کد خبر: 696508
تاریخ انتشار :

افکار عمومی علیه وتو

آمریکا با مخالفت یک‌تنه و وتوی پیش‌نویس قطعنامه «آتش‌بس در غزه» نشان داد تنها حامی و عامل اصلی تداوم جنایت‌ها در فلسطین است.

افکار عمومی علیه وتو
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش مشرق، تمام جهان یک حرف را تکرار می‌کنند؛ «آتش‌بس در غزه.» در آمریکا اما جو بایدن، رئیس‌جمهور این کشور حامی پروپاقرص ادامه جنگ است.

آمریکا روز جمعه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برقراری آتش‌بس فوری در غزه را درحالی وتو کرد که ۱۳ عضو از ۱۵ عضو این شورا به آن رای مثبت داده و انگلیس نیز به آن رای ممتنع داده بود.

پیش‌نویس قطعنامه توسط امارات تهیه شده و مورد حمایت ۹۷ کشور عضو سازمان ملل قرار داشت. این پیش‌نویس وضعیت انسانی در غزه را فاجعه‌بار توصیف کرده بود و خواستار حفاظت از غیرنظامیان و ارسال کالاهای بشردوستانه به نوار غزه و همچنین آزادی تمامی صهیونیست‌هایی می‌شد که در اسارت حماس قرار دارند.

رابرت وود، معاون سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، درخصوص دلایل تصمیم کشورش به وتو این قطعنامه مدعی شد: «این [قطعنامه] فقط بذر جنگ بعدی را می‌کارد، زیرا حماس تمایلی به دیدن یک صلح پایدار و دیدن راه‌حل دوکشوری ندارد.» آمریکا پیش از این نیز در روز ۱۸ اکتبر (روز دوازدهم جنگ) قطعنامه‌ای که «حمله حماس به رژیم» را محکوم می‌کرد و در عین حال خواستار «توقف درگیری‌ها» می‌شد را وتو کرده بود.

از روز دوازدهم جنگ تا روز جمعه که ۶۴ روز از جنگ گذشته، «درخواست برای آتش‌بس» تنها عاملی بوده که آمریکا را به مخالفت با قطعنامه‌های جریان یافته در طول جنگ کشانده است. جو بایدن خود شخصا روز ۱۸ آبان (۹ نوامبر) در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی‌بر اینکه نظرش درباره احتمال آتش‌بس چیست؟ گفته بود «هیچ امکانی وجود ندارد.» این عبارت کوتاه نشان می‌داد رئیس‌جمهور آمریکا در این برهه به غیر از «خون» چیز دیگری نمی‌خواهد.

در همان روز جان کربی هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا نیز تاکید کرده بود «ایالات متحده آمریکا همچنان در این لحظه، از آتش‌بس در غزه حمایت نمی‌کند.» فضای جنگ از ابتدا تا حال حاضر، آکنده از مخالفت‌های آمریکا با «توقف جنگ» بوده است.

آمریکا به موازات تلاش‌های سیاسی برای تداوم جنگ، در حوزه میدانی نیز با اعزام ژنرال‌های خود برای ارائه مشورت‌های نظامی به همتایان صهیونیست خود و تلاش برای ارسال تجهیزات و مهمات به دنبال تقویت قدرت و آزادی عمل رژیم است.

بامداد شنبه، ساعاتی پس از وتو آمریکا در شورای امنیت، رویترز گزارش کرد بایدن در نامه‌ای به کنگره خواستار موافقت نهاد قانونگذاری این کشور با فروش ۴۵ هزار گلوله برای تانک‌های مرکاوا به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار است.

این کمک‌ها قرار است بخشی از ۱۱.۵ میلیارد دلار کمکی باشد که دولت بایدن آن را در قالب یک بسته مشترک به همراه ۶۲ میلیارد پول مورد نیاز برای کمک به اوکراین و بودجه ساخت دیوار مرزی در جنوب به کنگره ارائه کرده است.

رویترز، به نقل از مقامات آمریکایی گزارش کرده که دولت این کشور همزمان با ارائه این درخواست، در حال بررسی استفاده از مقامات اضطراری قانون کنترل صادرات تسلیحات است تا بدون نیاز به دریافت مجوز کنگره، بتواند ۱۳ هزار گلوله از ۴۵ هزار گلوله تانک مرکاوا را زودتر به دست رژیم برساند.

به گزارش روزنامه فرهیختگان، این خبر درصورت صحت نشان‌دهنده اضطرار رژیم در تامین مهمات به دلیل «نیاز به استفاده گسترده» درپی بروز جنگ در غزه و همچنین مشکل ذاتی «کمبود فضا برای ذخیره‌سازی مهمات» است که از وسعت محدود فلسطین اشغالی ریشه می‌گیرد.

یک‌تنه ایستادن آمریکا در برابر جهان برای وتو قطعنامه فراگیر در شورای امنیت سازمان ملل، اعزام ژنرال‌های جدید به فلسطین اشغالی برای مشاوره دقیق‌تر به ارتش رژیم و تقبل گلوله‌های تانک مرکاوا نشان می‌دهد صهیونیست‌ها تنها باید «شلیک کنند» و وظیفه دیگری ندارند زیرا واشنگتن شرایط لازم برای جنایت را فراهم کرده است.

قطعنامه دبیرکل

شرایط برای رای‌گیری در شورای امنیت برای روز جمعه را آنتونیو گوترش دبیرکل پرتغالی سازمان ملل متحد فراهم کرده بود.

گوترش روز چهارشنبه در اقدامی کم‌سابقه با هشدار درباره خطرات جهانی جنگ دو ماهه غزه، از اعضای شورای امنیت درخواست کرد برای حل‌وفصل این جنگ تشکیل جلسه دهند.

جیمز بیز، سردبیر دیپلماتیک الجزیره استناد گوترش به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل را بسیار نادر توصیف کرده است.

سردبیر دیپلماتیک الجزیره گفته استفاده از این ماده از سال ۱۹۸۹ رخ نداده بود. ماده ۹۹ منشور یک قدرت ویژه و تنها ابزار مستقل سیاسی به شمار می‌رود که به دبیرکل داده شده است.

این قدرت ویژه به دبیرکل اجازه می‌دهد تا به ابتکار خود جلسه شورای امنیت را برای صدور هشدار درمورد تهدیدات جدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی و موضوعاتی که هنوز در دستورکار شورا قرار نگرفته‌اند، تشکیل دهد.

این ابزار همچنین به دبیرکل اجازه می‌دهد بدون آنکه از سوی یک کشور عضو شورا برای سخنرانی دعوت شود، حق سخنرانی را در اختیار داشته باشد. پیش از آنکه گوترش اواخر هفته گذشته از این اختیار خود استفاده کند، این ماده ۴ بار استفاده شده بود؛ موضوعی که حکایت از جدی بودن شرایط علیه صهیونیست‌ها داشت.

جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بلافاصله پس از درخواست دبیرکل اروپایی‌تبار سازمان ملل از شورای امنیت، از اعضای این اتحادیه درخواست کرد با گوترش بر سر این درخواست همکاری کنند.

آنچه این بلوک از کشورها را به اقدام علیه رژیم مجبور کرده، وسعت جنایات رژیم و امکان‌پذیر نبودن توجیه آن از سوی دولت‌های غربی در برابر افکار عمومی است.

در نامه گوترش به اعضای شورای امنیت آمده بود علاوه‌بر آواره شدن ۸۵ درصد ساکنان غزه، ۶۰ درصد خانه‌های این منطقه تخریب شده یا آسیب دیده‌اند.

اجماع همگانی و انزوای واشنگتن- تل‌آویو

به غیر از آمریکا، همه اعضای شورای امنیت علیه اقدامات به‌نوعی علیه رژیم موضع‌گیری کرده‌اند. همراهی کشورهای اتحادیه اروپا به همراه انگلیس با رویکرد اصلی قطعنامه که برقراری آتش‌بس بود، نشان می‌دهد انزوای بین‌المللی رژیم درحال تشدید است.

اروپا در کنار آمریکا یکی از دو ستون اصلی حامیان رژیم در جهان به‌حساب می‌آید و به همین دلیل آغاز مخالفتش با تداوم جنگ، علاوه‌بر نشان دادن انزوای رژیم، حکایت از افتادن آمریکا به این چاه نیز دارد.

موقعیت جدید ایجاد شده در جهان به اندازه‌ای حساس بود که انگلیسی‌ها نیز مجبور شدند برای مواجه نشدن با عواقب آن، از صف حامیان رژیم فاصله گرفته و آمریکایی‌ها را در این صف تنها بگذارند.

اربارا وودوارد، نماینده انگلیس در سازمان ملل در توضیح رای ممتنع کشورش در جریان رای‌گیری مدعی شد: «دعوت به آتش‌بس این واقعیت را نادیده می‌گیرد که حماس مرتکب اقدامات تروریستی شده و همچنان غیرنظامیان را گروگان نگه می‌دارد.»

او می‌گوید به همین دلیل لندن رای ممتنع داده است. نیکلاس دی‌ریوری، نماینده فرانسه در سازمان ملل متحد که به پیش‌نویس قطعنامه رای مثبت داده بود، در توصیف جلسه روز جمعه گفت: «بار دیگر این شورا شکست خورده است.» این دیپلمات فرانسه اعلام کرد: «فرانسه به‌شدت درباره تراژدی انسانی که درحال وقوع در غزه است نگران بوده و به همین دلیل است که فرانسه به این قطعنامه رأی مثبت داد.»

پیش از او امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز از افزایش تلفات در غزه انتقاد کرده و به تل‌آویو گفته بود حتی اگر جنگ را ۱۰ سال طول دهد، نخواهد توانست حماس را به‌عنوان یک تفکر از بین ببرد. پاریس پس از آن موضع حمایتی خود از رژیم را تعدیل کرده و سپس به ضدیت با ادامه جنگ تبدیل کرد که تعدادی از دیپلمات‌های این کشور رویکرد حمایتی مکرون از رژیم را نابودکننده نفوذ فرانسه در جهان عرب توصیف کردند.

خارج از اروپا، کشورهای اسلامی نیز که وزرای خارجه خود را برای فشار به آمریکا به مقر سازمان ملل در نیویورک اعزام کرده بودند، علیه واشنگتن موضع‌گیری داشته‌اند.

فیصل بن فرحان، وزیرخارجه عربستان‌سعودی که گفته می‌شود برای فشار بر دولت بایدن در روزهای اخیر در آمریکا حضور داشته، ضمن تاکید بر مخالفت با موضع واشنگتن در مصاحبه‌ای با رسانه آمریکایی پی‌بی‌اس گفته است: «ما شاهد قتل‌عامی بی‌سابقه در غزه هستیم که تحت هیچ‌گونه مسائلی مبنی‌بر دفاع از خود قابل توجیه نیست.»

ترکیه که به‌نظر می‌رسد قصد دارد توقعات انباشت شده از خود را پاسخ دهد، صریح‌تر علیه آمریکا موضع‌گیری کرده است.

هاکان فیدان، وزیر امورخارجه ترکیه در واکنش به وتوی قطعنامه آتش‌بس فوری در غزه توسط آمریکا گفت: «ایالات‌متحده در حمایت از ادامه جنگ علیه غزه» تنها مانده است.

ترکیه به‌دلیل قرابت با حماس و میزبانی طولانی‌مدت از رهبران این گروه و البته روابط اقتصادی هنگفت با رژیم تحت فشار شدید افکار عمومی اسلامی و داخلی‌اش قرار دارد و برای تخلیه این فشارها نیاز خود را موضع‌گیری‌های لفظی سنگین علیه آمریکا و رژیم تشخیص داده است.

اروپا بزرگ‌ترین قربانی جنگ غزه

چه در اوکراین و چه در غزه، قربانی اصلی منازعات اروپاست؛ منازعاتی که یک سر اصلی آن ایالات‌متحده آمریکا و منافع آن است اما هزینه‌هایش پای اروپا نوشته می‌شود.

در اروپا هیچ چیز مانند درگیری اسرائیل و فلسطین، احساسات، نفرت‌ها و سیاست‌ها را تحریک نکرده است. وقتی درگیری شعله‌ور می‌شود، اروپا نیز آتش می‌گیرد. از ۷ اکتبر، اروپا توسط جنگ تسخیر شده است.

پوشش خبری اوکراین با تصاویر وحشتناک تجاوزهای اسرائیل پوشیده شده است. بحث درمورد خیر و شر، جنایات جنگی و عدالت، تاریخ، سیاست واقعی و ژئوپلیتیک از اروپای شرقی به خاورمیانه منتقل شده است.

در این بین دانشگاهیان به یکدیگر توهین می‌کنند. حوادث یهودستیزی و اسلام‌هراسی درحال افزایش است. بازرسی‌های مرزی حتی در جاهایی بازگشته است و رویای اتحادیه اروپا برای از بین بردن مرزها را زیرسوال می‌برد.

مقامات می‌گویند تهدید مهاجران که بسیاری از آنها مسلمان هستند، بیش از آن بزرگ است که اجازه ایجاد مرزهای باز را بدهد. درواقع بی‌رحمی‌ها در اسرائیل روی می‌دهد اما شکاف‌ها و زخم‌های عمیق مربوط به مهاجران، افکار عمومی، فشار امنیتی جنگ اوکراین و گسست آتلانتیکی نقش می‌بندد.

مهاجران

در حداقلی‌ترین حالت این است که اگر درگیری به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل شود، موج جدیدی از پناهندگان راهی اروپا خواهند شد. این موج مهاجرتی منجر به افزایش تنش‌های مذهبی و نژادی در اروپا خواهد شد.

امنیت یهودیان در سراسر اروپا به‌شدت تحت‌تاثیر وقوع جنگ در اسرائیل قرار گرفته است.

چند ساعت پس از عملیات ۷ اکتبر، بخشی از مسلمانان در منطقه نوکولن از شادی اقدام به پخش شیرینی کردند. تا عصر، تظاهرات طرفداران فلسطینی در سراسر برلین و سایر نقاط اروپا برگزار شد که برخی از آنها علی‌رغم ممنوعیت‌های محلی برگزار شد.

دولت‌های فرانسه و آلمان که هر دو جمعیت زیادی مسلمان دارند، تلاش کرده‌اند اعتراضات طرفداران فلسطین را محدود کنند و به ترس‌های امنیتی و نگرانی‌های مربوط به یهودی‌ستیزی اشاره کرده‌اند.

رسانه‌های غربی به نقل از ناظران در آلمان و سایر نقاط اروپا از افزایش شدید موارد یهودستیزی در مدارس، میادین ورزشی، محل کار و مکان‌های متعدد دیگر خبر داده‌اند. پلیس متروپولیتن بریتانیا مدعی شده بود که از زمان عملیات حماس، جنایات ناشی از نفرت یهودی‌ستیزانه در بریتانیا جهش ۱۳۵۰ درصدی داشته است. انجمن به نام «گزارش یهودستیزی» تنها در هفته پس از عملیات مقاومت، افزایش ۲۴۰ درصدی را در موارد نفرت ثبت کرده است.

بسیاری از مفسران نگران این هستند که این درگیری تا چه حد باعث دوقطبی شدن افکار، پوشش حملات یهودستیزی و تغذیه گرایش‌های منفی در رسانه‌های اجتماعی شده است.

افکار عمومی

مفسر اجتماعی برجسته یوریس ون لویندیک در روزنامه محافظه‌کار هلندی Het Financieel Dagblad در مورد خطرات اروپا از عجله برای حمایت از یک‌طرف یا طرف دیگر هشدار داد.

لویندیک گفت هر چقدر هم که افزایش خشونت ممکن است تکان‌دهنده باشد، اروپایی‌ها عاقلانه خواهد بود که بدانند اگر مراقبت نکنند، قطبی شدن مساله اسرائیل- فلسطین به‌زودی خیابان‌های آنها را نیز تحت تعقیب قرار خواهد داد.

او از خوانندگان خود خواست تا یاد بگیرند که دو ایده کلیدی را به‌طور همزمان در ذهن خود نگه دارند: «همدردی با یهودیان پس از تمام رنج‌هایی که درطول قرن‌ها متحمل شده‌اند، و همدردی با فلسطینی‌ها که در چندین دهه گذشته نیز بسیار رنج کشیده‌اند.»

این واقعیت‌ها قبل از حمله حماس به غیرنظامیان اسرائیلی در ۷ اکتبر وجود داشت اما اکنون در بحبوحه جنگ کنونی در غزه، جایی که اروپا ممکن است به حاشیه رفته باشد، آشکار شده است.

در هفته‌های اخیر، اعتراضات و راهپیمایی‌هایی که خواستار آتش‌بس هستند پایتخت‌های اروپایی را فراگرفته است.

آلمان به دلایل تاریخی واضح، به‌شدت طرفدار اسرائیل است. در مقابل تاریخ اشغال و استعمار، ایرلند را به‌سمت همبستگی بیشتر با آرمان فلسطین هدایت کرده است. در فرانسه و آلمان، با دولت‌هایی که رسما قاطعانه درکنار اسرائیل ایستاده‌اند، تشدید درگیری‌ها به موضوعی روزمره در سیاست داخلی تبدیل شده، پس از حمایت‌های اولیه از اسرائیل در اولین روزها، همدردی با فلسطینی‌ها درحال افزایش است.

تظاهرات در حمایت از آتش‌بس در همه‌جا از اسپانیا گرفته تا آلمان و فرانسه و لهستان رخ داده است.

گسست آتلانتیکی

اختلافات بر سر جنگ باعث ایجاد اصطکاک در اتحادها، احزاب و محافل چپ در هلند، آلمان، اسپانیا و ایتالیا شده است.

در هفته‌های نخست، سیاستمداران چپ رادیکال‌تر از اسرائیل می‌خواستند که جنگ را متوقف کند. درحالی‌که میانه‌روهای چپ با درخواست‌های اتحادیه اروپا و ایالات متحده برای «وقفه‌های بشردوستانه» همسو بودند اما به مرور و با تداوم جنایت‌های رژیم‌صهیونیستی، اروپا متاثر از تبعات احتمالی گسترده شدن جنگ و فشار افکار عمومی، خواستار پایان جنگ و برقراری آتش‌بس شده بود.

این موضع در جلسه جمعه شب شورای امنیت نیز تبلور یافت که برخلاف آمریکا، اروپا به صورت یکدست خواهان پایان یافتن جنگ شد. انگلیس، متحد آمریکا هم حتی تا جای ممکن با این رویکرد همراهی کرد و رای ممتنع داد.

به طور حتم دلیل همراهی نسبی انگلیس، ریزش قابل توجهی بود که در کابینه اتفاق افتاد.

جنگ اوکراین

معیار دوگانه اروپا در مواجهه ابتدایی با جنگ غزه، می‌تواند در جنگ اوکراین که به شکلی برای اروپا حیاتی است، خود را به نمایش بگذارد.

اروپا و غرب به‌طور گسترده‌تر، به‌دنبال این بوده‌اند که جهان را به سمت حمایت از اوکراین بکشانند. به‌ویژه در جنوب جهانی، جایی که پیامدهای تهاجم روسیه قیمت سوخت و مواد غذایی را در مکان‌هایی که قبلا با فقر و بی‌ثباتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، تشدید کرده است.

به گفته بسیاری از ناظران، این تصور که اروپا با صراحت در مورد حملات روسیه به غیرنظامیان صحبت کرده است اما در مورد غزه این کار را نکرده، اعتبار آن را تضعیف کرده است.

این موضع می‌تواند موضع حمایتی از اوکراین را نیز در برخی کشورها تضعیف کند. اروپا درگیر فشار امنیتی ناشی از جنگ اوکراین است. برخلاف آمریکا، رهبران اروپایی امیدوارند هرچه زودتر این جنگ به پایان برسد اما فعلا این پایان چندان در دسترس نیست.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما