نقشه جدید گروسی برای پرونده هسته ای ایران
گروسی همچنان نگران ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ایران است | او نقشه جدیدی برای پرونده هسته ای ایران در سر دارد؟
همکاری عادی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، طبیعیترین خواستهای است که هر کشور عضو NPT میتواند به دنبال آن باشد و ایران هم به عنوان یکی از اعضای معاهده، خواستهای جز این ندارد.
به نقل از ایرنا گرچه بند ۱۴ قطعنامه شورای حکام هم در سال دهم برجام، مجوز این عادیسازی را میدهد اما پذیرش این واقعیت از سوی مدیرکل آژانس و اعضای شوراست که آینده تعاملات ایران و آژانس را مشخص خواهد کرد.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی نگران سرنوشت اورانیوم غنیشده در ایران و خواستار بازگشت به دیپلماسی است که بر مبنای قطعنامه دسامبر ۲۰۱۵ شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با توجه به پایان قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و تعهدات برجامی ایران، از این به بعد گزارشهای او باید محدود به وضعیت اجرای تعهدات پادمانی در ایران باشد. بایدی که میزان رعایت و همراهی «رافائل گروسی» با آن میتواند آینده تعاملات و روابط ایران با این نهاد ناظر را مشخص کند.
رافائل گروسی؛ سه مصاحبه سه موضوع
سه مصاحبه «رافائل گروسی» با سه نشریه مختلف بار دیگر او را به صدر خبرها، تحلیلها و واکنشهای خبری بازگرداند. اظهارات همیشه دوگانه، گاهی تکراری و البته برخی اوقات راهگشای گروسی را در گفتوگوهای اخیر او میتوان در سه محور مورد بررسی قرار داد:
الف: تکرار ادعاهای تکراری
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این گفتوگوها بار دیگر به موضوع ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با خلوص ۶۰ درصد، در ایران پرداخته که همچنان تعیین تکلیف نشده و گروسی به این بهانه مدعی شده که «نگرانیها درباره اشاعه احتمالی تسلیحات اتمی تماما از بین نرفته است، بیشتر اورانیوم ایران در اصفهان و فردو و بخشی در نطنز قرار دارد و دسترسی به آنها مستلزم همکاری کامل ایران خواهد بود. این شرایط زمانی فراهم خواهد شد که ایران آن را در راستای منافع ملی خود بداند».
بخش دیگری از ادعای مدیرکل تناقضی بنیادین را شامل میشود که در بسیاری از گزارشهای پیشین گروسی هم وجود داشته و به نوعی پاشنه آشیل ژست صلحخواهی اوست. جایی که گروسی ابتدا تاکید میکند که «ایران یک گام تا دستیابی به اورانیوم لازم برای سلاح هستهای فاصله دارد و اگر این مراحل را طی کند، به اندازه سوخت لازم برای حدود ۱۰ بمب هستهای دست خواهد یافت» و از سوی دیگر اعلام میکند که «ما مدرکی نداریم که تهران در پی دستیابی به سلاح هستهای باشد. ایران میتواند بمب بسازد اما مدرکی نداریم که در پی این موضوع باشد.» این گزارهای است که طی حداقل سه دهه گذشته یکی از بغرنجترین پروندههای فنی-سیاسی را در جهان شکل داده و منشا بسیاری از سوبرداشتها و سواستفادهها و حمله نظامی علیه ایران شده است.
ب) تکرار واقعیات درباره ایران
بخش دیگری از محور گفتوگوهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبههای اخیر و گذشته به واقعیاتی درباره رفتار ایران باز میگردد. گروسی در گفتوگو با روزنامه سوییسی تصریح کرده است که «واکنش ایران به بازگشت تحریمها و قطعنامههای سازمان ملل تماما منفی نبوده و ایران از توافق منع اشاعه تسلیحاتی اتمی(NPT) که پیشتر به احتمال آن اشاره کرده بود، خارج نشده و ما عملا برخی بازرسیها را در ایران انجام میدهیم اما همکاری هنوز در سطح لازم نیست.»
گروسی در مصاحبه با روزنامه «لوتن» به این موضوع اشاره کرد که پس از جنگ ۱۲ روزه، ایران میتوانست روابط خود با جامعه بینالمللی را قطع کند و از معاهده عدم اشاعه خارج شود اما چنین نکرد. وی در این خصوص گفت: «تهران فعلاً فقط بهصورت محدود بازرسان ما را میپذیرد. این کشور بهدلیل نگرانی از امنیت خود محدودیتهایی بر بازرسیها اعمال کرده است.»
نکته اینجاست که رفتار عقلایی و مسئولانه ایران در برابر تمام بدعهدیها و بیمسئولیتیهای غرب که نمونه آن در تداوم پایبندی به NPT قابل مشاهده است؛ بیش از آنکه نیازمند استقبال در گفتوگوها باشد، نیازمند تامل و تصمیمگیری بر مبنای آن است.
پ) دیپلماسی و نسبت آن با رفتار گروسی
بلاتکلیفی خودخواسته و آگاهانه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای خود یکی از عوامل پیچیده شدن پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ حتی اگر او پس از هر بار تکرار ادعاهای خود از دیپلماسی سخن بگوید. گروسی در تازهترین اظهارات خود با استتناد به سخنان رئیسجمهور آمریکا درباره دستیابی به توافق با ایران، نسبت به دستیابی به راهکاری دیپلماتیک برای بحثها پیرامون برنامه هستهای ایران ابراز اطمینان کرده است.
مدیرکل آژانس بدون اشاره به این مهم که ایران در میانه یک روند دیپلماتیک مورد بمباران قرار گرفت، ادعا کرده است که «نشستن پشت یک میز ما را از خطر دور دیگری از بمبارانها و حملات نجات میدهد. ایرانیها دچار تردید هستند، که این را درک میکنم اما اگر دیپلماسی شکست بخورد، بیم آن دارم که دوباره از زور استفاده شود.»
بیمناکی مدیرکل آژانس درباره آینده تعاملات ایران و آمریکا با توجه به روند طی شده در ماههای اخیر گرچه بیدلیل نیست اما در نگاهی واقعبینانه و با توجه به رویدادهای ماههای اخیر از سخنان گروسی هم میتوان نوعی تهدید را برداشت کرد. این سخنان به اصطلاح دوپهلو مدیرکل آژانس با پاسخ شفاف وزیر امور خارجه ایران همراه بوده و «سید عباس عراقچی» در حاشیه نشست «دیپلماسی استانی» در مشهد تصریح کرده است: نمیدانم گروسی این حرف را از سر نگرانی زده یا تهدید؛ اما کسانی که چنین تهدیدهایی میکنند باید بدانند تکرار یک تجربه شکستخورده، نتیجهای جز شکست دوباره برایشان نخواهد داشت».
«علی لاریجانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی هم در واکنش به این اظهارات گروسی، با بیان اینکه «آقای گروسی کار خود را کرده و گزارش او دیگر تاثیری ندارد، گفته است که بهتر بود غرب اسنپبک را فعال نمیکرد تا اکنون نگران نحوه همکاری با ایران باشد و اگر آژانس برای همکاری پیشنهادی دارد درخواست دهد.
خاتمه گزارشهای برجامی مدیرکل آژانس
آینده روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از نوع و میزان همکاری تا پایبندی به تعهدات را شورای عالی امنیت ملی تعیین خواهد کرد و به تاکید «کاظم غریبآبادی» معاون حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه، این نهاد از هر تصمیمی که شعام اتخاذ کند، تبعیت خواهد کرد اما در هر نوع از این همکاریها و روابط ایران بر یک موضوع مهم تصریح دارد و آن پایان حضور پرونده هستهای خود در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و این مهم را ایران به همراه جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه، روز جمعه دوم آبانماه به اطلاع مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسانده است.
در این نامه آمده است: ما تایید میکنیم که مطابق با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، تمام مفاد آن در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ خاتمه یافته است. با توجه به این خاتمه، ماموریت گزارشدهی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد راستیآزمایی و نظارت تحت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پایان یافته است. در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اجرای برجام و همچنین راستیآزمایی و نظارت در جمهوری اسلامی ایران در پرتو قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، توسط قطعنامه شورای حکام به تاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ (GOV/۲۰۱۵/۷۲) تصویب شده است. این قطعنامه همچنان معتبر است و تنها راهنمایی است که دبیرخانه آژانس در این زمینه ملزم به رعایت آن است.
بند عملیاتی ۱۴ این قطعنامه بهطور واضح تصریح میکند که «شورای حکام تصمیم میگیرد تا ۱۰ سال پس از روز پذیرش برجام یا تا تاریخی که مدیر کل گزارش دهد که آژانس به نتیجهگیری گسترده درباره ایران رسیده است، هر کدام زودتر باشد، به این موضوع رسیدگی کند». در نتیجه، از تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، موضوع مرتبط بهطور خودکار از دستور کار شورای حکام حذف شده است و هیچ اقدام دیگری در این زمینه لازم نیست.
«میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین هم در توییتی با اشاره به اینکه حدود سه هفته دیگر، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به پرونده هستهای ایران رسیدگی خواهد کرد، خاطرنشان ساخته است: برای اولین بار در ۱۰ سال گذشته، این کار در پرتو قطعنامه ۲۲۳۱ که دیگر وجود ندارد، انجام نخواهد شد و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این نشست، تنها یک گزارش در مورد اجرای توافقنامه جامع پادمانها (CSA) ارائه خواهد داد.
پرسشهایی که آژانس باید پاسخ دهد
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در میانه ادعاها و تهدیدها و دعوت به دیپلماسی خود، چند پرسش اساسی را هم درباره آینده روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح کرده است که مرور آنها نشان میدهد که بهترین جوابگوی این سوالات، خود آژانس و گروسی هستند.
مدیرکل آژانس پرسیده است: آیا ما به ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد ایران دسترسی خواهیم داشت؟ بعد چه خواهد شد؟ آیا ایران آن را نگه میدارد، سطح غنیسازی را دوباره کاهش میدهد یا به خارج از کشور منتقل میکند؟ با گزینههای زیادی مواجهیم.
پاسخ تهران به تمام این پرسشها از رهگذر شورای عالی امنیت ملی خواهد بود اما با تاکید بر این مهم که هرگونه همکاری آتی ایران و آژانس بستگی مستقیم به این مهم دارد که نهاد ناظر بر فعالیتهای هستهای ایران تا چه اندازه به واقعیات اشاره شده در نامه سه کشور توجه خواهد کرد؟
از دیدگاه تهران پرونده هستهای ایران با اتمام قطعنامه ۲۲۳۱ باید از دستور کار شورای امنیت خارج شود و در مرحله بعد هم از دستور کار شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی. مهمترین خواسته و اولویت جمهوری اسلامی ایران بازگشت به شرایط عادی و خروج پرونده هستهای از هرگونه اضطرار است.
در این مهم هم به نظر میرسد ایران محق باشد، چرا که گروسی تصریح میکند که این فعالیتها هیچگونه انحرافی به سمت تسلیحاتی شدن نداشته و ندارد و این براساس بند ۱۴ قطعنامه اشاره شده آژانس به معنای تعیین تکلیف پرونده ایران است تا پس از ۱۰ سال به شرایط عادی برگشته و دیگر نیازی به گزارشهای برجامی گروسی به شورای حکام نباشد.
پذیرش این واقعیت از سوی آژانس، تروییکای اروپا و آمریکا مهمترین موضوع در تعیین سرنوشت روابط ایران با آژانس و غرب است که در سایه آن تهران میتواند درخواستهای این نهاد ناظر با حسننظر بیشتری بررسی کرده و درباره آن تصمیم بگیرد. جمهوری اسلامی ایران در تمام سالهای فعالیت هستهای خود همواره طرف مسئول بوده و با نگاهی واقعبینانه، تلاش کرده تا این گزاره را به جهان ثابت کند که فعالیتهای هستهای صلحآمیز و البته بومی خود را نه برای تهدید دیگر کشورها که برای توسعه خود نیاز دارد.
برجام سند این تلاشها برای اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران بود و اکنون که با تمام بدعهدیها غرب و به استناد قطعنامه ۲۲۳۱ به پایان رسیده است، برنامه هستهای ایران باید مانند دیگر کشورها و به صورت عادی و به دور از هراسافکنیهای صهیونیستی مورد بررسی قرار گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید