همه چیز در مورد بازی Clash of Clans+دانلود و ترفندهای بازی

سال‌ها پیش وقتی تلفن همراه وسیله‌ای گران‌قیمت و تجملی محسوب می‌شد، بازی‌های رایانه‌ای گذار از دوران بلوغ و سیر به سمت پختگی را تجربه می‌کردند. هدف، مقایسه رشد تلفن‌های همراه با بازی‌های رایانه‌ای نیست بلکه بررسی و علل پیوند عمیقی است که این دو مقوله با هم دارند.

اگر همه‌گیر شدن استفاده از تلفن همراه را نقطه آغاز این پیوند -هرچند ناچیز- قلمداد کنیم، سخنرانی معروف و به یادماندنی استیو جابز فقید در همایش معرفی اولین نسل از گوشی‌های هوشمند آیفون و در ادامه، رخنه بی امان تلفن‌های هوشمند در زندگی روزمره ما را می‌توان نقطه عطف این پیوند دانست.

این به این معنا نیست که پیش از تولد آیفون در سال ۲۰۰۷ میلادی، تلفن همراه فقط یک وسیله ارتباطی بود و نمی‌شد از آن برای سرگرمی و بازی استفاده کرد. پیش از ورود گوشی‌های هوشمند به بازار و به دنبال آن معرفی پلتفرم های آی‌او‌اس، اندروید و ویندوز‌فون ، بازار تلفن‌همراه در دستان سیمبین و جاوا بود. اگرچه تا آخرین لحظه از عمر این رابط‌های کاربری، بازی‌های کوچک و گاهی اوقات اسم و رسم‌دار، عضو جدانشدنی تلفن‌های همراه بودند، اما هیچگاه توان پیشرفت و تبدیل شدن به یک سرگرمی جدی را نداشتند.

علل زیادی را می‌توان برشمرد تا به موفقیت بازی‌های تلفن‌های همراه پی برد. بازی‌های موبایل کوچک و زودبازده هستند و مانند بازی‌های کنسول‌های خانگی، نیاز به سرمایه‌گذاری و نیروی انسانی عظیم ندارند. این بازی‌ها هزینه انتشار بسیار پایینی دارند و در نتیجه این هزینه انتشار پایین، قیمت بسیار اندکی نیز دارند؛ آن‌چنان اندک که اگر از اقسام رایگان آن‌ها فاکتور بگیریم، درصد قابل توجهی از این بازی‌ها قیمتی معادل تنها یک دلار دارند. در نهایت وقتی چندمنظوره بودن تلفن‌های هوشمند از یک طرف و مقایسه ضریب نفوذ آن‌ها با کنسول‌های خانگی را کنار هم قرار می‌دهیم، به پلتفرمی پرشور و سرشار از عواید مالی می‌رسیم که بنا بر نظر کارشناسان، به سودآورترین و بزرگ‌ترین بازار برای بازی‌های رایانه‌ای در سال ۲۰۱۵ میلادی تبدیل خواهد شد.

آمار و ارقام و ارائه ترازنامه‌های مالی چنین بازار بزرگی قطعا در این مقاله و سرفصل‌های آن نمی‌گنجد. این مقدمه کوتاه خود گویای همه چیز است تا با این زاویه دید از تلفن‌های هوشمند به سراغ ادامه مقاله و معرفی نوابغ بازی‌سازی فنلاند بپردازیم.

خرداد ماه سال ۱۳۸۹ (ژوئن ۲۰۱۰) شهر هلسینکی واقع در کشور فنلاند، تولد استودیویی را جشن گرفت که اکنون یکی از معروف‌ترین و رو به رشدترین استودیوهای بازی‌سازی جهان است. سوپرسل (Super Cell) توسط ایلکا پانانن (Ilkka Paananen) تاسیس شد و از یک اتاق به مساحت ۳۰ متر مربع شروع به کار کرد و حالا علاوه بر فنلاند، در ایالات متحده آمریکا، کره جنوبی و ژاپن مستقر شده است و آن تیم بسیار کوچک سال ۲۰۱۰، حالا ۱۵۰ نفر عضو با ۳۰ ملیت مختلف دارد.

این اعداد و آمار و ارقام را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ چگونه می‌توان رشد و ترقی را متصور شد که حالا سوپرسل به واسطه آن، ۵۱ درصد سهامش در بازار بورس، ۲.۱ میلیارد دلار ارزش دارد و تنها با عرضه ۳ بازی، آن هم با صرف‌نظر از بازار کنسول‌های خانگی و کامپیوترهای شخصی و تنها با هدف قرار دادن تلفن‌های هوشمند، به نقطه‌ای رسیده که برای تامین هزینه‌ها و درآمد خود نیازی به تولید بازی جدید نمی‌بیند.

البته سوپرسل از ابتدا متوجه بازار پرسود تلفن‌های همراه نشده بود. وقتی اولین بازی این استودیو یعنی Gunshine وارد فاز بتا شد، تمام تلاش آن‌ها این بود که یک بازی صرفا چندنفره را برای پلتفرم‌هایی مانند کامپیوتر‌های شخصی، تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند تا همه بتوانند با هر پلتفرمی که در اختیار دارند به انجام بازی بپردازند. این بازی از بهمن ماه ۱۳۸۹ تا تابستان ۱۳۹۰ در دست آزمایش و خطا بود و حتی در مقطعی به ۵۰۰ هزار بازیکن در ماه رسید ولی این دستاوردی نبود که سوپرسل انتظارش را داشت. آن‌ها به دنبال بازی بودند که سرگرم کننده باشد نه گیج کننده و در عین حال بتواند سال‌ها در عرصه رقابت باقی بماند و مانند سایر بازی‌ها خیلی زود به دست فراموشی سپرده نشود.

اگر به روند پیشرفت سوپرسل نگاهی بیندازیم، با بازی‌هایی مواجه خواهیم شد که بدون این‌که وارد بازار شوند، متوقف شدند. سوپرسل وسواس زیادی در آزمایش و انتشار بازی‌های خود به خرج می‌دهد. تا پیش از این‌که ‌ایده Hay Day به ذهن طراحان این استودیو برسد، آن‌ها چندین و چند بازی را خلق کردند، مورد آزمایش قرار دادند و از بین بردند. این همان جایی است که سوپرسل را از باقی توسعه‌دهندگان تلفن‌های هوشمند متمایز می‌کند.

آن‌ها عجله‌ای برای کسب درآمد از بازار پرسود تلفن‌های همراه نداشتند، در عوض تمام سعی‌شان این بود بازی تولید و روانه بازار کنند که از همه لحاظ کامل و منحصر به فرد باشد و بتواند سال‌های سال در صدر بماند. از Hay Dey که بگذریم، قطعا Clash of Clans مصداق واقعی تلاش و آزمایش بی,‌وقفه آن‌ها است.

Clash of Clans را می‌توان آمیزه هنر و تجربه‌ای دانست که سوپرسل بعد از ۲ سال و با آزمایش و خطاهای فراوان به دست آورد. کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که این بازی را انجام نداده باشد یا حداقل اسمی از این بازی نشنیده باشد. Clash of Clans روز ۱۲ مرداد ۱۳۹۱ (دوم آگوست ۲۰۱۲) برای پلتفرم iOS عرضه شد و تنها سه ماه زمان کافی بود تا به صدر جدول پردرآمدترین بازی‌های App Store اپل برسد.

سوال اصلی اینجا است که چرا سوپرسل اسم بازی را «جنگ قبایل» گذاشت ولی در ۲ سال اول عرضه بازی، اثری از این قابلیت در بازی نبود؟ این همان صبری است که از آن به عنوان یکی از ویژگی‌های بارز سوپرسل یاد کردیم. طرح اولیه این بازی قطعا به گونه‌ای طراحی شده بود که با انعطاف زیاد خود بتواند پاسخگوی ویرایش‌های بی‌شمار سازنده بازی باشد. انعطافی که حالا این بازی را نسخه به نسخه کامل‌تر و آرمانی‌تر می‌کند. آن‌ها صبر کردند و از بازخوردهای فراوان مخاطبین خود، خواه راضی و خواه ناراضی استفاده کردند تا به جایی رسیدند که از موفقیت مهم‌ترین اصل و هدف بازی یعنی قابلیت جنگ میان قبایل مطمئن شدند و آن را به بهترین شکل ممکن به بازی اضافه کردند.

قبل از اضافه شدن قابلیت جنگ میان قبایل بود که نسخه اندروید بازی در تاریخ ۱۵ مهرماه ۱۳۹۲ (دوم اکتبر ۲۰۱۳) به بازار عرضه شد. نکته جالب این‌که نسخه اندروید زمانی عرضه شد که به جز جنگ میان قبایل، تمامی المان‌ها و بخش‌های دیگر بازی مانند قهرمانان (پادشاه و ملکه)، قابلیت بازپخش جنگ میان کاربران و لیگ به طور کامل همراه آن بود. سوپرسل عجله نکرد و بازی را ابتدا برای پلتفرم iOS عرضه کرد تا به دور از آشفتگی‌های اندروید و برندهای بی‌شمار تلفن‌های همراهی که میزبان اندروید بودند، بازی خود را به مرحله‌ای از کمال برساند تا آماده ورود به بازار اندروید و گوگل‌پلی شود.

هنوز هم می‌توان نقص‌های بسیاری را چه در مکانیسم‌های گیم‌پلی و چه در سیستم ارتباطات و اشتراک گذاری بازی پیدا کرد اما با توجه به سیاست‌های سوپرسل و آن‌چه تاریخ به ما نشان داده‌است؛ قطعا می‌توانیم منتظر به روزرسانی‌های بیشتر و بهتری از طرف سوپرسل باشیم.

سوپرسل را می‌توان یک استودیو کاملا بسته و صدالبته مرموز نیز دانست. تا به حال و بعد از گذشت بیشتر از ۲ سال از عرضه بازی، سوپرسل هیج آماری درباره تعداد بازیکنان و یا بازدید‌های روزانه و تعداد بازیکنان فعال منتشر نکرده است. هرچند دلیل این موضوع همچنان مشخص نیست ولی اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی یک هکر سوریه‌ای اعلام کرد که صفحه فیسبوک و پنل مدیریتی سوپرسل را هک کرده و می‌خواهد درسی به این استودیو بدهد.

این هکر سوری که پیش از آن به سوپرسل بابت امنیت پایین سرورها و خطر دزدیده شدن اطلاعات مشتریان توسط هکرها هشدار داده بود، علت دزدیدن آمار و اطلاعات مربوط به بازدیدهای روزانه و سود حاصل از این بازدیدها را تلنگری به سوپرسل عنوان کرد. این هکر بعد از ورود به پنل مدیریت سوپرسل اعلام کرد که روز ۱۸ بهمن ۱۳۹۲ (هفتم فوریه ۲۰۱۴) ۲۹.۴ میلیون نفر بازی‌های این استودیو را انجام داده‌اند که سودی معادل ۵.۱۵ میلیون دلار را برای سوپرسل به همراه داشته‌است. اگرچه مشخص نیست که این سود تنها متعلق به بازی Clash of Clans بوده یا مربوط به تمام بازی‌های این استودیو اما در ادامه این هکر آمار روز دیگری را نیز با سایت Recode به اشتراک گذاشت که تعداد بازیکنان فعال را ۱۱.۶ میلیون نفر و سود حاصل از این بازدیدها را ۱.۴۹ میلیون دلار نشان می‌داد. این در حالی بود که سخنگو سوپرسل و هیچ مقام مسئول دیگری راجع به انتشار این آمار و ارقام واکنشی نشان نداد.

آمار و ارقام راجع به درآمد حاصل از میلیون‌ها بازیکن فعال به همین‌جا ختم نمی‌شود. طبق اعلام رویترز، سودکل سوپرسل در سال ۲۰۱۲ رقمی بالغ بر ۱۰۱ میلیون دلار بود که با رشدی خیره کننده به ۸۹۲ میلیون دلار در سال ۲۰۱۳ رسید و در 2014 این رقم ۱.۸ میلیارد دلار برآورد شد. این راه و روش سوپرسل است. این‌که به جای شماره‌ها و نسخه‌های مختلف از بازی خود، روی هسته آن و یک تجربه چندین و چند ساله کار کند.

سوپرسل بعد از موفقیت‌های بی‌شمار Clash of Clans، به فکر ارائه یک بازی دیگر در همین سبک و سیاق افتاد و به دنبال این تصمیم بازی Boom Beach را روانه بازار کرد. اگرچه سوپرسل مانور زیادی روی این بازی داد و برای تبلیغات آن نیز سنگ تمام گذاشت اما هرگز نتوانست موفقیت‌های Clash of Clans را تکرار کند. نه فقط ‌Boom Beach بلکه بسیاری از بازی‌های دیگری که با تقلید از سبک Clash of Clans سعی در رسیدن به موفقیت نجومی آن داشتند و تقریبا همه آن‌ها در تحقق این امر شکست خوردند؛ از نام‌ها و استودیو‌های گمنام گرفته تا غول صنعت بازی‌های رایانه‌ای یعنی اکتیویژن که سعی کرد با استفاده از نام Call of Duty و بهره بردن از گیم‌پلی Clash of Clans به موفقیت برسد اما حتی اکتیویژن با Call of Duty: Heroes هم نتوانست از پس شاهکار سوپرسل برآید. (نقد زومجی از Call of Duty: Heroes با قلم محمدرضا طلایی را از دست ندهید).

سوپرسل در حال حاضر مدت‌ها است لقب پادشاه فروش و رتبه در اپل استور و گوگل‌پلی را به خود اختصاص داده است اما نباید این موضوع را هم فراموش کرد که تنها عامل و ضمانت موفقیت و این روند رو به رشد Clash of Clans و بازی‌هایی با این سبک، تعداد بازیکن و بازدید روزانه‌است. همین عامل هم باعث شد Boom Beach نتواند موفق شود یا Call of Duty: Heroes آن‌چنان که باید و شاید جذاب نباشد. اگر بازیکنی وجود نداشته باشد، طعمه‌ای هم نیست و اگر طعمه‌ای نباشد جنگی هم در کار نخواهد بود و اینجاست که Clash of Clans خود را از سایر بازی‌های هم سبک خود جدا می‌کند.

آیا شما هم مانند میلیون‌ها نفر در سراسر جهان هر روز این بازی را انجام می‌دهید؟ نظر شما راجع به این بازی و آینده آن چیست؟ آیا سوپرسل می‌تواند این روزها و ماه‌های پر از موفقیت را تا یک پروژه بزرگ دیگر حفظ کند؟ در بخش نظرات زومجی منتظر شما هستیم.

• آرچر اولین نیروی دور زَن است که می‌توان در بازی از آن استفاده کرد.
• آرچر دومین نیرویی است که در بازی آزاد می‌شود.
• آرچر هیچ هدف مورد علاقه‌ای ندارد و به نزدیک‌ترین هدفی که در تیررس او باشد حمله می‌کند.

• آرچرها در برابر آتش دشمن بسیار ضعیف هستند، اما می‌توانند با استفاده از کمان خود اهداف پشت دیوارها را هم هدف بگیرند. میزان سلامتی کم آن‌ها باعث می شود تا در نزدیکی ساختمان‌های دفاعی آسیب‌پذیر باشند اما آن چیزی که بیشتر از همه برای این نیرو خطرناک است ساختمان‌های دفاعی مانند مورتار و ویزاردتاور و حتی بمب‌ها هستند که می‌توانند با شلیک خود، گروهی از آرچرها را با هم از بین ببرند. برای اجتناب از این موضوع می‌توانید آن را به صورت پراکنده در زمین دشمن پخش کنید تا همه آن‌ها با هم از بین نروند.
• آرچرها وقتی در تعداد بالا آموزش ببینند می‌توانند اثرگذاری بیشتری داشته باشند. البته همانطور که در نکته بالا نیز به آن اشاره شد باید آن‌ها را در زمین دشمن پخش کنید تا از گزند حملات مورتار و ویزاردتاور در امان باشند.
• به علت درجه سلامتی کم این نیرو، بعضی از بازیکنان برای سردرگم‌ کردن ساختمان‌های دفاعی و نیروهای کلن از جاینت یا بربر استفاده می‌کنند.
• حتی در سطح‌های بالاتر، با استفاده از ترکیب آرچر و بربر می‌توان شانس این را داشت تا روستای دشمن را ۲ ستاره کرد (تخریب ۵۰ درصد روستا یا تخریب تاون‌هال) حتی گاهی اوقات می‌توان با این ترکیب تمام دهکده دشمن را نابود کرد.
• نقطه کور مورتار کوچک‌تر از محدوده پرتاب آرچر است. به همین دلیل این نیرو از گزند هیچ‌کدام از ساختمان‌های دفاعی به جز ضدهوایی در امان نیست.
• یکی از استراتژی‌هایی که می‌توان با استفاده از این نیرو به کار برد، پیدا کردن نقاط کور است. به این ترتیب که ابتدا یک آرچر را به میدان جنگ می‌فرستید و اگر توسط هیچ ساختمان دفاعی مورد هدف قرار نگرفت، می‌توانید سایر نیروها را هم از همان نقطه به زمین دشمن بفرستید. با استفاده از این تاکتیک می‌توانید بدون از دست دادن نیروی زیاد، غنیمت زیادی را کسب کرده و ساختمان‌های زیادی را نابود کنید.
• آرچر‌ها برای تخریب ساختمان‌هایی مثل کلبه کارگرها نیز استفاده می‌شود. ساختمان‌هایی که معمولا در چهار گوش روستا قرار می‌گیرند تا از تخریب ۱۰۰ درصد روستا جلوگیری کنند.
• قرار دادن تعدادی از آرچرها برای از بین بردن یک ساختمان دفاعی مشخص هم یکی از تاکتیک‌هایی است که می‌توان استفاده کرد. البته شانس برنده شدن در این نبرد به سطح آرچرهای شما و ساختمان دفاعی حریف بستگی دارد.
• وقتی قابلیت خشم ملکه را فعال کنید بسته به سطح ملکه تعدادی آرچر در اطراف او ظاهر می‌شود. (تا ۱۲ آرچر)

• آرچر به واسطه توان حمله به هدف‌های زمینی و هوایی، یک نیروی عالی برای استفاده در قلعه کلن به حساب می‌آید. البته این موضوع را هم به خاطر داشته باشید که به واسطه مقدار سلامتی پایینی که آرچرها دارند، حریفان می‌توانند با بیرون کشیدن این نیرو از قلعه کلن شما، همه آرچرها را با یک جادوی رعدوبرق از بین ببرند. برای جلوگیری از این موضوع می‌توانید قلعه کلن را در قلب روستایتان قرار دهید تا نیروهای موجود در آن به سادگی خالی نشوند.
• اگر آرچر پشت دیوارها باشد و نیروهایی که نبرد تن‌به‌تن می‌کنند از حضور او آگاه شوند، شروع به تخریب دیوار برای رسیدن به آرچرها می‌کنند. متاسفانه آرچرها گاهی اوقات فراموش می‌کنند که پشت دیوارها بایستند و در فضای باز به جنگ با نیروهای قلعه کلن می‌روند.

• وقتی برای اولین بار با آرچر آشنا می‌شوید او را با موهای صورتی و چشمانی تیز می‌بینید. او در این سطح دامنی سبز رنگ با کمربندی قهوه‌ای به تن دارد و روی هر دو بازوی او النگویی طلایی وجود دارد. کمان‌های او نیز پرهای صورتی دارند.
• در سطح سوم وچهارم، موهای آرچر به بنفش تغییر می‌کند و تیردان او پر از تیر می‌شود.
• در سطح پنجم، رنگ موهای آرچر دوباره به صورتی تغییر پیدا می‌کند و کلاهی سبز رنگ روی سر او قرار میگیرد.
• در سطح ۶، موهای آرچر بلندتر شده و دوباره رنگ بنفش پیدا می‌کند. رنگ پر کمان‌های او نیز به بنفش تغییر کرده، تاج روی سر او قرار می‌گیرد و شنل او نیز از سبز به سیاه تغییر می‌کند.
• در سطح هفتم، یک الماس بنفش روی تاج او قرار می‌گیرد. شنل او به خط‌های طلایی منقش می‌شود و تیرهای او با آتش پرتاب می‌شوند.

• هنوز معلوم نیست کیسه کوچکی که به کمربند او بسته شده برای چیست. شاید او در این کیف لوازم مربوط به کمان یا بطری آب را نگه می‌دارد.
• آرچرها به عنوان مورد علاقه‌ترین نیرو در خواست‌های نیرو برای قلعه کلن شناخته می‌شوند.
• وقتی روی کمپ کلیک کنید تمام آرچرها مشت خود را سه بار به هوا می‌آورند.
• اگر کمپ، قلعه کلن و ملکه شما در آخرین سطح خود باشد می‌توانید به ترتیب ۲۴۰، ۳۵ و ۱۲ آرچر را آموزش دهید که مجموع آن‌ها برابر با ۲۸۷ آرچر می‌شود.
• آرچر‌ها با یک شلیک مورتار هم سطح خود نابود می‌شوند در نتیجه در تاون‌هال ۹ یا بالاتر (با مورتار سطح هفت) می‌توان حتی بالاترین سطح آرچرها را با یک شلیک مورتار از بین برد.
• آرچر تنها نیروی دور زَن در بین نیروهای ردیف اول است. اگرچه مینیون‌ها هم می‌توانند در نقش آرچرها ظاهر شوند.
• با آزاد کردن آرچر می‌توانید اولین سطح از دستاورد Release the Beast را به دست آورید.
• آرچر به همراه بربر و جاینت، در حال حاظر تنها نیروهای بازی هستند که قابلیت ارتقا به سطح هفت را دارند.
• در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ (۱۷ مارس ۲۰۱۳) مسابقه‌ای بین آرچر و والکِری برگزار شد و به کسی که بهترین نظر درباره این‌که کدام نیرو بهتر است را ارسال کند ۱۰۰۰ الماس جایزه داده می‌شد. پائولا شایِن با حمایت از آرچر برنده این مسابقه شد.

• بربر اولین نیرویی است که;در سربازخانه (Barracks) آزاد می‌شود.
• بربرها هیچ هدف مورد علاقه‌ای ندارند و به سادگی به نزدیک‌ترین ساختمان حمله‌ور می‌شوند.

• معمولا برای حمایت از بربرها از آرچر و جاینت استفاده می‌شود.
• بازیکن‌ها معمولا برای این‌که تعداد زیادی از بربرها به وسیله شلیک مورتار یا ویزاردتاور نابود نشوند آن‌ها را در زمین بازی پخش می‌کنند.
• گاهی اوقات نیز تعداد زیادی از بربرها برای از بین بردن سریع هر چه در سر راهشان است موثر هستند.انتخاب بین هجوم به صورت گروهی یا پراکنده که در بالا ذکر شد، بربر و نیروی تهاجمی آن را متعادل کرده است.
• علاوه بر قدرت کشنده‌ای که مورتار روی بربرها دارد، با هر شلیک آن‌ها را ۲ کاشی به عقب برمی‌گرداند.
• یکی از استفاده‌های دیگری که بازیکنان از این نیرو می‌کنند این است که یکی از آن‌ها را به زمین دشمن می‌فرستند تا از نیروی داخل قلعه کلن او با خبر شوند. این موضوع درباره پیدا کردن تله‌ها و بمب‌ها نیز صدق می‌کند.
• یکی از نکاتی که درباره بربرها وجود دارد این‌ است که ۵ واحد از آن‌ها که فضایی به اندازه یک جاینت اشغال می‌کنند. اگرچه فقط ۷۵ درصد از سلامتی جاینت هم سطح خود (تا سطح ۵) را دارد اما حدود ۴ برابر قدرت تخریب بیشتری دارد. همانطور که پیش از این هم گفته شد این استراتژی زمانی موثر است که خطر ساختمان‌های دفاعی مانند مورتار و ویزاردتاور که به صورت گروهی ضربه می‌زنند، این گروه از بربرها را تهدید نکند.
• بربرها برای تخریب ساختمان‌هایی مثل کلبه کارگرها نیز استفاده می‌شود. ساختمان‌هایی که معمولا در چهار گوش روستا قرار می‌گیرند تا از تخریب ۱۰۰ درصد روستا جلوگیری کنند.
• اگر مورتارها بی‌دفاع و بدون دیوارچینی باشند،‌ حتی یک بربر هم می‌توان آن را نابود کند زیرا مورتارها نمی‌توانند به دشمنانی که نزدیک شان هستند شلیک کنند.
• بربرها به همراه آرچر‌ها برای نابودی هیروهای بازی یعنی کینگ و کویین موثر هستند زیرا هیروهای بازی می‌توانند همزمان فقط به یک دشمن حمله کنند در حالی که لشگر عظیمی از بربر و آرچر می‌توانند به راحتی هیروها را شکست دهند.
• یکی از کاربردهای دیگری که بربر دارد این است که وقتی کینگ به سطح ۵ برسد این قابلیت را پیدا می‌کند تا با فعال کردن قابلیت خشم، بربرها نیز همراه کینگ به جنگیدن بپردازند.

• بربرها انتخاب عالی برای نیروهای کلن به شمار می‌آیند. بربرها به واسطه قدرت و سلامتی بالای خود و جای‌گیری کم (۱ واحد) می‌توانند از ساختمان‌های شما در برابر مهاجمین دفاع کنند یا با تعداد زیاد خود سرعت حمله دشمن را کم کنند.

• بربرها تفاوت‌های قابل توجهی در سطح‌های مختلف با یکدیگر ندارند.
• وقتی برای اولین بار با بربر آشنا می‌شوید او را یک مرد عصبانی و آماده به جنگ با مو و سیبیل بلوند می‌بینید که تشنه جنگیدن و تخریب کردن است. او یک لباس کوتاه قهوه‌ای به همراه یک کمربند بزرگ استیل بر تن دارد که او را شبیه به جنگجویان اسکاتلندی می‌کند. هر دو دست این بربر دستبند بزرگ و ترسناکی بسته شده است و با صندل‌ قهوه‌ای به جنگ با دشمنان می‌پردازد.
• در سطح سوم و چهارم، یک هدبند به سر بربر اضافه می‌شود.
• در سطح پنجم، هدبند بربر با یک کلاه خود وایکینگی جایگزین و شمشیر آن نیز برنز می‌شود.
• در سطح ۶، بربر ترسناک‌تر هم می‌شودو شمشیر و کلاه‌خود او به رنگ مشکلی تغییر پیدا می‌کند، کلاه‌خودی که تمام صورت او را می‌پوشاند. تمام متعلقات دیگر او نیز مانند شمشیر و کلا‌خود مشکی می‌شوند.
• در سطح هفتم، شمشیر بربر خاکستری شده و به نظر می‌رسد لبه‌های آن نیز آغشته به مواد مذاب است. کلاه‌خود او بزرگ‌تر شده و شاخ‌ها آن نیز به رنگ طلایی تغییر پیدا می‌کند.

• وقتی قابلیت خشم کینگ فعال شود بربرها اطراف او ضاهر می‌شوند و آن‌ها هم از این قابلیت خشم بهره‌مند می‌شوند.
• بربرها بین ۳ نیرو ردیف اول - Tier 1 (بربر، آرچر و گوبلین) در زمینه سلامتی رده اول و در زمینه قدرت تخریب در رده دوم هستند. (گوبلین قدرت تخریب بالاتری نسبت به بربر هم سطح خود دارد) بربرها همچنین کندترین نیرو در بین نیروهای ردیف اول به شمار می‌روند اما مدت زمان مورد نیاز برای ساخت آن‌ها از سایر نیروهای این ردیف کمتر است.
• وقتی روی کمپ کلیک کنید تمام بربرها شمشیر خود را بالا می‌آورند.
• بربرها به همراه گوبلین‌ها ارزان‌ترین نیروهای سربازخانه هستند.
• اگر کمپ، قلعه کلن و کینگ شما در آخرین سطح خود باشد می‌توانید به ترتیب ۲۴۰، ۳۵ و ۲۰ بربر را آموزش دهید که مجموع آن‌ها برابر با ۲۹۵ بربر می‌شود.
• وقتی بربرها از حضور نیروهای موجود در قلعه کلن دشمن یا هیروها آگاه شوند حمله به ساختمان مورد نظر را متوقف کرده و به این نیروها حمله‌ور می‌شوند. وقتی بربرها تمام این نیروها را شکست دادند دوباره به نزدیک‌ترین ساختمان حمله می‌کنند.
• به نظر می‌رسد با توجه به لوگو اپلیکشین Clash of Clans بربرها نیروی اصلی این بازی به حساب می‌آیند.
• اگر با دقت به لوگو اپلیکشن نگاه کنید می‌بینید که چشم سمت چپ بربر آسیب دیده است.
• کلاه‌خود بربر سطح ۶ تا حد زیادی به کلاه‌خود شخصیت بازی The Elder Scrolls V: Skyrim شباهت دارد.
• کافی است به قیافه بربرها نگاه کنید تا متوجه شباهت بی از حد آن‌ها به هالک هوگان شوید!
• بربرها به همراه آرچر و جاینت در حال حاظر تنها نیروهای بازی هستند که قابلیت ارتقا به سطح هفت را دارند.

منبع: ٖclashofclans.wikia