نماینده اسبق انگلیس در آژانس بینالمللی انرژی اتمی: مدرکی دال بر انحراف غنیسازی در ایران وجود ندارد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، پیتر جنکینز نماینده اسبق انگلیس در آژانس بین المللی انرژی اتمی طی سال های 2001 تا 2006 میلادی در یادداشتی در پایگاه خبری لوبلاگ، نوشت: پس از نشست هفته گذشته کاخ سفید پشت درهای بسته در خصوص ایران، باب کروکر سناتور آمریکایی تاکید کرد که "به جای جلوگیری از اشاعه هستهای، ما در حال مدیریت آن هستیم. اگر وارد نظم نوین جهانی شویم که در آن ما به دنبال مدیریت اشاعه هستهای باشیم، یک جهان متفاوت تر و پرچالش تر خواهیم داشت." به نظر میرسد باب کروکر به طور عامدانه به اظهارات هنری کیسینجر اشاره کرده است که در سخنانی در کمیته خدمات مسلح سنا در 29 ژانویه گفته بود که "مذاکرات با ایران به عنوان تلاشی بینالمللی برای جلوگیری تهران از قابلیت تولید یک گزینه هستهای نظامی، آغاز شد. در شرایط کنونی این مذاکرات به طور اساسی به گفتگویی دو جانبه بر سر افق قابلیت هستهای ایران از طریق توافقنامهای است که یک محدوده فرضی یک ساله را برای یک گریز هستهای تصور شده، تعیین میکند. تاثیر این رویکرد موجب حرکت از جلوگیری اشاعه هستهای به سوی مدیریت آن خواهد شد. چیزی که کروکر و کیسینجر درباره آن صحبت می کنند، این است که: _
برنامه غنی سازی اورانیوم ایران معادل با اشاعه هستهای است. _ جلوگیری از دستیابی ایران به تاسیسات غنی سازی اورانیوم یک گزینه مقرون به صرفه برای آمریکا است. _ محروم کردن ایران از دستیابی به تاسیسات غنی سازی، قانونی خواهد بود. در هر 3 مورد آنها اشتباه میگویند. جنکینز در ادامه دلایل خود را برای رد نظرات کروکر و کیسینجر به این صورت اعلام کرده است. آیا غنی سازی اورانیوم به معنای اشاعه هستهای است؟ پیمان منع اشاعه تسلیحات هستهای موسوم به ان پی تی، اشاعه هستهای را این گونه تعریف میکند، در مورد کشورهایی که سلاح هستهای در اختیار ندارند مثل ایران، اشاعه هستهای عملا همان تولید یا دستیابی به سلاحهای هستهای است. بر اساس این تعریف، دستیابی به تاسیسات غنی سازی اورانیوم یا استفاده آنها برای مصارف صلح آمیز، مصداق اشاعه هستهای تلقی نمیشود. کشورهایی که سلاح هستهای در اختیار ندارند ولی قابلیت غنی سازی اورانیوم را دارند مثل ژاپن، برزیل، آرژانتین، آفریقای جنوبی، آلمان و هلند، هیچ گاه به عنوان اشاعه دهندگان هستهای به آنها اشاره نمیشود. هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند ایران قصد دارد از قابلیت غنی سازی اورانیوم برای
ساخت سلاح اتمی استفاده کند. ایران به خاطر آغاز مخفیانه برنامه غنی سازی و به خاطر حدس و گمانهای اطلاعاتی غرب درباره تحقیقات در زمینه تسلیحات هستهای، مظنون واقع شده است. اتهام تمایل ایران برای تولید سلاح اتمی، بر اساس این شواهد، به هیچ وجه استانداردهای اثبات آن اتهام را ندارد که بتوان با استناد به این شواهد، در دادگاههای انگلیس و آمریکا به پیروزی دست یافت. گزینه مقرون به صرفه؟ اگر جلوگیری از اشاعه هستهای، یک گزینه مقرون به صرفه برای آمریکا بود، میتوانستیم مطمئن باشیم که جورج دبلیو بوش این کار را انجام میداد. این کار مستلزم آن بود که آمریکا ایران را اشغال کند، تمامی تاسیسات هستهای ایران را شناسایی کند، آنها را نابود سازد. اگر من یک مالیات دهنده و رای دهنده آمریکایی بودم، تصور میکنم این چشم انداز، رنگ میباخت. محروم کردن ایران از تاسیسات غنی سازی اورانیوم جنکینز در ادامه در خصوص قانونی بودن محروم کردن ایران از دستیابی به تاسیسات غنی سازی اورانیوم، افزود: نظم بینالمللی که کیسینجر سالها درباره آن مطلب مینویسد، آشفته و پر از هرج و مرج نیست. این نظم بینالمللی بر مفاهیم و کنوانسیونهایی متکی است که
مبتنی بر حقوق بینالملل است. بر اساس حقوق بینالملل، محروم کردن ایران با زور از قابلیت غنی سازی تنها زمانی قانونی خواهد بود که آمریکا از شورای امنیت سازمان ملل، مجوز داشته باشد یا برای دفاع از خود یا متحدانش در برابر حمله مسلحانه ایران یک یکی از متحدان ایران، اقدام کند. شورای امنیت سازمان ملل اجازه استفاده از زور برای نابودی تاسیسات غنی سازی ایران را نداده است و با توجه به فقدان مدارکی که بر تصمیم ایران به استفاده از این تاسیسات برای تولید سلاح، حکایت کند، بعید است که چنین مجوزی را بدهد. ایران تهدیدی برای آمریکا یا هر متحد آن برای حمله مسلحانه نیست. البته به خاطر اینکه آمریکا قدرتمندتر از همه کشورهاست میتواند با رویکرد قلدر مآبانه خود از عمل به تعهدات بینالمللی طفره برود. این مساله تعجب برانگیز خواهد بود ولی کیسنیجر همچنان از آن دفاع میکند. دیپلمات سابق انگلیسی در ادامه تاکید کرد که کروکر و کیسینجر طوری صحبت میکنند که ظاهرا آمریکا همیشه در زمینه جلوگیری از اشاعه هستهای موفق عمل کرده است. ولی این گونه نبوده است. در دهه 1950 میلادی اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا به قدرتهای هستهای تبدیل شدند. در دهه
1960 میلادی نیز فرانسه، چین و اسرائیل و در دهه 1970 میلادی نیز هند و آفریقای جنوبی، در دهه 1980 میلادی پاکستان و در دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش نیز کره شمالی، به جمع قدرتهای هستهای پیوستند. مدیریت اشاعه هستهای واژه "مدیریت" میتواند به معنای راضی شدن به اشاعه هستهای باشد، و شاید منظور اصلی کیسینجر نیز همین مساله باشد. این واژه برای توصیف سیاستی که آمریکا و متحدانش برای حداقل 60 سال دنبال میکردهاند، کمتر گمراه کننده است: "مدیریت اجتناب ناپذیر گسترش فناوری هستهای به سویی که خطر استفاده غیر صلح آمیز از آن را کاهش دهد." بی شک اهداف مذاکرات کنونی با ایران نیز همین است. از ایران خواسته شده است تا: به تعهدات خود در چارچوب ان پی تی پایبند بوده و همچنان یک کشور غیر هستهای باقی بماند. به بازرسان بین المللی اجازه دسترسی به موارد مورد نیاز را برای راستی آزمایی پایبندی به این تعهدات بدهد. جبران ماهیت مخفیانه برخی فعالیتهای هستهای گذشته را با متوقف کردن برنامه هستهای بنماید تا زمانی که ماهیت صلح آمیز و شفاف برنامه هستهای به طور کامل تایید شود.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید