کد خبر: 719981
تاریخ انتشار :

نقاب از چهره ترکیه افتاد

صد آنلاین | چرخش ترکیه به غرب و شرق موجب شده تا در باب سیاست های یک بام و دو هوای آنکارا تحلیل های بسیاری ارائه شود. به باور ناظران جنگ در اوکراین برای اردوغان برای بازی در دو میدان فرصت ساز شد؛ هرچند امروز تنش ها در غزه و رویکرد غرب در ارتباط با اسرائیل بار دیگر روابط ترکیه و بلوک غرب را تحت تاثیر قرار داده است.

نقاب از چهره ترکیه افتاد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش صد آنلاین،    در میانه رقابت قدرت‌های بزرگ جهانی رویکردقدرت‌های میانی در سیاست بین‌الملل مورد توجه قرار گرفته، زیرا آن‌ها پویایی‌های جدیدی را در این رقابت ایجاد می‌کنند.

از همین رو گروهی از ناظران بر ترکیه به‌عنوان یکی از قدرت‌های میانی و نقش آفرینی اش در رقابت بین روسیه و بلوک غرب (عمدتاً اتحادیه اروپا و ناتو) متمرکز شده اند. ترکیه با وجود عضویت در ناتو و حفظ تراکم روابط اقتصادی با اتحادیه اروپا (بدون اشاره به وضعیت نامزدی رسمی این بازیگر)، می‌تواند به عنوان یک کشور در نوسان میان دو بلوک در نظر گرفته شود. این کشور اخیرا از الگو‌هایی که متحدان غربی خود دنبال می‌کردند، بدون همسویی کامل با روسیه منحرف شده و تصمیم گرفته از یک «استراتژی واسطه» در رابطه با حمله روسیه به اوکراین استفاده کند و از هر دو طرف سود ببرد.

چرایی دهن کجی اردغان به غرب

موسسه روابط بین المللی پراگ در این باره نوشت، پس از انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در ماه مه ۲۰۲۳، کارزاری که به واسطه اش رجب طیب اردوغان قدرت خود را تحکیم کرد، هنوز تغییری در سیاست این کشورایجاد نشده است. تنش‌ها در روابط آنکارا با روسیه تشدید شده، در حالی که تعاملات این کشور با غرب چرخش مثبت تری پیدا کرده، گزاره‌ای که موجب شده تا اتحادیه اروپا استراتژی بلندمدتی را برای روابط بهتر با ترکیه تعریف کند.

اردوغان در مصاحبه‌ای که سپتامبر ۲۰۲۳ انجام داد، گفت: «در ۵۰ سال گذشته، ما برای عضویت در اتحادیه اروپا انتظار کشیدیم و در این مقطع زمانی، من به همان اندازه که به غرب اعتماد دارم. به روسیه نیز اعتماد دارم». در واقع، روابط ترکیه با ناتو و اتحادیه اروپا در شش سال گذشته درگیر تنش‌های جدی شده است. گزارش‌های اتحادیه اروپا و بیانیه‌های ناتو بر «غیرقابل اعتماد بودن» و «غیرقابل پیش‌بینی بودن» ترکیه تأکید می‌کنند که به اقدامات مختلف جنجالی آن نسبت داده می‌شود. در سال ۲۰۱۹، تصمیم ترکیه برای خرید سامانه ضدهوایی اس-۴۰۰ از روسیه منجر به حذف این کشور از برنامه جنگنده تهاجمی مشترک اف-۳۵ توسط ایالات متحده شد. در سال ۲۰۲۰، به دلیل آن که ترکیه از پناهندگان سوری به عنوان اهرم فشار علیه اروپا استفاده کرد، نگرانی‌ها در باب وقوع بحران انسانی در مرز‌های ترکیه و یونان اوج گرفت. پس از آن فعالیت‌های حفاری یک‌جانبه در مدیترانه شرقی همراه با لفاظی‌های خصمانه علیه یونان آغاز شد که به تیرگی روابط ترکیه با اتحادیه اروپا افزود.

شریک راهبردی تازه نفس روس‌ها

در سال ۲۰۲۲، پس از حمله روسیه به اوکراین، ترکیه به سیاست متعادل کننده متوسل شد که در قاب آن آنکارا از تایید تحریم‌های غرب علیه مسکو اجتناب کرد. مخالفت‌های ابتدایی با عضویت فنلاند و سوئد در ناتو نیز در بازه‌ای از زمان جنجال برانگیز شد. با این حال برداشت روسیه از فعل و انفعال‌های ترکیه متفاوت است. «غیرقابل اعتماد بودن ترکیه» حداقل تا می ۲۰۲۳ هرگز برای مسکو نگران کننده نبوده است. در اکتبر ۲۰۲۲، پوتین ترکیه را به عنوان یک شریک چالش برانگیز برای مذاکره توصیف کرد، اما ثبات در روابط دو کشور را تصدیق کرد. او تاکید کرد که در حالی که بسیاری از تصمیمات مشترک با این کشور نتیجه اختلافات میان طرفین است، تمایل دو طرف برای دستیابی به توافق وجود دارد. پوتین علیرغم منافع متفاوت دو بازیگر در موقعیت‌های مختلف مانند سوریه، لیبی، دریای سیاه و قره‌باغ کوهستانی، اعتماد ترکیه را به عنوان یک شریک به رسمیت شناخت و ر اردوغان را به‌عنوان رهبری که به درستی به منافع ملت خود توجه داشت، قلمداد کرد. پشت «همکاری رقابتی» هدفی مشترک وجود داشت، که به واسطه اش هر دو کشور توانستند در مورد تعدادی از موضوعات مهم «توافق با مخالفت» داشته باشند. شاید به دلیل این موضع، روسیه خواستار انتخاب مجدد اردوغان در انتخابات تاریخی مه ۲۰۲۳ بوده و به طور ضمنی از آن حمایت کرد.

چرخش دوباره اردوغان

با این حال، با تثبیت قدرت رئیس جمهور اردوغان در ترکیه پس از انتخابات، سیاست‌های آنکارا به نفع غرب تغییر کرد. روابط ترکیه با روسیه پس از آن که دولت ترکیه حمایت خود را از عضویت سوئد در ناتو اعلام و پنج فرمانده از هنگ آزوف اوکراین را به کی یف منتقل کرد، پرتنش شد. این فرماندهان به عنوان بخشی از توافقنامه مبادله اسیران روسیه و اوکراین در ترکیه بودند. در پی این تحولات، روسیه از احیای توافق مورد حمایت سازمان ملل با هدف اجازه عبور ایمن غلات از اوکراین - که با میانجیگری ترکیه انجام شده بود، خودداری کرد. این قرارداد به اوکراین اجازه داد تا نزدیک به ۳۳ میلیون تن غلات صادر کند و در نتیجه بحران جهانی غذا را کاهش دهد. روسیه مدعی شد که هیچ دلیلی برای تمدید قرارداد وجود ندارد و خواستار بهبود صادرات غلات و کود خود شد. در جبهه غربی، ترکیه نه تنها روابط خود را با یونان و شرکای مختلف غربی عادی کرد، بلکه کمیسیون اتحادیه اروپا و نماینده عالی اتحادیه اروپا نیز از استراتژی آینده‌نگر با هدف تقویت روابط بلندمدت با ترکیه استقبال کردند. استراتژی اتحادیه اروپا و اصرار روسیه در عدم تمدید قرارداد غلات، گزینه‌ای برای ترکیه فرصت ساز شد و موجب همسویی بیشتر این کشور با غرب گشت. استراتژی اتحادیه اروپا را می‌توان کاملاً سازنده در نظر گرفت، زیرا هدف آن گنجاندن ترکیه در حوزه نفوذ اتحادیه اروپا و کاهش بالقوه موقعیت دولت «نوسان» آن است. در میان چالش‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی مداوم، این استراتژی جدید امیدوارکننده‌تر از همکاری موقت با ترکیه در مورد موضوعات استراتژیک مانند توافقنامه مهاجرت اتحادیه اروپا و ترکیه به نظر می‌رسد. این کشور دارای پتانسیل ایجاد یک چارچوب نهادی باثبات برای مذاکرات و توافق‌ها، یا حداقل تمایل به «موافقت برای مخالفت» در مورد مسائل استراتژیک با ترکیه است - مشابه رویکرد در روابط اخیر این کشور با روسیه.

جمهوری چک به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا و ناتو نیز به طور منفی تحت تاثیر وضعیت نوسان دولت ترکیه قرار گرفته است. به عنوان مثال، تصمیم ترکیه برای خودداری از مشارکت در تحریم‌ها علیه روسیه شرایطی را ایجاد کرد که شرکت‌های ثبت شده در چک می‌توانند به طور بالقوه این تحریم‌ها را نقض کنند. مهم‌ترین نمونه آن، مربوط به شرکت Kovosvit MAS است که طبق گزارش‌ها با صادرات ماشین‌آلات سنگین به روسیه از طریق ترکیه، تحریم‌ها را نقض کرده است. علاوه بر این، جمهوری چک، که به وضوح روسیه را یک تهدید امنیتی می‌داند، به ایجاد ناتوی قوی‌تر با سوئد به عنوان عضوی در جناح شمالی برای دفاع از اوکراین اهمیت می‌دهد. از این رو، هر گامی در جهت ایجاد یک ساختار نهادی که بتواند ترکیه را به میز مذاکره با غرب بکشاند، به نفع جمهوری چک است. اگرچه واکنش ترکیه به استراتژی بلندمدت جدید اتحادیه اروپا در ابتدا در سطح وزیران مثبت بوده، اما دلایلی وجود دارد که براساس آن نمی‌توان چندان خوش بین بود. اول و مهمتر از همه، حمایت این کشور ار فلسطین و رویکردش نسبت به اسرائیل است. دوم، احساسات ضد غربی در افکار عمومی ترکیه بسیار قوی است و حزب رئیس جمهور اردوغان قدرت را با احزاب راست افراطی کوچک در ائتلاف حاکم خود تقسیم می‌کند. به عنوان مثال، در مواجهه با درگیری اسرائیل و فلسطین، آنکارا اعلام کرد که حماس یک سازمان تروریستی نیست، بلکه یک جنبش آزادیبخش است که برای مقاومت و استقلال فلسطین می‌جنگد. ترکیه پس از شروع درگیری‌های خشونت آمیز از تلاش‌های عادی سازی خود با اسرائیل چشم پوشی کرد. علاوه بر این، وابستگی ترکیه به گاز روسیه پس از حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ دو برابر شد. این وابستگی چالشی مهم در برابر انتظارات اروپایی برای همکاری با ترکیه برای نوسازی اتحادیه گمرکی است. سرانجام، با احیای مجدد درگیری اسرائیل و فلسطین، احتمالاً روابط ترکیه با روسیه در نتیجه منافع مشترک آن‌ها در به حاشیه راندن بازیگران غربی در مناقشه، دوباره تقویت خواهد شد. چرا که روسیه نیز به سان ترکیه در باب درگیری‌ها در غزه، رویکرد اسرائیل را به چالش می‌کشد. از همین رو می‌توان گفت ترکیه نمونه بارز قدرتی میانی با چرخش‌های نوسانی است، بازیگری که می‌تواند اهمیت استراتژیک در درگیری بین روسیه و غرب را به خود اختصاص دهد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها