لو رفتن خاطرات قهرمان لیگ قهرمانان در مشهد!
ستاره ایران در اروپا آن قدر مستعد و کار درست است که از بچگی تا امروز، مجموعهای از خاطرات دلنشین را ساخته.
"ورزش سه"- یکی نوشته بود: حسین طیبی نان قلب پاکش را میخورَد. میشناسدش. از نزدیک. نگارنده خودش از آن آدم حسابیهاست. شیر پاک خورده. وقتی او درباره فوق ستاره فوتسال چنین میگوید، حسین آقا خیلی باید کارش درست باشد.
دیگری گفته (نقل به مضمون): وقتی سوم ابتدایی بودم، با بچه محلها، جلوی چشم در و همسایه میزبان تیمی بودیم که با ما کاری کرد که خیلیهایمان دیگر پیگیر فوتبال نشویم و این ورزش برایمان همان جا پایان یابد! شکست با ۱۷ گل، که منهای یکیاش را همین حسین آقای طیبی زده بود. "واقعیتِ تلخی بود. ما به درد فوتبال نمیخوردیم."
دوستی درِگوشی مشابه همین خاطره را با آب و تاب تعریف میکرد که در مدرسه چه بلایی سر تیم فوتبالشان آمده وقتی مقابل حسین طیبی و یارانش قرار گرفته بودند. تازه میگفت هیچوقت شرمسار این شکست سنگین هم نبوده و از آن روز به نیکی یاد میکرد!
در این چند روز عکسهای مشترک و تبریک و تحسینهای فراوان هم که تا دلتان بخواهد منتشر شده و گویی همهی بچه محلهای قدیم و جدید و سالنی باز و گل کوچکباز و همبازیهای برادران و پسرعموها و سایرین هرکدام حداقل یک بار فرصت جشن گرفتن برای مشابه چنین شکستهایی پیدا کردهاند!
عجیب هم نیست وقتی حسین آقا، بچه کوی طلاب مشهد تا دلتان بخواهد دوست و رفیق دارد. بس که بامعرفت و شیرین زبان و خودمانیست. اما اگر توانستید با او دو دقیقه راحت رفاقت کنید!
شاه ماهی یا در اردو و مسابقات است یا هرجای دیگری خارج از لباس ورزشی باشد، باز هم به بازی کردن فوتبال مشغول است. (بالاخره خاطرهسازی برای این همه دوست و آشنا، زمانبر و پر زحمت است!)
اگر هم باشد ولی بخواهد که در دید عموم نباشد، در مرکز توانیابی دختران همدم است. با این اشتراک دائمی که لبخند از لبانش محو نمیشود و مستمر و بیوقفه، همان پسر خوش مشرب و دوست داشتنی بچه محلهایش است.
دیدگاه تان را بنویسید