کد خبر: 483235
تاریخ انتشار :

مرد همسایه وقت و بی وقت به در خانه ما می آمد / نیمه شب آمد و من دست به چاقو شدم

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز ، رسیدگی به این پرونده از آذرماه سال ۹۰ به دنبال کشته شدن یک مرد معتاد به نام ابراهیم در یکی از خیابان های جنوب تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان می‌داد مرد معتاد از سوی مرد همسایه به نام حامد و با سه ضربه چاقو کشته شده است. پلیس به بررسی پرداخت و جنازه با دستور قضایی به پزشکی‌قانونی منتقل شد. حامد 35ساله در بازجویی ها گفت :ابراهیم که معتاد و تنها بود همیشه در محله‌مان رفت و آمد داشت.او سر خیابان می خوابید و با رفتارهایش باعث مزاحمت برای همسایه ها می شد. من و سایر همسایه ها از مزاحمتهای ابراهیم خسته شده بودیم .خیلی از شبها او بی وقت مقابل در خانه ام می آمد و زنگ می‌زد و از من می‌خواست تا به اویک لیوان آب یا اجازه بدهم برای استفاده از سرویس بهداشتی به داخل خانه بیاید. وی ادامه داد: آن شب بار دیگر ابراهیم مقابل در خانه آمد. من خوب بودم که ابراهیم پشت سر هم زنگ زد. من که عصبانی شده بودم از در بیرون رفتم و کنترل اعصابم را از دست دادم. من با ابراهیم با هم درگیر شدیم .من که کنترل اعصابم را از دست داده بود به خانه برگشتم و کارد آشپرخانه برداشتم. من سه ضربه چاقو به او زدم. به دنبال اعتراف های این مرد برای وی کیفرخواست صادر شد اما پلیس نشانی از خانواده ابراهیم به دست نیاورد. به همین خاطر حامد 7سال درزندان بلاتکلیف ماند. تا اینکه وی طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی جدید درخواست تعیین تکلیف را مطرح کرد و از قضات دادگاه کمک خواست. در این میان نظر رئیس قوه قضاییه استعلام شد. رئیس قوه قضاییه پس از بررسی پرونده اعلام کرد بهتر است این پرونده با مصالحه مختومه شود .به این ترتیب حامد در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربانزاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه حامد گفت: هفت سال است که در زندانم. خانواده ام برای شناسایی نشانی از اولیای دم تلاش بسیار کردند اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدند. من در این سال ها بلاتکلیف در زندان مانده ام و خانواده ام تحت فشار روانی شدید قرار دادند. وی ادامه داد: باور کنید ابراهیم برای من و سایر همسایه ها مزاحمت ایجاد می‌کرد. آن شب خسته و عصبانی از محل کارم به خانه برگشته و خواب بودم که او با رفتارش مرا عصبانی کرد. من از قتل او پشیمانم. حالا خانه ام را که تنها دارایی ام است می توانم بفروشم تا دیه ابراهیم را بپردازم. من از این وضعیت خسته شده ام و از قضات دادگاه تقاضا دارم به خاطر همسر و فرزندانم به من کمک کنند. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور تا رای صادر کند. منبع : رکنا

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها