مشورت گرفتن ترامپ از جنگ طلبان یک اقدام احمقانه است
ترامپ فریب احمقها را نخورد؛ ایران تسلیم نمیشود

در شرایطی که برخی مشاوران سابق ترامپ بار دیگر خواهان اقدام نظامی علیه ایران هستند، رسانهای نزدیک به جریان محافظهکار هشدار میدهد که تکرار اشتباهات دولت اول ترامپ، نهتنها مسئله ایران را حل نمیکند، بلکه راه را برای بحرانهای بزرگتر در غرب آسیا هموار میسازد.
به گزارش همشهری آنلاین، نشریه آمریکایی در تحلیلی هشدارآمیز نوشت که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا نباید بار دیگر به توصیههای چهرههای جنگطلبی مانند «مارک لوین»، «جان بولتون» و «مایک پامپئو» گوش دهد؛ همان کسانی که او را به خروج از برجام ترغیب کردند و نتیجه آن، تشدید بحران هستهای با ایران بود.
نشریه «امریکن کانسرواتیو» American Conservative مینویسد: مارک لوین، مجری و تحلیلگر آمریکایی از دیرباز خواستار حمله نظامی به ایران برای توقف برنامه هستهای تهران است و اخیراً پا را از این هم فراتر گذاشت , هفته گذشته در برنامه خود ادعا کرد «در عمل، ایران اکنون به سلاح هستهای دست یافته است.»
به گزارش نشریه آمریکایی، این ادعا در حالی مطرح شد که ارزیابی نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده چنین چیزی را تایید نمیکند و دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا هم دستیابی ایران به سلاح هستهای را تایید نکرده است. لوین در این یک گزارش مشکوک از سرویس اطلاعاتی استرالیا و همچنین چند گزارش رسانهای استناد کرده است؛ که همان گزارشهای رسانهای نیز دستیابی تهران به سلاح هستهای را تایید نمیکنند و تنها به انباشت اورانیوم غنیشده توسط ایران اشاره دارند.
امریکن کانسرواتیو مینویسد: «لوین تنها جنگطلب افراطی نیست که در تلاش است دیپلماسی جاری دولت ترامپ با ایران را به شکست بکشاند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش نیز ۲ دهه گذشته را صرف تلاش برای تغییر حکومت در ایران کرده است. بولتون از سال ۲۰۰۷ خواستار بمباران ایران شده بود و در سال ۲۰۱۵ مقالهای معروف در نیویورکتایمز منتشر کرد که همان خواسته را تکرار میکرد. او از معماران اصلی سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ بود و همچنان در مصاحبههای مختلف ادعا میکند که مذاکره با ایران بیفایده است. الیوت آبرامز، دیگر مقام امنیت ملی دولت ترامپ نیز همین خط فکری را دنبال میکند و موضع او نیز قابل پیشبینی است؛ "هرگونه توافقی که شامل تسلیم کامل ایران در برنامه هستهای و تغییر کامل در سیاست خارجی آن نباشد، غیرقابلقبول است".»
رسانه آمریکایی اینگونه تحلیلها را «سطحی و ایدئولوژیک» توصیف کرد؛ تحلیلهایی که با واقعیت ارتباطی ندارند و طاقت بسیاری از افراد را طاق کرده است. خستگی از همین تحلیلهای بیسروته بود که «تاکر کارلسون»، مجری سابق فاکسنیوز و چهره بانفوذ در حلقه نزدیکان ترامپ را وادار کرد که در روز چهارشنبه در حساب کاربریاش در ایکس، پستی بلند منتشر کرده و توضیح داد که چرا لوین و سایر جنگطلبان نهتنها کاملاً در اشتباه هستند، بلکه عمداً دروغ میگویند تا ترامپ را متقاعد کنند جنگ دیگری را در غرب آسیا به راه بیندازد.
کارلسون نوشت: «مارک لوین امروز در کاخ سفید بود و برای جنگ با ایران لابی میکرد. برای روشن شدن موضوع باید بگویم که لوین هیچ برنامهای برای شرکت در این یا هیچ جنگ دیگری ندارد. او میخواهد سربازان آمریکایی این کار را انجام دهند. او و دیگر ایدئولوگهای همفکرش در واشنگتن اکنون میگویند باید جلوی ساخت سلاح هستهای توسط ایران را بگیریم.»
کارلسون در ادامه نوشت: «آنها ادعا میکنند ایران فقط چند هفته با آن (سلاح هستهای) فاصله دارد. اگر این حرف برایتان آشناست، به این خاطر است که همین افراد از دهه ۹۰ میلادی همین ادعا را مطرح میکردهاند. این یک دروغ است. در واقع هیچ اطلاعات موثق و معتبری وجود ندارد که نشان دهد ایران در آستانه ساخت بمب است یا حتی چنین قصدی دارد. هیچ. هر کسی خلاف این را بگوید یا نادان است یا دروغگو. اگر دولت آمریکا واقعاً میدانست که ایران تنها چند هفته با دستیابی به سلاح هستهای فاصله دارد، زودتر از اینها جنگ با ایران را آغاز کرده بود.»
کشورهایی که تاریخ پرافتخاری دارند، تمایلی به تسلیمشدن در برابر قدرتها ندارند
فارغ از اینکه واقعاً لوین سعی دارد دولت ترامپ را به جنگ با ایران بکشاند، و فارغ از اینکه این فشارها تا چه حد بر ترامپ تاثیر خواهد داشت، امریکن کانسرواتیو مینویسد: «میتوان با اطمینان گفت که از لحاظ محتوایی، تاکر کارلسون کاملاً حق دارد؛ ترامپ به هیچ وجه نباید در این موضوع به توصیههای لوین گوش بدهد. همین موضوع در مورد جان بولتون، تام کاتن و مایک پامپئو هم صادق است که با اطمینان میگویند میتوان با استفاده از زور، ایران را در برابر خواستههای آمریکا تسلیم کرد.»
نشریه آمریکایی تاکید میکند که مشورت گرفتن ترامپ از این افراد، در بهترین حالت یک اقدام احمقانه است و آن را با این مقایسه میکند که به عنوان مثال مدیرعامل یک بانک بینالمللی، برای گرفتن مشاوره مالی سراغ «مایک تایسون»، بوکسور برجسته آمریکایی برود!
امریکن کانسرواتیو یادآور میشود که همین افراد در دور نخست ریاستجمهور ترامپ او را به خروج از برجام تشویق کردند، توافقی که به ادعای این افراد بیش از حد به نفع ایران بود و خروج آمریکا از آن میتوانست تهران را به پذیرش شروط بیشتری از سوی واشنگتن وادار کند. اما گذر زمان نشان داد که این فرضیات اشتباه بود، زیرا «ایران در برابر فشار اقتصادی آمریکا، با اعمال فشار متقابل پاسخ داد. برای پیشبینی این واکنش نیازی به مدرک روابط بینالملل یا مطالعات ایران نبود؛ قدرتهای کوچک و متوسطی که در منطقهای پرتنش زندگی میکنند، ملیگرایی بالایی دارند و تاریخ پرافتخاری را یدک میکشند، تمایلی ندارند که در برابر قدرتهای بزرگ تسلیم شوند – چراکه میدانند با این کار، بعدها باید فشارها و مطالبات بیشتری را تحمل کنند.»
رسانه آمریکایی مینویسد: «ایران تمام این ویژگیها را دارد و درست همانطور که بسیاری از ما در آن زمان پیشبینی میکردیم، واکنش نشان داد؛ از چارچوب هستهای برجام خارج شد، میزان غنیسازی اورانیوم را افزایش داد، سطح غنیسازی را بالا برد، بازرسیهای بینالمللی از تأسیسات هستهای را محدود کرد و کنترل خود بر رفتوآمد کشتیها در خلیج فارس را تقویت کرد.»
بهطور خلاصه، امریکن کانسرواتیو یادآور میشود که ترامپ در دولت اولش از توصیههای جنگطلبان پیروی کرد و نتیجه، وخیمتر شدن اوضاع بود. با تمام آنچه امروز میدانیم، ترامپ دیگر نباید همان اشتباه را تکرار کند.
از سوی دیگر، امریکن کانسرواتیو اشاره میکند که مارک لوین و همراهانش نه دیپلماسی میخواهند و نه توافق. آنها هیچ علاقهای به حمایت از مذاکرات ترامپ با ایران ندارند، چون برای آنها، اساساً نشستن پشت میز مذاکره با یک دشمن، مفهومی عجیب و غیرقابلپذیرش است؛ هرچند که این نگاه فقط به آنها محدود نمیشود.
برخی سیاستمداران آمریکایی دیپلماسی را با ضعف یا حتی تسلیم برابر میدانند
این نشریه مینویسد: «در واشنگتن، انبوهی از اتاق فکرها، مشاوران و مقامهای سابق وجود دارند که اشتباهاً دیپلماسی را با ضعف یا حتی تسلیم برابر میدانند. اما در واقعیت، دیپلماسی همان ابزاری است که از طریق آن مسائل بینالمللی مدیریت و حلوفصل میشود... اگر یکی از دستان خود را ببندید و مذاکره را کنار بگذارید، در واقع یکی از کلیدیترین ابزارهای سیاست خارجی را از خود دریغ کردهاید - و این به نفع منافع آمریکا نیست.»
امریکن کانسرواتیو در انتها به سناریویی میپردازد که در صورت شکست مذاکرات، ایالات متحده به ایران حمله نظامی کند. این نشریه با اذعان به احتمال تحمیل خساراتی به تاسیسات هستهای ایران در نقاطی مانند نطنز و فوردو، اعتراف میکند که این اقدام در نهایت به نفع ایالات متحده نخواهد بود، زیرا ایران کشوری نیست که در مواجهه با حمله نظامی، برنامه هستهای خود را بهکلی کنار بگذارد، بلکه به احتمال زیاد، این برنامه هستهای تشدید خواهد شد و این بار کاملاً محرمانه انجام میشود.
نشریه آمریکایی مینویسد که در صورت وقوع جنگ، «آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که در حال حاضر در ایران حضور دارد، دیگر قادر نخواهد بود بر هیچیک از این فعالیتها نظارت کند، چراکه تهران احتمالاً پس از بمبارانهای آمریکا، بازرسان را اخراج خواهد کرد.» از سوی دیگر، این احتمال وجود دارد که ایران بهصورت جدی برای تولید سلاح هستهای خیز بردارد تا به قدرت بازدارندگی هستهای دست یابد.
اما فارغ از تبعات حمله نظامی آمریکا بر برنامه هستهای ایران، رسانه آمریکایی اذعان میکند که واکنش ایران در دیگر حوزهها هم خطرناک خواهد بود. در این گزارش آمده است: «حامیان گزینه نظامی، همواره قدرت آمریکا را بیشازحد ارزیابی میکنند و ظرفیت ایران برای انتقامگیری را دستکم میگیرند. حمله موشکی به پایگاههای آمریکایی در خاورمیانه، ازسرگیری حملات علیه نفتکشها و تأسیسات نفتی در خلیج فارس و حملات نیابتی با حمایت ایران در داخل منطقه، همگی از گزینههای محتمل هستند.»
نشریه آمریکایی با اشاره به حضور دائمی حدود ۴۰ هزار نیروی آمریکایی در منطقه - که به اذعان این نشریه یک تصمیم نابخردانه است - یادآور میشود که با وجود این نیروها، ایران گزینههای بسیار زیادی برای انتقام از آمریکا خواهد داشت.
در انتهای این گزارش آمده است: «تمام اینها یعنی اگر ترامپ در جستوجوی مشورت درست، مجبور باشد بین مارک لوین و تاکر کارلسون یکی را انتخاب کند، بهتر است به حرف تاکر کارلسون گوش دهد.»
دیدگاه تان را بنویسید