحده را غافلگیر کردند. در ابتدا به نظر می رسید که او پیروز میدان خواهد بود اما گروهی کوچک از مدافعان در اطراف شهر پوسان مقاومت کرده و مانع از تسخیر آخرین شهرهای کره جنوبی شدند. این مقاومت دلیرانه باعث شد که ژنرال داگلاس مک آرتور بتواند نیروهای کمکی را در سپتامبر 1950 در اینچه ئون در نزدیکی سئول پیاده کند. نیروهای ژنرال مک آرتور صفوف سربازان کره شمالی را در هم شکسته و در تعقیب آن ها وارد خاک کره شمالی شدند و تصمیم گرفتند که کار کره شمالی را یک بار برای همیشه تمام کرده و بار دیگر دو کره را با هم متحد سازند.
خلاصه ای از تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
دیکتاتور کره شمالی از استالین درخواست کمک کرد اما کمکی در کار نبود. اما در کمال ناباوری نیروهای چینی وارد میدان شده و مک آرتور و سربازانش را تا پشت مرزهای کره شمالی عقب راندند. پس از دو سال نبرد خونین دیگر، طرفین در نهایت در سال 1953 آتش بس اعلام کردند اما هیچ قرارداد صلحی امضا نشد. دخالت چین باعث شد که کیم ایل سونگ از خطر قریب الوقوع سقوط نجات یابد اما مائو زدونگ، رهبر چین برای وارد شدن در ماجرا بیش از دو سال او را معطل کرده بود. بسیاری بر این باورند که ترس و عدم اطمینانی که در این مدت بر رهبر کره شمالی مستولی شده بود، او و رژیمش را برای همیشه تغییر داد. از آن زمان به بعد وی دنیا را درست در نقطه مقابل خود می دید و از نظر او هیچ دولتی نبود که وی به عنوان متحد به آن تکیه کند. وی که از تسلط بر کل شبه جزیره کره ناامید شده بود برای استحکام قدرت و نفوذ خود در کره شمالی وارد عمل شد.
او هر کسی که فکر می کرد ممکن است برای او خطرساز باشد را از بین برد و سیستمی را طراحی کرد که بر اساس آن شهروندان در دسته های مختلفی بر اساس اعتماد سیاسی طبقه بندی می شدند. او بسیاری از کمک های مالی چین و شوروی را با ساخت 50.000 مجسمه از خود در سراسر کشور به باد داده و موزه ای در پیونگ یانگ با 95 سالن برای گرامیداشت دستاوردهای خود ساخت. در ژانویه 1968 وی کماندوهای خود را به درون کره جنوبی فرستاد و چندین عملیات ترور از جمله ترور ناکام رییس جمهور وقت کره جنوبی را برنامه ریزی کرد.
خلاصه ای از تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
بلافاصله یک کشتی جاسوسی ایالات متحده توسط نیروی دریایی کره شمالی توقیف شده و با کشتن یک سرباز بقیه 82 خدمه آن دستگیر شدند. این سربازان به مدت 11 ماه در اسارت بوده و مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفتند.
خاندان کیم
اگر چه فرمانروایی در کره شمالی ظاهراً سلطنتی نیست اما تمامی معیارهای یک حکومت پادشاهی را دارد و از زمان تاسیس توسط خاندان کیم اداره شده است. وقتی که «رییس جمهور ابدی» کره شمالی در اثر حمله قلبی در جولای 1994 درگذشت، فرزند ارشد او از زن اولش که کیم جونگ ایل نام داشت به مقام رهبری رسید. کیم ایل سونگ او را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد زیرا نسبت به دیگر خواهر و برادرانش بسیار بیرحم تر بوده و استعداد خود در تبلیغات و عوام فریبی را به خوبی نشان داده بود. کیم جونگ ایل وارث کره شمالی شده بود که به شدت در مضیقه و تنگنا قرار داشت.
جنگ سرد پایان یافته و دیگر اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت که از او حمایت اقتصادی کند. کره شمالی برای اولین بار متوجه شد که برای دریافت نفت و دیگر مواد وارداتی باید پول بپردازد. این موضوع باعث ورشکستگی اقتصادی کشور شد و پس از آن نیز یک خشکسالی و قحطی بزرگ کشور را دستخوش آشوب بیشتر کرد. بدنبال آن نیز سیل اوضاع را بدتر کرده و در نتیجه بیش از 2.5 میلیون نفر در اثر گرسنگی و قحطی جان خود را از دست دادند.
خلاصه ای از تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
در مقابله با این شرایط کیم جونگ ایل تلاش کرد که تحولات اقتصادی بی سابقه ای ایجاد کند؛ برای مثال در سال 2002 دولت اجازه تاسیس برخی بازارهای نیمه خصوصی برای کالاها را صادر کرد. اما این موضوع نیز نتوانست شرایط زندگی را برای مردم بهبود بخشد. وقتی که کیم جونگ ایل نیز مانند پدرش در اثر حمله قلبی در سال 2011 درگذشت، سومین پسر او با نام کیم جونگ اون به قدرت رسید (پسر ارشد کیم جونگ ایل به دلیل این که تلاش کرد با پاسپورت قلابی برای حضور در پارک دیزنی وارد ژاپن شود و دستگیر شد از چشم رهبر کره شمالی افتاده و پسر دوم نیز از قساوت و سرسختی لازم برخوردار نبود). کیم جونگ اون که لقب «رهبر عزیز» متعلق به پدرش را بدست آورده بود در سوییس تحصیل کرده و به موسیقی پاپ غربی و بسکتبال علاقه فراوانی داشت.
اما او نیز خیلی زود نشان داد که می تواند به اندازه پدر و پدربزرگش دیکتاتور و بیرحم باشد. در طی 5 سال زمامداری او وی توانسته با اعدام کردن حدود 140 نفر از مقامات ارشد نظامی، دولتی و حزب کمونیست این کشور، قدرت مطلق کشور باشد. آخرین قربانی ارشد پاکسازی حزبی او دایی خودش و وزیر دفاع کشور، هیون یونگ چوی بود که با شلیک گلوله ضدهوایی در برابر چشمان خانواده و دیگر اعضای ارشد حکومتی تکه تکه شد. در فوریه 2017 نیز برادر بزرگ ترش کیم جونگ نام در فرودگاه مالزی توسط افرادی که به گفته کارشناسان توسط رهبر کره شمالی اجیر شده بودند با استفاده از عامل وی ایکس که سیستم عصبی قربانی را از کار می اندازد ترور شد.
کشور منزوی
در طول زمامداری خاندان کیم در کره شمالی فعالیت سیاسی، اتحادیه های کارگری و بنگاه های خبری مستقل از دولت ممنوع شدند. شبکه های رادیویی و تلویزیونی از قبل توسط ایستگاه های متعلق به دولت از قبل تنظیم می شوند و در سیگنال های خارجی به طور بی وقفه و با شدت توسط دستگاه های پارازیت انداز اختلال ایجاد می شود تا شهروندان کره شمالی هیچ اطلاعی از شرایط بیرون از خاک کشورشان نداشته باشند. اعدام ها معمولاً در ملاء عام انجام می شوند تا مردم مطیع باقی بمانند.
خلاصه ای از تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
بین 80.000 تا 120.000 زندانی در اردوگاه های کار اجباری شرایط بغرنج تری دارند. در برخی از موارد تمامی افراد یک خانواده در اثر خطای یک نفر و برای جبران گناهان او به این اردوگاه ها فرستاده می شوند. موهای مردان جوان در این کشور نباید از 5 سانتیمتر بلندتر باشد و مردان بالغ می توانند حداکثر تا 7 سانتیمتر موهایشان را بلند کنند. با توجه به جمعیت 25 میلیونی این کشور، ارتش کره شمالی بیش از 1.2 میلیون نفر نیروی آماده و 7.7 میلیون نفر نیز در حالت آماده خدمت دارد. در کل شرایط برای کسانی که در مرزهای کره با چین زندگی می کنند کمی بهتر بوده و آشنایی نسبی با دنیای بیرون در آن ها دیده می شود که به دلیل نزدیکی با مناطق مرزی چین است.
زندگی در کره شمالی
در کره شمالی مزارعی برای تولید برنج، ذرت، سیب زمینی، لوبیا و دیگر دانه های خوراکی وجود دارد اما تولیدات کشاورزی به حدی نیست که نیاز داخلی را تامین کند. در حوزه صنعتی نیز صنایع شیمیایی، منسوجات و معدن نیز با شرایط دشواری مواجه بوده و میزان تولید هر ساله در این کشور کاهش می یابد. سال ها سوء تغذیه باعث شده که مردم این کشور در شرایط جسمی بسیار نامناسبی قرار داشته باشند و بررسی های پزشکی کسانی که از این کشور فرار کرده اند نشان می دهد که سوء تغذیه باعث پایین آمدن میانگین قد و وزن آن ها نسبت به همتایان خود در کره جنوبی شده است.
خلاصه ای از تاریخچه حکومت و زندگی در کره شمالی
در شهر پیونگ یانگ نیز به دلیل کمبود سوخت، برق در ساعات مختلفی از شبانه روز قطع است و مردم اغلب از شمع و چراغ های نفتی برای روشن کردن خانه هایشان پس از تاریکی استفاده کنند. همچنین در چنین شرایطی آسانسورها به ندرت فعال بوده و به همین دلیل ساکنان آپارتمان های 20 تا 40 طبقه ای نیز به سختی می توانند خود را به واحدهایشان برسانند که شباهت زیادی به سلول دارند. بدین ترتیب در برخی از طبقات این ساختمان ها افراد کهنسالی وجود دارد که سال ها پیش ساکن شده ولی توان خروج از خانه را ندارند.
اغلب مردم عادی این کشور پس از پایان روز کاری باید در کلاس های اجتماعی و آموزشی که در آن ها در مورد اهداف والای رژیم و ایده آل هایی که باید به آن ها دست یافت صحبت می شود. در جلساتی دیگر افراد باید اعتراف کرده و در مورد فعالیت های روزمره یا اعمال خلاف قانونی که انجام داده اند گزارش دهند. اما حضور در این کلاس ها به دلیل تلاش مردم برای کار کردن و بدست آوردن غذا بسیار کاهش یافته است و حکومت نیز با این مسئله کنار آمده است.
اما شرایط برای اعضای بلند پایه سیاسی و نظامی کاملاً متفاوت بوده و کیم جونگ اون در یک جزیره خصوصی زندگی شاهانه ای دارد. دنیس رودمن، بسکتبالیست مشهور سابق که اخیراً به این کشور سفر کرده است در این باره چنین می گوید:" مانند رفتن به هاوایی یا ایبیزا است اما او تنها کسی است که آن جا زندگی می کند". تحریم های فلج کننده باعث شده که مقامات بلندپایه این کشور به روش های دیگری برای کسب درآمد مانند قاچاق مود مخدر، جعل اسکناس و دیگر راه های غیرقانونی برای تامین مایحتاج لوکس خود روی آورند. همچنین بسیاری از مقامات با دزدیدن بخشی از طلا، نقره و نیکلی که از معادن استخراج می شود و فروختن آن در بازار سیاه چین مبالغ هنگفتی به جیب می زنند.
منبع : برترینها

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها