ایران قدرت اول منطقه، اسرائیل غرق بحران داخلی
با وجود رژیم حداکثری اعمال تحریم ها، ایران به یک بازیگر جدی و ضروری منطقه ای تبدیل شده که در آستانه برداشتن آخرین گام و کسب مقام یک قدرت هسته ای است. و این در حالی است که اسرائیل در وضعیت عمیق ترین بحران سیاسی داخلی قرار دارد.
بادهای تغییر در خاورمیانه در حالی می وزد که می تواند، هم جنگ و هم صلح را به ارمغان بیاورد. اخیرا، آنقدر تغییرات کمی در آنجا انباشته شده است که به زودی باید به تغییرات کیفی تبدیل شوند. این منطقه انفجاری درست جلوی چشمان ما در حال دگرگونی است و دیگر هرگز مثل سابق نخواهد بود.
اسرائیل را می توان به معنای واقعی کلمه از همان لحظه پیدایش خود، مشکل ساز اصلی خاورمیانه نامید. کشور (خودخوانده) کوچک یهودی که توسط همسایگان عرب غیردوستانه احاطه شده، مجبور شده است به نوعی «سگ دیوانه» تبدیل شود که چنان شدید گاز می گیرد که هیچ کس تمایلی به درگیر شدن مجدد با آن ندارد.
همانطور که می دانید، مسکو از جهان عرب حمایت می کرد و از زمان شوروی ما هنوز توافقنامه همکاری نظامی – فنی با سوریه داریم که بر اساس آن در سال 2015 میلادی نیروهای هوافضای روسیه به نجات دمشق رسمی رفتند. برعکس، واشنگتن همواره فعالانه از تل آویو حمایت کرده است.
امریکایی ها به اسرائیلی ها در ایجاد ارتشی قدرتمند و آماده جنگ کمک کردند که به تهدیدی برای همه همسایگان در منطقه تبدیل شد. دولت یهود با استفاده از کاخ سفید، برای خود حق انجام هر کاری برای تضمین امنیت ملی خود می دهد.
اسرائیل ستون اصلی امریکا در خاورمیانه است. دولت کوچک یهودی نمیتواند به تنهایی بایستد. ایران در مقایسه با همسایگان عرب خود، تهدید بسیار جدی تری برای اسرائیل به شمار می رود. ایران یک قدرت منطقه ای قدرتمند با گذشته امپراتوری عظیم است که در آن، رهبران مذهبی با مواضع بسیار برجسته ضد اسرائیلی در قدرت هستند. ترس اصلی تل آویو این است که تهران همچنین می تواند، به زرادخانه هسته ای دست یابد.
باید به پارسی ها ادای احترام کنیم که دهه ها تحت اعمال تحریم بودند، اما خود را گم نکردند، بلکه همچنان فعالانه از حاکمیت و منافع ملی خود دفاع کردند. تهران پروژه توسعه طلبانه «کمربند شیعه» خود را با هدف جذب هم کیشان خود در عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین و حتی عربستان سعودی ترویج کرد. به یاد بیاورید که اولین کسانی که به نجات حکومت بشار اسد آمدند، نیروهای هوافضای روسیه نبودند، بلکه ایرانی ها و نیروهای نیابتی آنها بودند.
در نتیجه، جمهوری اسلامی نفوذ خود را به عراق همسایه، جایی که خود امریکایی ها قبلا رژیم ضد ایرانی صدام حسین را سرنگون کرده بودند و به سوریه گسترش داد. این امر در آینده امکان ساخت راه آهن از طریق بندر لاذقیه و دسترسی ایران به دریای مدیترانه را فراهم می کند.
تهران با وجود تحریم های غرب توانست، شریک و حامی راهبردی در چین پیدا کند. ایران 400 میلیارد دلار سرمایه گذاری از چین دریافت کرده است. در ازای آن، پکن به نفت و گاز ایران و همچنین، زیرساخت های حمل و نقل زمینی دسترسی پیدا کرده است.
حمایت ضمنی ایران از مسکو در جنگ نیابتی اش با بلوک ناتو در اوکراین نیز نتیجه داده است. تهران از یک طرف پهپادها و موشک های بالستیک خود را به رخ تمام دنیا کشید. از سوی دیگر، ایران موافقت کرد که تحویل جنگنده های مدرن سوخوی ۳۵، بالگردهای تهاجمی و سامانه های پدافند هوایی از روسیه را آغاز کند.
همچنین شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه فیزیکدانان هسته ای ایران در کار خود از روسیه کمک می گیرند. افزون بر آن، جمهوری اسلامی در واقع به شریک استراتژیک روسیه در پروژه کریدور حمل و نقل شمال – جنوب و صادرات مجدد هیدروکربن های روسیه تبدیل شده است.
با وجود رژیم حداکثری اعمال تحریم ها، ایران به یک بازیگر جدی و ضروری منطقه ای تبدیل شده که در آستانه برداشتن آخرین گام و کسب مقام یک قدرت هسته ای است. و این در حالی است که اسرائیل در وضعیت عمیق ترین بحران سیاسی داخلی قرار دارد.
دیدگاه تان را بنویسید