کد خبر: 694325
تاریخ انتشار :

مناظره جنجالی با محوریت خانواده آقای رئیس!

حضور خداداد افشاریان در برنامه فوتبال برتر به یک مناظره پر از کنایه و عجیب میان رئیس کمیته داوران و محمدحسین میثاقی تبدیل شد.

مناظره جنجالی با محوریت خانواده آقای رئیس!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش "ورزش سه"، بعد از چند هفته سرانجام خداداد افشاریان، رییس کمیته داوران، قبول کرد که با حضور در استودیوی فوتبال برتر پاسخگوی سوالات محمدحسین میثاقی مجری این برنامه باشد.

افشاریان که از گفته‌های میثاقی در برنامه دو هفته پیش مبنی بر استفاده از اعضای خانواده‌اش در چیدمان قضاوت‌های لیگ برتر بسیار ناراحت بود، در شروع برنامه با برافروختگی تمام تصویرش روی آنتن رفت. او قبل از آنکه میثاقی سوالی بپرسد، اعلام کرد که دوست دارد درباره حضور اعضای خانواده‌اش که داور هستند صحبت کند و به همین خاطر شروع کننده یک مناظره جنجالی خود رییس کمیته داوران بود.

مناظره‌ای که بیش از 30 دقیقه با رد و بدل شدن سوال و جواب‌های جذاب بین میثاقی و افشاریان به طول انجامید و موضوعات مهمی را در خود جا داده بود.

مشروح کامل این مناظره جنجالی که حول اعضای خانواده خداداد افشاریان می‎‌چرخید و نکات مهمی در خود داشت را در ادامه می‌خوانید:

افشاریان: بسم الله الرحمان الرحیم؛ خیلی خوشحالم و خرسندم که در جمع سبز و صمیمی برنامه شما هستم. اجازه می‌خواهم که با تاخیر روز پرستار و ولادت حضرت زینب را به همه پرستاران خدوم، آنهایی که با رفتار حرفه‌ای خود موقع کرونا به کشور خدمات دادند، تبریک بگویم. امیدوارم فردا برای هردو تیم ملی بزرگسالان و نوجوانان روز خوبی باشد و در نهایت همه در کنار فوتبال از زندگی لذت ببریم.

میثاقی: سلامت باشید؛ از کجا شروع کنیم به نظرتان؟

افشاریان: من استارت بزنم یا شما؟

میثاقی: اگر موافق باشید، من شروع کنم.

افشاریان: اجازه می‌دهید که من نسبت به دو هفته گذشته شما که تصمیماتی درباره خانواده من گرفتید، شروع کنم؟ دیگر تمامش کنیم که اگر بحثی هست از بین برود.

میثاقی: خواهش می‌کنم.

افشاریان: اولا من خیلی دوست دارم امشب با شما خودمانی و زلال صحبت کنم. خودتان من را می شناسید که من هیچ چیز پشت ندارم و رو هستم. شاید اگر کسی به من علاقه دارد به خاطر این است که خودمانی هستم و از این دست صحبت‌ها. می‌‎دانید بعد از آن برنامه‌ای که شما داشتید، چقدر به خانواده من فشار آمد؟ اصلا به کارتان فکر کردید؟ آیا تحقیق کرده بودید درباره آن عکس و فیلم‌هایتان؟

میثاقی: کدام عکس؟

افشاریان: همان عکسی که گذاشتید، آقای حکیم و آقای پدرزن و برادر زن برادر و پسر و دختر و... فکر کرده بودید؟

میثاقی: کدامش مشکل داشت؟ بگویید.

افشاریان: نه، اصلا فکر کرده بودید؟ من از شما می‌پرسم.

میثاقی: من الان از شما بپرسم؟

افشاریان: نه‌ از شما پرسیدم، شما جواب من را بدهید!

میثاقی: اره، خب ما کاری می‌کنیم را قبلش...

افشاریان: نه، به آن فکر کرده بودید؟

میثاقی: بله!

افشاریان: شما چطور فکر کرده بودید؟ اجازه بدهید من صحبت کنم و بعد شما هرچه خواستید بگویید.

میثاقی: بفرمایید.

افشاریان: من اینجا آمدم، وقت هم خالی است، لیگ برتر هم نیست. ما هم هستیم. یک ساعت، دو ساعت هروقت خواستید من هستم. تا من را بیرون نکنی، من نمی‌روم. با افتخار اینجا هستم. شما آن هفته درباره آقای روح الله شریفی داماد بنده صحبت کردید، درست است؟

میثاقی: بله.

افشاریان: درست هست یا نیست؟

میثاقی: بله.

افشاریان: عکس افشاریان وسط بود. 4 نفر هم دزد گرفته بودید و دور این عکس چیده بودید. آماده حمله به این 4 عکس بودید. یکی‌شان آقای روح‌الله شریفی بود. آقای روح‌الله شریفی امسال، سال آخر داور‌ی‌اش است. شاید نیم فصل با توجه به سنش نباشد، فوقش پایان فصل. موقعی که داماد من شد، اصلا ایشان داور بود.

خداداد افشاریان در این لحظه با بیان این جمله که «کدام دوربین مرا را می‌بیند» سندی را نشان داد و گفت: «این ابلاغ آقای شریفی است، یکی از ابلاغ‌هایش است که در سال 1396 با امضای فریدون اصفهانیان دریافت کرده است. یعنی دقیقا 6 سال پیش یکی از ابلاغ‌هایش این است. شما بفرمایید الان که من دو سال در کمیته داوران هستم، چه رانتی است که با آقای شریفی بسته‌ام؟ خلاف کرده که پدر خانمش رییس کمیته داوران است؟ چه اتفاقی افتاده؟ پس 10 سال است ایشان داور است و این هم یکی از ابلاغ‌هایش است که آوردم تا مردم ببینند من هیچ اشتباهی درباره آقای شریفی نکردم. فقط اول فصل ایشان تست پاس نکرد.»

افشاریان خطاب به میثاقی: خواهشا نگاه گوشی‌ات نکن، خیلی دوست دارم امشب با هم خودمانی حرف بزنیم. فعلا بگذار کنار، وقت هست برای گوشی. من کنار گذاشتم و به هیچ پیامی هم جواب نمی‌دهم. به SMS و اینها هم توجه نکن...

میثاقی: دوستان خودتان پیام می‌دهند...

افشاریان: خیلی‌ها SMS می‌دهند، به من هم می‌دهند. دوست دارم خودمانی صحبت کنیم، دوست دارم امشب کنار هم صادقانه صحبت کنیم. اگر اشتباه کردم من می‌گویم تسلیم هستم و والسلام. همیشه می‌گویم... روح الله شریفی امسال یک بازی تراکتور و شمس آذر را رفت. نمره‌اش زیر 7.4 شد...

میثاقی: به او قضاوت ندادید...

افشاریان: نمی‌دهم، برای چه بدهم؟ 5 هفته طبق قانون باید استراحت کند. پس من نمی توانم درباره این فرد رانتی داشته باشم و یا درباره این مسئله کسی بیاید و بخواهد مرا محکوم کند. این از آقای شریفی. امسال هم بازنشسته می‌شود. شاید قبل از اینکه ایشان برود، من خودم رفتم تا این سال را هم بدون پدرخانمش داوری کند.

میثاقی: ادامه دارد؟

افشاریان: مطلب دوم؛ درباره آقای حمیدرضا افشون صحبت کردید. من از شما سوال دارم آقای میثاقی، دوست دارم جوابم را بدهید. برادر زن برادرت کیست؟ اصلا تو الان از یکی از مردم عادی در خیابان بپرس برادر زن برادرت کیست؟ می‌گوید حالت خوب است؟

میثاقی: نسبت آقای افشون با شما چیست؟

افشاریان: اجازه بدهید من سوالم را بپرسم. من از شما پرسیدم برادر زن و برادرت کیست؟ در خیابان بپرسید، می‌خندد. می‌گوید حالت خوب است. نسبت افشون با من چیست؟ این ابلاغش، من سند آوردم خدمت شما تا تقدیمتان کنم.

(رییس کمیته داوران در این لحظه ابلاغی قدیمی را که برای حمیدرضا افشون داده شده بود، به دوربین نشان داد.)

افشاریان: فولاد مبارکه سپاهان و نفت آبادان، آقای رضا کرمانشاهی، مهدی عالی‌قدر و حمیدرضا افشون. سال 1396. موقعی که من حتی رییس هیئت فوتبال استان هم نبودم. 8 سال دیگر هم این مرد جا برای قضاوت دارد. رانتش با من چیست؟ چون قوم و خویش من است؟

میثاقی: چه نسبتی دارد؟

افشاریان: اصلا برادر من است. مشکلش چیست؟ ما ایل و طایفه و قبیله در لرها همه با هم قوم و خویش هستند.

میثاقی: آقا نسبت ایشان با شما چیست؟ سوال سختی است؟

افشاریان: الان برادر زن برادر من، این محکوم به چیست؟ به فنا؟ چه مشکلی دارد؟ رانتش را بگو. اصلا برادر من است، رانتش چیست؟ آقا برادر من است.

میثاقی: آها، برادر زن داداش شماست؛ درست است؟

افشاریان: بله، اصلا اینقدر زور می‌زنی که بگویی، قومی نیست. بله، برادر زن داداش من است؟ مشکلش با من چیست؟ 8 سال دیگر هم جا دارد که داوری کند. ممکن است یک ماه، یا دو ماه یا فردا یا 6 ماه نباشم، این باید به خاطر این رفتارها تنبیه شود؟ نه آقای میثاقی. من خیلی شما را دوست دارم، اما خیلی بی‌محابا حمله کردید، خدایی رضای خدا را در نظر نگرفتید...

میثاقی: آقااا...

افشاریان: به خدا، من و شما هستیم. خدا بین ماست. این دو نفر را گفتم. مردم بهترین قاضی هستند.

میثاقی: صددرصد.

افشاریان: شما درباره همین دو نفر، من نمی‌گویم نمی‌بخشم چون بد است اما انتظار داشتم کسی که اینجا تریبون دستش است، صادقانه صحبت کند. 

میثاقی: همین طور بوده است.

افشاریان: موضوع سوم، درباره پسر من صحبت کردید. تمام منتقدین من آقای میثاقی عزیز، تمام دشمنان من و هر کسی که با من خوب نیست ایمان دارند که یکی از بهترین داوران آینده کیست؟ پسر من است. حتی دشمنان من... من به شما تصادفی می‌گویم؛ به چند تا ناظر زنگ بزنید و بپرسید. من نمره امسال را نمی‌توانم بگویم چون محرمانه است اما سال گذشته را می‌گویم. در لیگ یک پارسال جزء 3 نفر برتر بوده، 8.36 میانگین نمرات ناظران به او بوده است. یک موضوع دیگر هم هست آقای میثاقی عزیز...

میثاقی: جان...

افشاریان (در حالی که کاغذی را پیدا کرد و از روی آن خواند): اجازه می‌دهید بخوانم؟

میثاقی: خواهش می‌کنم.

افشاریان: 12 آذر 1398، آقای هدایت الله ممبینی رییس کمیته داوران کشور بوده، برای ایشان ابلاغ لیگ سه زده. چه سالی؟ 4.5 سال قبل. جرمش این است که پسر من است؟ الان موقعی که من آمدم، ایشان از قبل بوده. آقای میثاقی، باور می فرمایید که شاید اندازه 4 داور تمرین می‌کند و فشار می‌آورد که خدای ناکرده اتفاقی نیفتد. چون زیر سوال است، ناگفته محکوم است، ولی شک نکنید ... اگر این پسر را من تا لبه زمین ببرم، می‌شود، اما داخل زمین چه؟ دو بازی، سه بازی اگر بد باشد تمام. آبروی خودش و من به حراج می‌رود. اصلا در این موضوع رانتی نیست ولی چون من... آقای میثاقی من نمی‌دانم پدر شما کارش چه بوده؟ بی‌شک بچه‌هایش هم همان‌کاره می‌شوند...

میثاقی: معلم بوده.

افشاریان: آفرین، من خودم دبیر ورزش بودم؛ دخترم دبیر ورزش است و دکتر است. داور بودم و بچه‌هایم داور هستند. شرکت نفتی‌ها پسرهایشان شرکت نفتی می‌شوند. سیاسی‌ها پسرشان سیاسی می‌شوند. دنبال پدر می‌روند... ناخواسته در آن فضا بزرگ می‌شوند. این گناه نیست و حق انتخاب دارد.

میثاقی: سوال دارم...

افشاریان: همه را جواب می‌دهم. دلیل نمی‌شود شما بخواهید این را با یک رفتاری محکوم کنید. من از آقای هاشمی و فروغی تشکر می‌کنم، دستشان درد نکند. شما برای این برنامه خیلی زحمت می‌کشید. الان بیرون با آقای هاشمی صحبت می‌کردم، دیدم حداقل 60 پیام بازنشده برای همین برنامه دارد. از او هم توقع دارند و می‌گویند جانبداری می‌کند، ولی من حرفی با شما دارم. این میز به قبل از شما وفا نکرد، به من هم نمی‌کند و به شما وفا نمی‌کند. آن چیزی که من و تو را در آرامش نگه می‌دارد و می‌توانیم سرزنده زندگی کنیم، رفتار و وجدان آرام خودمان است. قبول کن، نمی‌توانم خودم را گول بزنم. این زجرآور است. یک موضوعی من را خیلی اذیت کرد آقای میثاقی. نمی‌دانم گوش می‌دهید به حرف‌های من یا نه...

میثاقی: بله، من منتظرم ببینم که مونولوگتان تمام می‌شود...

افشاریان: به هر صورت من را خواسته‌اید که صحبت کنم.

میثاقی: خب باید سوال کنم... اگر می خواهید شما صحبت کنید قصه فرق دارد.

افشاریان: من هستم تا هر وقت شما هر سوالی خواستید بپرسید. فقط اسم زنم را نیاوردی، زنم را هم می خواهی بگویم کیست و چه کاره است...

میثاقی: آقا...

افشاریان: آقای حکیم را اسمش را آوردی. 

میثاقی: از دوستان کهکیلویه و بویراحمد.

افشاریان: بله، اصلا شما مشکلت با من نیست. با استان و لرهای استان است... آقای حکیم را چرا کنار من گذاشتید؟ حکیم دقیقا 20 سال است در تهران زندگی می کند. داور درجه سه است، درجه دو و درجه یک و ملی بوده است. تمام ابلاغ هایش را از تهران ولی حرف شنوی من گرفته است. من باید چوب بخورم که همشهری من است؟ این خیلی من را اذیت کرد. آنها را می‌گفتید داماد و پسرم هستند، ولی این چه؟

میثاقی: تمام شد؟

افشاریان: نه.

میثاقی: چرا این همه استعداد داوری در استان شما فامیل تان هستند؟ چرا فقط فامیل های شما داور می شوند؟

افشاریان: می دانید چند داور در استان مان داریم؟ 

میثاقی: 15، 16 تا...

افشاریان: 45 داور در استان من داریم.

میثاقی: لیگ برتر فقط؟

افشاریان: شاید چیزی که شما می گویید. اگر یکی از آنها پسر من باشد، اشکال دارد؟

میثاقی: به آقای شیرازی هم می گفتم چرا اینها پسر شما هستند؟

افشاریان: مشکلش چیست؟ پسر من داور خوبی است. وقتی خوب است و استعداد دارد، اگر من رییس نباشد اشکال ندارد؟

میثاقی: قبل از آن از نفوذتان استفاده نکردید تا رشد کند؟ می خواهید رو کنم؟

افشاریان: اجازه بدهید آقای میثاقی عزیز، شما می خواهید بفهمید داور هستند یا نه یا اینکه مرا می خواهید بزنید؟

میثاقی: این چه ادبیاتی است آخر؟ سوال بدی است که درباره حضورتان در داوری می پرسم؟

افشاریان: بسیار بد است، چون من سال ها زحمت کشیدم. چون بازی های زیادی را سوت زدم و با شرف داوری کردم. صد درصد داور بااستعدادداریم. ما پارسال 6 هزار بازی قضاوت کردیم. 

میثاقی: وجدانی چیزی بپرسم؟ شما از هیچ رانتی برای پوریا پسرتان استفاده نکردید؟

افشاریان: از خودت می پرسم، کاش ابلاغش را می آوردم. هیچ رانتی وجود ندارد، خودش با رفتار خودش بالا آمده. همه مدارک داوری اش را می گویم. زمان حضورش در عرصه ها را هم می گویم.

میثاقی: تعداد قضاوت هایش برای تبدیل شدن به داور ملی رسیده؟

افشاریان: ما هنوز مصوبه مان را برای هیچ کس استفاده نکردیم. داور ملی در سنندج کلاس می نشیند و داوری می گیرد.

میثاقی: سال 96 آقای پوریا افشاریان داور درجه سه بوده؟

افشاریان: بگذارید کلی بگویم. 

میثاقی: جزییات داریم، کلی نداریم. 96 درجه سه بوده و باطل شده، طبق آیین نامه باید 98 درجه سه می نشسته؟ 

افشاریان: کاملا اشتباه است. من آن زمان رییس کمیته داوران بودم؟ کلاسی که برگزار می شود فدراسیون فوتبال تایید می کند. مدرس می آید و آمار و شناسنامه و ... را می دهد. آقای شکور، آقای مهرپیشه مدرس بوده است.

میثاقی: رییس کمیته داوران وقت استان گفته امضای من نیست؟

افشاریان: من خودم مدرس بودم. نایب رییس استان بالاتر از مدرس است. درجه سه را خودم امتحان گرفتم و قبول شده است. درجه دو را هم پیش من نگرفته، اینها همه اش درست است. به موقع بوده است.

میثاقی: 1400 اولین ابلاغ  را به عنوان داور چهارم رفته و کلاسش شما مدرس بودید؟

افشاریان: مگر فقط یک نفر در کلاس بوده؟ شما اشراف ندارید. ما برای یک کلاس ابلاغیه می دهیم. 24 نفر از همه استان ها می آیند و از استان من هم نشسته اند. بقیه استان ها هم اینگونه است.

میثاقی: آقای پوریا افشاریان دو سال از لیگ دو یه یک آمده، درست است؟

افشاریان: خدمت تان عرض می کنم. روزی که رییس کمیته داوران شدم، لیگ دویی ها را نمی شناختم. آقای احمدی مسئول چیدمان لیگ دو و سه نامه ای را برای من نوشت، من طبق نمره ناظران و رفتارها خواستم معرفی کنند. 13 نفر را معرفی کردند... یکی از آنها پوریا افشاریان است.

میثاقی: من یکسری مدارک دارم که می گویید درست نیست؟

افشاریان: با قدرت نشسته و کارش را می کند. اگر داور خوبی باشد توانمندی اش را نشان می دهد.

میثاقی: یه چیز دیگر بپرسم، پوریا متولد چند است؟

افشاریان: با منی؟

میثاقی: فرد دیگری در استودیو است؟

افشاریان: 1371.

میثاقی: پس مدرکی که وجود دارد و می گوید 1369 است چیست؟

افشاریان: فیک است.

میثاقی: ماجرای جوانان ذوب آهن چیست؟

افشاریان: ان زمان بازیکن جوانان ذوب آهن بود!

میثاقی: می گویند شناسنامه دیگری گرفته؟

افشاریان: خیر ، از زمانی که وارد داوری شد شناسنامه اش 71 شد!

میثاقی: خب قبلش چند بود؟

افشاریان: 69! اصلا ربطی به داوری ندارد. این سن واقعی اش 71 است، ولی شناسنامه 69 مال قبل از داوری است! شناسنامه اش کوچک شده است.

میثاقی: چرا کوچک کرده؟

افشاریان: مشکلش چیست؟

میثاقی: اگر مشکل ندارد همه برویم کوچک کنیم. 

افشاریان : می گویم خلاف نکرده، درست کوچک کرده است. شناسنامه اش 71 است. از اول 69 اشتباه بوده است.

میثاقی: یعنی روزی که رفتید شناسنامه بگیرید ، اشتباه 69 زدند؟

افشاریان(با مکث چند ثانیه): آقای میثاقی، دنبال چه می گردید؟

میثاقی: نه می گویم شما ...

افشاریان: 50 نفر در داوری کشور این کار را کردند. از اول ایشان شناسنامه اش 69 بود. ولی همان 11 سال پیش به دادگاه رفت و شناسنامه اش را کوچک کرد.

میثاقی: چه دادگاهی بود؟

افشاریان: همان دادگاهی که صالح هست و برای بقیه انجام می دهد.

میثاقی: پس متولد69 است؟

افشاریان: من توضیح دادم.

میثاقی: مگر می شود؟

افشاریان: این مال زمان بازی کردن در جوانان ذوب آهن بود.

میثاقی: پس متولد 69 است اما قانونی سنش را 71 کرده است. من دیگر توضیحی ندارم امیدوارم متوجه شده باشید چه شده است. پوریا داور خوبی است و بزرگ ترین مشکل او این است که شما پدرش هستید. قبول دارید این مسائل شبهه ایجاد می کند؟

افشاریان: من چه کنم؟ مشکلش چیست؟ به من بگویید. چه حساسیتی؟

در این بخش برنامه قطع شد و آیتمی روی آنتن شبکه سوم رفت؛ در بازگشت به استودیو از افشاریان درباره مسائل مهم داوری پرسیده شد و در نهایت در دقایق پایانی گفت و گو میثاقی خطاب به افشاریان اعلام کرد که جهت روشنگری مسائلی را بیان کرده و قصد خاصی نداشته است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما