پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت دهم با بیان این که همه مسوولان وقت دولتها در مقاطع مختلف هدفشان به طریقی در جهت تعالی کشور است، گفت: شاید ابزارها و روشهایشان با هم فرق داشته باشد ولی هدف غایی همه آنها اعتلا بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی ایران است. بههرحال علاوه بر سیاستهایی که مدیران در هر دورهای اتخاذ میکنند شرایط حاکم نیز تاثیرگذار بوده است و نمیتوان از آن اجتناب کرد. اهم اظهارات مهدی غضنفری در ادامه می آید: * اقداماتی که در هشت سال گذشته یعنی در دوره دولت نهم و دهم انجام شد بعداً هیچگاه به درستی به آن پرداخته نشد. به نظرم مسائل، منفی بازگو شد و آثار مثبت، دور از چشم ماند. حتی شاهد بودیم برخی برخوردهای سیاسی با آن اقدامات صورت گرفت. بگذارید من با یک مثال آغاز کنم. به خاطر دارم که آقای رئیسجمهور در گزارش 100 روزه از عملکرد دولتشان اگر اشتباه نکنم، گفتند وقتی ما دولت را تحویل گرفتیم ذخایر کالاهای استراتژیک بسیار پایین بود. حتی در موردی گفتند ذخایر کشور بیشتر از دو روز پاسخگو نبود. در حالی که اطلاعات آن گزارش درست نبود. * بعداً آمارهای چند ماه بعد مربوط به دولت جدید را
گرفتم و با آخرین آمار زمان خودمان مقایسه کردم و متوجه شدم برخی از ذخایر استراتژیک که ما تحویل دولت یازدهم دادیم، حتی از ذخایر چند ماه بعد بیشتر بود، که اسنادش را دارم. علت آن گفته رئیسجمهور را پیگیری کردم ظاهراً گزارشی از یکی استانها درباره ذخیره سیلوها داده بودند که در آن استان ذخیره گندم به اندازه چند روز نگهداری میشد. * جای تاسف داشت که اطلاعات یک استان آن هم فقط در مورد یک کالا تبدیل به گزارش وضعیت همه ذخایر استراتژیک و در سطح ملی شده بود و آن را به آقای رئیسجمهور بدهند تا ایشان در رسانه ملی اعلام کنند. بهطوری که ایشان در آستانه مذاکرات مهم ژنو بفرمایند ذخایر استراتژیک کالا در کشور بهدرستی مدیریت نشده و با کمبود زیادی مواجهیم. بعداً هم دیدید که کمبودی رخ نداد. از این نمونهها در ارائه گزارشها در آن ماههای ابتدایی که دولت جدید تازه بر سرکار آمده بود، بسیار است. * به نظرم میرسید دولت در ابتدای کار خود در جریان خیلی از اطلاعات نیست. با این حال این نگرانی وجود داشت که دولت در برخی زمینهها به علت نداشتن اطلاعات با مشکل مواجه شود. به علت عدم اطلاعات یا اطلاعات ناقص و غلط ممکن است مشکلاتی بروز کند.
بهطور مثال در توزیع سبد کالا دیدیم که اطلاعات ناکافی باعث بروز چالشهایی شد. در صورتی که اگر مشورتی انجام میدادند و به اطلاعات ما اعتماد میکردند میتوانست موجب اجرای بهتر کارها شود. مثال دیگرش ثبتنام مجدد برای هدفمندی بود. ما بهطور نسبی نتایج آن را پیشبینی میکردیم و متعجب بودیم که چرا دولت جدید به تجربه دولت گذشته اعتنایی ندارد. * متاسفانه در آغاز کار دولت یازدهم مرتب گفته میشد که همه تولیدات در بخش صنعت و معدن در حال کاهش است یا عنوان میشد تولید تمام کارخانجات فلان شهرک صنعتی کاهشی است. یعنی هر سال نسبت به سال قبل، از تولید کاسته شده است. حتی این جمله را از زبان برخی مدیران شنیدم که گفته شد «ما ترمز این توقفات را میکشیم». جای تعجب داشت که اینگونه رفتار میکنند. اتفاقاً من در جایی به یکی از این مدیران عزیز گفتم سخنانی که در مورد تولیدات کشور ارائه میکنید درست نیست، یعنی اینگونه نیست که تمام آمارها با کاهش مواجه شده باشند. به همان مدیر گفتم همیشه در دورههای مختلف برخی از محصولات ما با افزایش تولید و برخی با کاهش تولید مواجه میشوند. * مگر امکان دارد در یک دوره تمام تولیدات کشور با کاهش مواجه
باشند، آنوقت چگونه دولت امور اقتصاد کشور را اداره میکرده است؟ البته آن مدیر گفت که به او بر اساس اطلاعاتی که دادهاند گفته است که تولید همه محصولات کاهش داشته است! اما اکنون به مناسبت هفته دولت سال ۹۳ به تازگی در روزنامه دنیای اقتصاد ۲۹ مردادماه آماری از عملکرد تولید طی سالهای 1388 تا 1393 منتشر شده است که برایم جالب بود. حالا بعد از گذشت یک سال، آنچه ما گفتیم، صحتش اثبات شد و آمار صحیحی ارائه دادهاند. * من این اعتقاد را دارم که دولت در آستانه آغاز فعالیتش به اطلاعات عمیقی نسبت به اوضاع کشور دسترسی نداشت. بسیاری از اطلاعاتش سطحی، ژورنالیستی، سیاسی و سوگیرانه بود. البته شاید این حق را به مسوولانی که تازه آمده بودند بدهید که همه چیز را سیاه و ناامیدکننده ببینند. * الان که خودشان میخواهند گزارش عملکرد بدهند میبینند که واقعیت آنقدرها هم در آمارهای اولیهای که به آنها داده شده بود نگرانکننده نبوده است. اکنون که نوبت ارائه گزارش عملکرد خودشان شده است مجبورند واقعبینانه گزارش عملکرد بدهند. البته وقتی آمارهای موفقیت را در افتتاحها و امثال آن گزارش میکنند از بیان پیشینه آن که زحمات دولت قبل است اجتناب
کرده و کوچکترین اشارهای به آن نمیشود. * شاید علت این کماطلاعی این است که مکانیسم رد و بدل اطلاعات بین مسوولان گذشته و فعلی، مکانیسم مناسبی نبوده است. نمیخواهم مقصری را پیدا کنم، یا کسی را سرزنش کنم. تنها میخواهم شواهدی را به شما نشان بدهم که نشان میدهد بسیاری از تحلیلهایی که در یک سال گذشته ارائه شد، نقص اطلاعاتی داشتهاند. * کسی نمیتواند بگوید من توسعهگر هستم، دیگری تخریبگر بوده است. وقتی خوب نگاه میکنیم میبینیم همه مسوولان دولتها تلاششان در جهت توسعه بوده است. البته ممکن است سرعت و حجم برنامهها در جهت رسیدن به توسعه متفاوت باشد اما نمیتوان گفت دولتی تخریبگر است و به توسعه کشور علاقهای نداشته است. مگر چنین چیزی امکان دارد؟ * بدبینی بسیاری در دولت فعلی نسبت به گذشته وجود دارد، و البته هنوز هم تا حدودی ادامه دارد اگرچه کمی کمرنگ شده است. این مساله به کشور آسیب وارد میکند که به یکباره خط بطلان به گذشته بکشیم و بگوییم تمام کارها در دوران گذشته غلط بوده است و یک دولت طی هشت سال فعالیت خود هیچ نقطه مثبتی نداشته است. * توجه کنید در اقتصاد کشور ما در برهههای مختلف دیگری شوک ارزی داشتیم و در
همان مقطع زمانی بلافاصله بعد از شوک ارزی، تخلیه تورم رخ میداد. به صورت طبیعی این امر بارها رخ داده است. یعنی این اولین باری نبود که در اقتصاد ایران شوک ارزی رخ میدهد و پس از آن تخلیه تورم انجام میشود. اینکه میگویند اکنون در دوره دولت یازدهم تورم کاهش پیدا کرده است نباید اینگونه تصور شود که دولت جدید اقدامات شاذی انجام داده تا تورم کاهش یابد. اگر دیگری هم بر سرکار بود شاید کم و بیش همین اتفاق به شکل طبیعی رخ میداد.
* بسته خروج از رکود اقتصادی دولت با مزایا و معایبی همراه است، به نظرم بهتر بود دولت بیشتر در این زمینه کار انجام میداد. یکی از نکاتی که به شفافسازی نیاز دارد این است که میزان حجم منابعی که دولت میخواهد در جهت خروج از رکود اجرایی کند چه میزان است و چگونه منابع آن را تامین میکند. این مسائل در بسته شفاف نیست. در آن اشاره شده است که بخشی از منابع که بالغ بر 40 هزار میلیارد تومان است، قرار است از طریق اصلاح نرخ تسعیر ارز تامین شود. آنطور که من فهمیدم یعنی دولت از بانک مرکزی میخواهد مابهالتفاوت قیمت ارز به نرخ مرجع گذشته و نرخ مبادلهای کنونی را به دولت پرداخت کند. حتماً باید مراقبت باشیم سراغ سیاستهایی نرویم که نتیجه آن چاپ پول باشد.
* فکر میکنم مصوبه مشابه همین سیاست دولت در بسته خروج از رکود در آخرین روزهای دولت آقای احمدینژاد در مجمع بانک مرکزی تصویب شده بود. در آن مقطع علاوه بر برخی از نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی که برخی از آنها اکنون در دولت آقای روحانی مسوول هستند به آن مصوبه دولت وقت اعتراض کردند و گفتند اجرای این سیاست به معنای چاپ پول است و موجب افزایش نقدینگی میشود و تورمزاست. جالب است اگر نسبت به آن مساله اعتراض داشتند اکنون دوباره همین اتفاق در دولت آقای روحانی به شکل دیگری قرار است تکرار شود. در سایر موارد نیز این ابهامات وجود دارد و ظاهراً دولت تلاش کرده تیتروار انبوهی از راهحلهای اقتصادی را در جهت خروج از رکود اقتصادی به شکل یک کتابچه در کنار هم بیاورد. در واقع دولت فرض کرده است که هر کاری به نظرش مناسب بوده و از ذهنش گذشته است میتواند کنار هم گذاشته و به کمک آنها موجب خروج از رکود شود. * بههرحال اگر منابع مالی متناسب با برنامهها و سیاستهایی که قرار است اجرایی کنیم نداشته باشیم طبیعی است بر مشکلات افزوده شود. جالب است دوستان عزیز به دولت قبلی نسبت به اینگونه موارد اعتراض میکردند، آن هم در شرایطی که
فشار تحریمها بسیار بالا بود اما حالا خودشان دست به کارهایی میزنند که در میدان عمل موفقیتآمیز نیستند. * نمیدانم چرا برخی تلاش میکنند که نشان دهند تحریمها در دورهای مهم بوده و در دورهای بیاهمیت! * یکی از راهکارهای مهم در راستای تامین ارز، توسعه بیش از پیش صادرات غیرنفتی است. ما آن را در خلال هشت سال گذشته به رغم تشدید تحریمها به اندازه چند برابر رشد دادیم و باز هم امکان افزایش آن وجود دارد. *ما در سال آخر دولت آقای احمدینژاد برای تحریمها چهار جلسه در هفته داشتیم که در یکی از آنها رئیسجمهور حضور داشتند. اکنون که آن دوره تمام شده میتوانم این مسائل را بگویم در حالی که در آن مقطع هیچکس نمیدانست ما جلسات بسیاری را خاص بررسی تحریمها و گزینش راهکارها برگزار میکنیم. جلسه اول که دوشنبه هر هفته در ساعت 8 تا 12 صبح با حضور آقای رئیسجمهور برگزار میشد در راس سایر جلسات بود. در این جلسه وزیر اقتصاد، وزیر صنعت، وزیر نفت، رئیس کل بانک مرکزی، وزیر کشاورزی، سه نفر نماینده منتخب دفتر مقام معظم رهبری و به فراخور وزیر اطلاعات، وزیر کشور، وزیر دفاع هم حضور داشتند. * اینگونه نبود که دولت نسبت به مسائل تحریمها
بیتفاوت باشد. آقای احمدینژاد و تمامی اعضای کابینه تمام تلاش خود را در جهت مقابله با آثار تحریمها انجام میدادند. * ما تمام تلاش خود را انجام دادیم، تا آنجا که توانستیم تحریمها را مدیریت کردیم و نگذاشتیم اوضاع کشور نابسامان شود. با این حال هجمههای بسیاری در یک سال گذشته به دولت قبل وارد شده است که برخی از آنها منصفانه نبود اما بعد از گذشت یک سال از آن دوران کمی نقدها نسبت به آن دولت متعادل شده است. * اخیراً یکی از مقامات دولت جملهای را گفتند که من وقتی شنیدم بسیار متعجب شدم. ایشان گفتند؛ دوران بخوربخور تمام شد!! من مانده بودم که چه کسی در دوران ما بخوربخور داشته است؟ منظورش رئیسجمهور وقت بوده یا معاونان ایشان یا وزرا؟ تا جایی که من میدانم درآمد بسیاری از اعضای کابینه در دولت گذشته نسبت به قبل از حضورشان در دولت کاهش پیدا کرده بود.
* اگر کسی به هر شکل مستقیم یا غیرمستقیم، ریالی یا رانتی به یکی از اعضای دولت قبل داده اکنون بیاید، اعلام کند. بخوربخور تمام شده را برای برخی از مقامات دوران شاه میگفتند. نمیدانم این جملات چرا از دهان برخی از افراد که منصب دولتی هم دارند شنیده میشود. اگر چنین اعتقادی دارند باید از قوه قضائیه بپرسند چرا این مساله را دنبال نمیکند. چرا سربسته این موضوعات را مطرح میکنند، بیایند شفاف سخن بگویند، اعضای دولت قبل که آمادهاند و همگی در داخل کشور هستند و به راحتی به آنها دسترسی دارند.
* اگر خلافی انجام شده باید رسیدگی شود. این درست نیست حرفی را بزنیم و بعد از آن بهسادگی بگذریم. حالا بعضیها این جمله را به گونه دیگری میگویند که اعضای دولت مفسده اقتصادی نداشتند، آنها آدمهای پاکی بودند ولی سیاستهای دولت برای دور زدن تحریمها به گونهای بوده که رانت ایجاد کرده است و برخی مفسدهها در این سیستم رشد کرده است. پس قصه فرق کرد. اگر به این مساله اعتقاد دارند دیگر نباید به مسوولان دولت قبلی تهمت بزنند. به هر حال سیستم اقتصادی کشور ما به شکلی است که در هر دوره ممکن است فسادهایی رخ دهد که خارج از دایره دولت است.
* افرادی همچون بابک زنجانی در تمام دوران هستند. ما در اقتصادمان شفافیت اطلاعاتی کافی نداریم. در همه دولتهای قبل هم شفافیت کامل نداشتیم. نمیخواهم به هیچکس ایراد بگیرم اما از این دست مسائل در اقتصاد ما کم نیستند. وقتی اولین بار سر و کله ایشان در وزارت نفت پیدا میشود وزیر نفت نامه محرمانهای به وزیر اطلاعات مینویسد و از او استعلام میکند اما تا مدتها جوابی نمیگیرد، شاید علتش همین کمبود اطلاعات راجع به رفتارهای اقتصادی افراد است. خوب است در این مورد مصاحبهای با آقای قاسمی وزیر نفت سابق صورت بگیرد.
منبع: تجارت فردا
دیدگاه تان را بنویسید