کد خبر: 356863
تاریخ انتشار :

بدیل روحانی فردی خواهد بود که خواهیم گفت صد‌ رحمت به آقای روحانی

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، این تحلیل را که برخی می‌گویند وزرای آقای روحانی مقابل ‌برخی‌اصولگرایان در حال عقب‌‌نشینی هستند، قبول دارید؟ از دولت آقای هاشمی نقل می‌شود که او به وزرای خود گفت شما به سیاست کاری نداشته باشید و سیاست با من؛ این جمله معروفی است. آیا آقای روحانی نیز همین جمله را به وزرای خودش گفت یا خیر، وزرا با او همراهی و هماهنگی ندارند و دائم مقابل انتقاد ‌برخی‌اصولگرایان عقب‌نشینی می‌کنند؟ خیر. ‌تفاوتی میان آقای هاشمی و کابینه‌اش با آقای روحانی و کابینه‌اش وجود دارد و آن اینکه صرف‌نظر از اینکه دولتمردان و اعضای کابینه آقای هاشمی چقدر رادیکال بودند و چقدر می‌خواستند در مسائل سیاسی موضع‌گیری کنند اما آقای هاشمی عملا موافق این مساله نبود و آنها را بیشتر تشویق می‌کرد که به کارهای وزارتخانه‌شان بپردازند. یک بار هم آقای هاشمی گفت: «کابینه من، کابینه تکنوکرات است». حالا اگر هم خیلی اعضای کابینه آقای هاشمی تکنوکرات نبودند، آقای هاشمی انتظار داشت مثل تکنوکرات‌ها رفتار کنند. درباره آقای روحانی این‌طور نیست که از وزرایش خواسته باشد ‌به مسائل سیاسی کاری نداشته باشند. ذاتا و خصلتا نزدیکان و اطرافیان و وزرای آقای روحانی آدم‌های محافظه‌کاری هستند. شاید رادیکال‌ترین آنها آقای مهندس زنگنه و آقای آخوندی و با مقداری فاصله آقای دکتر ظریف و مهندس اکبر ترکان هستند. اگر اینها استثنا شوند مابقی چه آقای روحانی به آنها می‌گفتند که دست از پا خطا نکنند و چه نمی‌گفتند فرقی نمی‌کرد. چون کسانی نبودند که یک مقدار ‌جسارت سیاسی داشته باشند که یکسری مباحث را بگویند و یکسری موضع‌گیری‌ها را انجام دهند. نمونه بارزش همین آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که می‌بینیم با کوچک‌ترین نهیبی که‌ به او می‌زنند، فوری دست‌هایش را بالا می‌برد و تسلیم می‌شود. آقای نوبخت از آقای جنتی بدتر، آقای نهاوندیان از هر دوی آنها بدتر، آقای نعمت‌‌‌زاده از همه بدتر. هیچ کدام جسارت و شهامت اینکه سر مواضع اصولی ‌خود بایستند ندارند. خیلی جالب است من فکر می‌کنم آقای رحمانی‌‌فضلی که یک اصولگرای به تمام معنا‌ست جسارت و شهامت و ایستادگی او روی مواضع اصولی و عقل‌‌مدارانه دولت خیلی از آقایان نوبخت، نعمت‌زاده، اسحاق جهانگیری، نهاوندیان و حسام‌الدین آشنا بیشتر است و نگرانی از اینکه واکنش جناح راست چه باشد، ندارد. اصلاح‌طلبان گلایه‌هایی از آقای روحانی دارند و بحث حمایت مشروط از او را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ مطرح می‌کنند، می‌گویند او باید برخی استانداران و فرمانداران را عوض کند تا ما بتوانیم دوباره بدنه رای‌مان را دعوت کنیم، بیایند و به آقای روحانی رای بدهند، فکر می‌کنید چرا آقای روحانی این کار را انجام نمی‌دهد‌؟ آقای علی صوفی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان می‌گوید «ما دیگر دلسرد شدیم از اینکه آقای روحانی این شجاعت را به خرج دهد»، آیا ایستادگی آقای روحانی مقابل این خواسته به خاطر شجاعت نداشتن است یا می‌خواهد در چند ماه باقیمانده تزلزل در بحث مدیریت‌های استانی ایجاد نشود؟ واقع مطلب این است که اصلاح‌طلبان چاره‌ای ندارند جز آنکه از آقای روحانی دفاع و حمایت کنند. من یک مرحله جلوتر می‌آیم و برخلاف آنچه آقای صوفی گفت یا برخی نزدیکان آقای عارف یا سایر اصلاح‌طلبان می‌گویند معتقدم ما همچنان باید تمام‌قد از آقای روحانی دفاع کنیم و در کنارش بایستیم. دلیلش هم واضح است چون در شرایطی که آقای روحانی زیر‌ سنگین‌ترین حملات از جانب اصولگرایان قرار دارد و ما شاهد هستیم بعد از هفتم اسفند ۹۴ شبانه روز دارند به دولت روحانی حمله می‌کنند و دارند تخریبش می‌کنند و حتی اصولگرایان معتدل و میانه‌رو هم حاضر نیستند‌ از او به دفاع برخیزند ما نمی‌توانیم واقعیت‌های جامعه را نادیده بگیریم و بگوییم که ما دست از روحانی شستیم یا یکسری شروط بگذاریم و بگوییم آقای روحانی باید به این شروط و بحث‌های ما تن دهد. واقعیت امر این است که اصلاح‌طلبان و آقای روحانی مثل زن و شوهری هستند که به‌رغم همه دلخوری‌هایی که از همدیگر دارند مجبورند به‌خاطر بچه‌ها با همدیگر زندگی کنند. اصلاح‌طلبان با وجود همه گلایه‌هایی که دارند مجبورند با آقای روحانی همراهی کنند چون آلترناتیو دیگری ندارند. به فرض شورای راهبردی یا سیاستگذاری یا هر مجموعه تصمیم‌گیر دیگری در جناح اصلاحات به جمع‌بندی برسد که دیگر حاضر به حمایت از آقای روحانی نیست چون حرف‌ها را به رئیس‌جمهور منتقل کرده و رئیس‌جمهور حاضر نشده شرط‌های حداقلی را بپذیرد و بر همین اساس اصلاح‌طلبان رسما اعلام کنند دیگر از آقای روحانی در انتخابات اردیبهشت ۹۶ حمایت نمی‌کنند، سوال این است که از چه کسی می‌خواهند حمایت کنند؟ یا باید بگویند مردم، جریان اصلاحات در انتخابات شرکت نمی‌کند و نامزدی ندارد یا باید بگویند آقای روحانی نه، ولی مردم بیایید به این گزینه که رهبری اصلاحات می‌گوید رای بدهید که هیچ کدام از این دو حالت نمی‌شود. امکان دارد آقای ظریف یا آقای جهانگیری به صحنه بیایند؟ آقای جهانگیری هیچ فرقی با آقای روحانی ندارد و رئیس‌جمهور شدن او هیچ تغییری به وجود نمی‌آورد اما گزینه دم دستی‌تر و شناخته‌تر را می‌گویم که آقای دکتر عارف است. واقع امر بر این است که اگر اصلاح‌طلبان روحانی را کنار بگذارند و نامزد خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ عارف انتخاب کنند، جریان اصلاحات از چاله در‌می‌آید و به چاه می‌افتد. دستاوردهای اصلاحات در شرایطی که آقای عارف رئیس‌جمهور شود به مراتب بدتر و محدودتر از دوران ریاست‌جمهوری آقای روحانی خواهد شد. مثال می‌زنم؛ در جریان انتخابات مجلس دهم ‌کدورت‌هایی بین من و اصلاح‌طلبان بر سر ریاست مجلس به وجود آمد چون من می‌گفتم ریاست مجلس باید همچنان در دست آقای علی لاریجانی بماند اما دوستان اصلاح‌طلب می‌گفتند، نباید این اتفاق رخ دهد، ما از مردم دعوت کردیم مردم به پای صندوق‌های رای آمدند حماسه ۷ اسفند ۹۴ و ۱۰ اردیبهشت ۹۵ خلق شد و بیش از یک صد نماینده جدید اصلاح‌طلب وارد مجلس شدند، پس آقای عارف حتما باید رئیس مجلس شود اما من مخالف این تحلیل بودم و می‌گفتم خیر آقای عارف نباید رئیس مجلس شود، همچنان باید علی لاریجانی بر کرسی ریاست مجلس باقی بماند. الان نزدیک به سه ماه گذشته آقای عارف و بیش از یک‌صد نماینده جدید اصلاح‌طلب راه یافته به مجلس واقعا چه کار کردند؟ یعنی عملکرد آقای عارف و یک‌صد نماینده اصلاح‌طلب بهترین دلیلی است که من می‌توانم بگویم آن روزها درست فکر می‌کردم و درست ماجرا را دیده بودم. آقای عارف یا یکی دیگر از نمایندگان ائتلاف امید حتی یک سخنرانی و یک نطق ‌پنج‌دقیقه‌ای قوی میان دستور نکردند که ما همان را برای مردم مصداق و دلیل بیاوریم که این نتیجه مثبت بارز و ملموس رای دادن به لیست امید بود، دیدید فلانی چه نطقی کرد شجاعت و شهامتش را مشاهده کردید. ما حتی عُرضه نداشتیم یک کمیسیون ابتدایی و ساده را هم بگیریم. یعنی مایی که مدعی گرفتن ریاست مجلس بودیم حتی عُرضه نداشتیم مدیریت یک کمیسیون ساده و ابتدایی را بگیریم. بنابراین هنوز اصلاح‌طلب‌ترین نماینده مجلس علی مطهری است و تنها صدای اصلاح‌طلبی اوست. الان خیلی‌ها دارند متوجه می‌شوند که صادق زیباکلام درست می‌گفت ما قدرت نداریم، ما کسی را نداریم که بایستیم و مدعی شویم و خواسته باشیم که ریاست مجلس را بگیرد. بنابراین اگر بیاییم و روحانی را کنار بگذاریم کسی را نداریم که به مردم بگوییم روحانی دیگر تحت حمایت اصلاح‌طلبان نیست چون عملکردش خوب نبود بیایید به این فرد رای دهید. حالا دیگر مساله ردصلاحیت و مسائلی از این دست بماند. فرض کنید شورای نگهبان نوشته بدهد که شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان هر کسی را نامزد کرد، تایید صلاحیت می‌شود، آن وقت چه کسی را می‌خواهیم جای آقای روحانی بگذاریم تا حداقل انسجام و مدیریتی که ما در دولت یازدهم و شخص آقای روحانی سراغ داریم بتواند همان را به اجرا بگذارد. اگر گزینه اصلاح‌طلبان آقای عارف است، ما نزدیک به سه ماه گذشته توانایی‌های اجرایی و عملی آقای عارف را در مجلس دهم دیدیم. انگار نه انگار اصلا آقای عارف در مجلس حضور دارد. نه آقای عارف بلکه هیچ‌یک از نمایندگانی که با این همه تلاش و تقلّای مردم وارد مجلس شدند اقدام و حرکت محسوس و ملموسی انجام ندادند. آقای حجاریان گفته اصولگرایان در نهایت سمت آقای روحانی می‌آیند، منطق حرف او چیست؟ آقای حجاریان در حقیقت اصولگرایان معتدل و میانه‌رو را می‌گوید. در واقع جریانات میانه‌رو اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا هیچ آلترناتیو دیگری به جز حمایت از آقای روحانی ندارند. یعنی همان سوالی که مطرح کردم که اگر اصلاح‌طلبان نخواهند از آقای روحانی حمایت کنند از چه کسی می‌توانند حمایت کنند؟ این سوال اتفاقا درباره اصولگرایان معتدل و میانه‌رو هم مطرح است. اصولگرایان معتدل و میانه‌رو اگر از آقای روحانی حمایت نکنند واقعا از چه شخصیت اصولگرایی می‌خواهند حمایت کنند که حداقل شانس موفقیت داشته باشد؛ قالیباف، رضایی، احمدی‌نژاد، جلیلی و پرویز فتاح کسانی نیستند که اصولگرایان معتدل و میانه‌رو بخواهند از او حمایت کنند بنابراین حرفی که آقای حجاریان می‌گوید در تجزیه و تحلیل نهایی چه اصولگرایان معتدل و میانه‌رو و چه اصلاح‌طلبان معتدل و میانه‌رو چاره‌ای جز حمایت از آقای روحانی و ایستادن پشت سر او ندارند، چون بدیل آقای روحانی چه برای اصلاح‌طلبان و چه برای اصولگرایان فردی نیست که از او بهتر باشد بلکه بدیلش فردی خواهد بود که در حقیقت می‌گوییم صد‌ رحمت به خود آقای روحانی. آقای روحانی به آقای هاشمی در این سه سال نزدیک‌تر شد یا دورتر‌؟ آقای روحانی سعی کرد خودش را از آقای هاشمی دور نشان دهد‌، فقط و فقط برای اینکه از اصولگرایان دلربایی و دل‌فریبی کند. یعنی این طور جلوه داد که ببینید من چقدر خوبم، ببینید من با آقای هاشمی کاری ندارم، ببینید من با او مراوده و رفت و آمدی ندارم، چون آقای روحانی می‌داند بغض و کینه اصولگرایان ‌رادیکال از آقای هاشمی رفسنجانی به مراتب بیشتر از رئیس دولت اصلاحات است. ممکن است آقای روحانی با رئیس دولت اصلاحات سلام و علیک کند و اصولگرایان ‌رادیکال این مساله را هضم کنند اما اگر ببینند آقای روحانی حشر و نشر و سر و سری با آقای هاشمی دارد به هیچ وجه از گناه آقای روحانی نمی‌گذرند. رای آقای روحانی نسبت به سال ۹۲ کمتر می‌شود یا بیشتر؟ به هر حال نارضایتی از آقای روحانی کم نیست. در میان کسانی که در سال ۹۲ به او رای دادند‌، فکر می‌کنم که به هر حال آنها هم به این نقطه خواهند رسید که چاره‌ای جز رای دادن مجدد به آقای روحانی ندارند. از کابینه کسی رقیب او می‌شود، مثل آقایان قاضی‌زاده هاشمی، رحمانی‌فضلی، ظریف یا جهانگیری؟ خیر، شاید دلشان بخواهد ولی هیچ کدام نامزد نمی‌شوند چون می‌دانند هیچ شانسی ندارند. البته ممکن است برخی اصولگرایان با وعده حمایت از دکتر‌ قاضی‌زاده، او را وسوسه کنند که بیاید.
منبع: روزنامه آرمان

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها