بهانه های جدید اصلاح طلبان
کمبود منابع بحرانی بسیار جدی است که باید فکر عاجلی برای آن کرد. اما متاسفانه در دهههای گذشته نه فقط در ۴ دهه گذشته شاید در صد سال اخیر ایران از مدیریت درست منابع به شدت فاصله گرفته و با یک گشاده دستی در مصارف منابع ایران زمین را مصرف کردیم و چیزی جایگزین نکردیم.
سعید شریعتی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به برخی مشکلات کشور مثل کمآبی و اعتراض محدودی که اخیراً در یکی از شهرها بوقوع پیوست، مدعی کمبود و "بحران منابع" در ایران! شده و گفته است:
"کمبود منابع بحرانی بسیار جدی است که باید فکر عاجلی برای آن کرد. اما متاسفانه در دهههای گذشته نه فقط در ۴ دهه گذشته شاید در صد سال اخیر ایران از مدیریت درست منابع به شدت فاصله گرفته و با یک گشاده دستی در مصارف منابع ایران زمین را مصرف کردیم و چیزی جایگزین نکردیم. این مشکل اصلی است که باید مرتفع گردد و ارتباطی به دولتهایی که آمدند و خواهند آمد ندارد که با تغییرات در دولتها اتفاق خاصی رخ دهد. لذا هر کسی که ادعا کند امروز این دولت رفت و فردا دولت دیگری میآید و او یک شبه همه این مسائل، مشکلات و بحرانها را درست میکند به همین دلیل صلاحیت اداره کشور را ندارد. چون اولین مساله در اداره کشور دانش و آگاهی نسبت به وضع موجود و علل پدیدار شدن وضع موجود است. وقتی کسی وضع موجود کشور را نمیشناسد، علل آن را درست ریـشــهیابی نمــیکنــد و مدعــی میشود که مشــکل حسن روحانی، اصلاحطلبان یا دولتهای میانه رو هستند و بایــد انقلابی عمل کرد، با این حــرفها صلاحیت خود در کشــورداری را زیر سوال میبرد. "[۴]
*مردم ایران طی ۸ سال گذشته مشغول تماشای تئاتری بودهاند که سراسر تلاش کرده است مشکلات کشور و راهحلهای سهلی که دارند را فرافکنی کرده و به گردن چیزهایی مثل تحریم، ترامپ، کمبود منابع، دولت احمدینژاد و اساسا انقلاب ۵۷ بیاندازد! [۵]
این نمایش مضحک اما در حالی است که مشکلات پیشآمده اعم از گرانی، بیبرقی، کمآبی در برخی شهرهای یک استان و... تماما راهحلهایی بسیار ساده دارند که در صورت وجود یک عزم جدی و داشتن کارآمدی به سادگی قابل حل هستند.
کما اینکه مثلا افکار عمومی هنوز به یاد دارند سرمای سنگین سال ۸۴ که صرفا به دلیل سوء مدیریتها و کمکاریهای اصلاحطلبان در ایجاد نکردن زیرساختهای انرژی برای سرمای سنگین؛ آسیبهای زیادی را شامل مردم در شمال کشور کرد اما مدیران جدید دولتی با کارآمدی و حتی با دادن شهید! بلافاصله سوخت لازم را به مردم رساندند و معضل کمبود انرژی در سرمای سنگین برای همیشه رفع شد.
و ایضا کارنامه قالیباف در شهرداری تهران که چگونه با وجود تحریمهای خارجی و البته داخلی! با مدیریت جهادی بر تمام مشکلات فائق آمد و به اذعان دشمن؛ تهران بزرگ را بهتر از پایتختهای اروپایی ساخت.
پس مبرهن است که مسئله امروز ایران کمبود منابع نیست بلکه زیادت منابع هم داریم اما اشکال کار در ناکارآمدی و مدیریت خوشنشین و کمکار و نجومیبگیر اصلاحطلبان و اعتدالیون است.
در ادبیات منطقی گفته میشود "حسن السؤال نصف العلم"!
به این معنی که یکی از وظایف بزرگ خواص کشور و سیاسیون؛ بیان درست مسئله برای افکار عمومی و اشاره مدقانه و تحلیلی به راهکارهاست.
اینکه چرا طیف چپ ایرانی جز اغلاط تحلیلی، ناکارآمدی و دادن آدرس کف خیابان به مردم هنری ندارد؛ سؤالیست که در قبال حقایق پیشگفته بایستی به آن پاسخ داد.
دیدگاه تان را بنویسید