کد خبر: 681122
تاریخ انتشار :

یادداشت| «طعم» پناهندگی در ایران؟!

۳۰ خرداد روز جهانی «پناهنده» نامگذاری شده است و جمهوری اسلامی ایران یکی از ۵ کشور اول پناهنده پذیر است؛ با نگاه منصفانه، «طعم» پناهندگی در ایران چگونه است؟

یادداشت| «طعم» پناهندگی در ایران؟!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم ، 30 خرداد مصادف با 20 ژوئن به عنوان روز  جهانی «پناهنده/ پناهندگان» نامگذاری شده است؛ از سویی بر اساس شواهد روشن و آمارهای جهانی، ایران در شمار 5 کشور نخستی است که بیشترین آمار پناهندگان از سایر کشورها را دارند.

بر اساس جدیدترین گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، تعداد افراد بی‌جا شده در سال‌های اخیر به میزان بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است، به گونه‌ای که آمار این افراد در دنیا از 110 میلیون نفر فراتر رفته است.

در بخشی از این گزارش آمده است تا پایان سال 2022 میلادی، بیش از 108 میلیون نفر در سراسر جهان به اجبار آواره شده‌اند. بر اساس پیش‌بینی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، این تعداد در ماه می 2023 از مرز 110 میلیون تن هم فراتر رفته است.

این گزارش درباره ترکیب جمعیت پناهجویان نوشته است: «به طور کلی،  52 درصد از تمام پناهندگان و سایر افرادی که به حمایت بین‌المللی نیاز دارند، تنها از سه کشور هستند. از این جمله، 6.5 میلیون نفر اهل سوریه، 5.7 میلیون نفر از اوکراین و 5.7 میلیون نفر دیگر از افغانستان هستند».

سازمان جهانی مهاجرت در گزارش اخیرش که وضعیت مهاجرت افغانستان را در سال‌های 2021 و 2022 بررسی کرده، نوشته است که در این دو سال 3.6 میلیون افغان به بیرون مهاجرت کرده‌اند که 70 درصد آنان به ایران، 18 درصد به پاکستان، 11 درصد به ترکیه و اروپا و 2 درصد آنان به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند.

با این تفاصیل و عطف به میزبانی بیش از 4 دهه جمهوری اسلامی ایران از اتباع افغانستان، و در آمار کمتر اتباع عراق و پاکستان، بررسی پاسخ این پرسش که «طعم پناهندگی در ایران، چگونه است؟» خالی از لطف نباشد.

نویسنده می‌کوشد با سنجه انصاف و از زاویه نگاه یک «پناهجو» (با تکیه بر گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های جمعی و کنش و واکنش‌ها در فضای مجازی) شرایط زندگی در ایران را با شاخص مطلوبیت مورد ارزیابی قرار دهد.

جمهوری اسلامی ایران از سال‌های پایانی دهه 50 یعنی پس از اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی میزبان هزاران پناهجوی افغانستانی بوده است.

موج مهاجرتی که از آن سال‌ها آغاز شد، بعدها آمار حضور پناهجویان افغانستانی را به بالای چند میلیون نفر رساند؛ در سال‌هایی که «جنگ تحمیلی» از سوی رژیم بعث علیه انقلاب اسلامی ایران، آغاز شده بود.

کشور درگیر جنگی ظالمانه و نابرابر شده بود؛ نتیجه طبیعی جنگ هم کمبود کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم است، به علاوه این موارد، اضافه کنید تحرکات منافقین داخلی را برای نابسامان کردن بیشتر اوضاع اقتصادی کشور.

با این همه، درهای شرقی کشور به دلایلی که می‌توانست بسته شود، به روی پناهجویان افغانستانی بسته نشد؛ در داخل کشور هم هیچ تحدید و تبعیضی گریبان کسی را نگرفت.

در همان سال‌ها که «دفترچه بسیج اقتصادی» در محله‌ها توزیع می‌شد، پناهجویان افغانستانی هم مانند شهروندان ایرانی می‌توانستند از کالاهای اساسی مانند روغن، برنج، پنیر و... بهره‌مند شوند.

البته مهاجرین افغانستانی هم به دلایلی همچون مشترکات دینی، مذهبی و زبانی و آرمان مشترکی که در انقلاب اسلامی «حضرت روح‌الله» ـ قدس الله نفسه الزکیه‌ـ می‌دیدند پای کار جمهوری اسلامی آمدند؛ بهترین گواه این ادعا هم مزار شهیدانی است که در شهرهای مختلف نام و نشان افغانستانی‌شان هویداست.

آموزش و پرورش عمومی نیز به همان میزان که در اختیار شهروندان ایرانی قرار داشت، در اختیار کودکان افغانستانی هم قرار گرفت.

در شهرهایی مانند مشهد گاه شمار دانش‌آموزان افغانستانی در یک کلاس درسی و یا یک مدرسه از شمار دانش‌آموزان ایرانی هم فراتر می‌رفت؛ البته در مناطقی خاص و مهاجرنشین.

در تمام چهار دهه‌ای که از حضور پناهجویان افغانستانی و دیگر کشورها مانند عراق و پاکستان در ایران می‌گذرد، تقریباً تمام امکانات عمومی همانی است که در اختیار شهروندان ایرانی است؛ از حمایت‌های پنهان در حوزه انرژی، نان، حمل و نقل شهری، بهداشت و درمان گرفته تا حضور در مراکز علمی و آموزشی و در سال‌های اخیر تسهیلاتی که برای افراد متخصص ایجاد شده است.

هر چند انتظار از جمهوری اسلامی ایران که منادی احیای «اسلام ناب محمدی» است، بسی فراتر از این است و درست هم همین است که نگاه‌ها فرامرزی و رها از قید و بندهای جغرافیایی و... باشد، با این همه نباید فراموش کرد که آنچه در اختیار پناهجویان قرار گرفته است گاه در سخت‌ترین شرایط اقتصادی و تحت تحریم‌های ظالمانه مدعیان آزادی و سردمداران دروغین شعار حمایت از «حقوق بشر» بوده است. با اینکه جمهوری اسلامی جزو کشورهایی به شمار می‌رود که بیشترین حضور پناهجویان را در خود دارد، همیشه از کمترین کمک‌های حمایتی سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی برخوردار بوده است.

البته این‌هایی که گفته شد به معنای چشم بستن بر مشکلاتی که پناهجویان در ایران با آن روبه‌رو هستند، نیست؛ از برخی نگاه‌ها و کنایه‌های سنگین که پناهجو را مقصر خرابی بازار کار خود می‌دانند بگیرید تا برخوردهای سلیقه‌ای برخی متصدیان امور در پیاده‌سازی قوانین و شماری از محدودیت‌ها. این‌ مشکلات هم وجود دارد، نه کسی منکر آن است و نه پنهان شدنی است؛ مشکلاتی که بعضاً حتی برای شهروند ایرانی هم وجود دارد!

با این همه، اخبار تلخی که این روزها از اوضاع پناهجویان در یونان، ترکیه، پاکستان، انگلیس و حتی آمریکا مخابره می‌شود پاسخی پیدا برای این پرسش دارد که: «طعم» پناهجویی در ایران چگونه است؟

سخن پایانی این که کمیساریای عالی سازمان ملل متحد از روز پناهنده امسال با شعار «امید دور از خانه» تجلیل کرده است؛ به امید اینکه روزی صلح و آرامش میهمان دائمی تمام کشورهایی شود که این روزها روزگارشان بسامان نیست؛ با بهترین آرزوها برای تمامی شهروندان کشورهای همسایه ایران اسلامی.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما