مسابقه سلب مسئولیت: یک چمن چیه، آن را هم نداریم!
مهمترین چهرههای مدیریتی فوتبال ایران گوش تا گوش یک اتاق را پر کردهاند و از وضعیت چمن استادیومها مینالند.
به گزارش "ورزش سه"، در فاصله یک هفته تا شروع رقابتهای لیگ برتر در فصل آینده فوتبال ایران با بحرانی تکراری اما جدید در نوع خود مواجه شده است، اینکه ورزشگاهی برای برگزاری مسابقات بزرگ، چه در رده ملی و چه در رده باشگاهی، در اختیار ندارد.
در همین ابتدای مطلب باید درباره یکی از عجیبترین سویههای این موضوع صحبت کرد؛ ورزشگاه نقش جهان که میزبان اولین بازی فصل فوتبال ایران در سال جاری بود. دومین استادیوم بزرگ ایران که وضعیت عجیب و غریب چمنش نوید از فصلی در فوتبال ایران میدهد که احتمالا از هر نظر متفاوت خواهد بود.
در روزهای گذشته افرادی مثل رئیس اداره کل ورزش تهران و وزیر ورزش نیز به کرات درباره موضوع ورزشگاهها در فوتبال ایران اظهارنظر کردهاند و حالا باید منتظر صحبتهای مسئول زمین ورزشگاه نقش جهان هم بود.
کیفیت چمن ورزشگاه نقش جهان، دومین ورزشگاه ایران، در این تصویر کاملا قابل مشاهده است؛ ورزشگاهی که قرار بود میزبانی بازی تیم ملی را بر عهده داشته باشد. جالب اینجاست که حالا استقلال، پرسپولیس و تیم ملی ورزشگاه آبرومند برای میزبانی ندارند.
این در شرایطی است که فدراسیون فوتبال با سلب مسئولیت از خود از باشگاهها میخواهد خودشان ورزشگاههای میزبان بازیهایشان را معرفی کنند؛ فدراسیونی که خود برآمده از دل سیستم اداره دولتی ورزش ایران است و مثل باشگاهها کمتر آنها را در خط مقدم برنامهریزی برای آینده فوتبال ایران مشاهده میکنید.
در یکی دو سال گذشته واژه جدیدی به نام استانداردسازی به دایره لغات فوتبال و ورزش ایران اضافه شده اما بازسازی یا استانداردسازی صرفا شامل برخی تغییرات حداقلی است که آن هم با کمترین سرعت صورت میگیرد و البته با توجه به عدم شفافیت، کسی درباره دلایل این شکل از مدیریت اماکن ورزشی ایران سوالی نخواهد کرد.
اینکه ورزشگاهی مورد بازسازی قرار بگیرد و باشگاهی به مدت یک فصل و یا دو فصل خارج از ورزشگاه اصلی خود بازی کند، پدیدهای بسیار مرسوم در فوتبال روز دنیاست و پیشتر شاهد آن بودیم که بارسلونا و رئال هم در مقاطعی در خارج از استادیوم خانگی خود به مدت یکی دو فصل بازی کردهاند، اما نتیجه آن چه شده است؟ تغییرات گسترده و شگفتانگیز در راستای منافع فوتبال و هواداران در ورزشگاه خانگی آنها.
اما آنچه در نسخه وطنی آن متاسفانه شاهد هستیم این است که ورزشگاه آزادی چند بار مورد بازسازیهای اساسی قرار گرفته و در حال حاضر و در آخرین ورژن بازسازی، در یکی از عجییبترین پروژهها به مدت بیش از یک فصل است که این ورزشگاه تحت بازسازی قرار دارد و شواهد حاکی از آن است که قرار نیست تغییرات حداکثری صورت بگیرد. این یعنی معطل کردن فوتبال کشور برای بیش از یک فصل.
در حال حاضر حتی در کشورهای نه چندان قدرتمند فوتبال هم تقویم فوتبال باشگاهی آنها حتی تا چهار سال آینده مشخص است و یا میدانند تا فلان سال چند استادیوم و با چه کیفیتی در اختیار دارند اما در فوتبال ما، حتی نمیدانیم بازی هفته اول لیگ امسال بین پرسپولیس و ذوبآهن در کدام ورزشگاه قرار است انجام شود.
عجیب است که در کشور عزیزمان ایران که برخی پروژههای عظیم نفتی حتی در بازه زمانی یکساله به اتمام میرسند، چرا بازسازی یک ورزشگاه، دقت کنید بازسازی ورزشگاه را میگوییم نه ساخت یک مجتمع ورزشی کامل، بیش از یک سال به طول انجامیده است.
سوال دیگر اینجاست که ما مفهومی داریم تحت عنوان مدیریت پروژه، مفهومی داریم تحت عنوان کنترل پروژه، آقایان که میدانستند ورزشگاه آزادی در موعد مقرر به لیگ بیست و چهارم نمیرسد چرا به موازات آن و در موعد زودتر پروسه بازسازی ورزشگاه تختی را شروع نکردند تا آن را به موقع به فصل جدید برسانند؟
در حالی که در آن سوی خلیج همیشه فارس کشور عربستان در حال مانور تبلیغاتی با نمایش طرحهای خود برای استادیومهایش برای جام جهانی ۲۰۳۴ است، ما متاسفانه یک سال است که درگیر بازسازی یک استادیوم هستیم.
به فرموده رهبر معظم انقلاب، ایران قوی ورزش قوی میخواهد. مسئولین فدراسیون و وزارت ورزش باید بدانند که ورزش قوی زیرساختهای مناسب را میطلبد. آقایان شانه از مسئولیت خالی نکنند و نگویند که استقلال و پرسپولیس هم بروند استادیوم خود را مثل بارسا و رئال بسازند. این قیاس معالفارغ است و یادمان نرفته که تا چند صباح پیش مسئولیت اداره این دو باشگاه برعهده دستگاههای دولتی بوده و نه بخش خصوصی.
در پایان باید به این اشاره کرد که در طلوع دولت چهاردهم بایستی نفسی تازه به پیکره ورزش دمیده شود و مجددا از انتخاب و انتصاب افراد تکراری که بیشتر مرد وعده هستند تا مرد میدان پرهیز شود.
دیدگاه تان را بنویسید