هاشمی رفسنجانی؛ از «رییس جمهوری» تا «رییس جمهورسازی»/ واکاوی 11 گام انتخاباتی آیتالله از سال 59 تا 92
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
هاشمی اما فراز و نشیب های زیادی را در سه دهه اخیر به خود دیده است، چه آن زمان که از او به عنوان «سردار سازندگی» نام برده می شد و محبوبیتی فرگیر داشت، چه در دوران اصلاحات که به یکباره با چوب اصلاح گراها به کناری نهاده شد و او را « عالیجناب سرخ پوش» لقب دادند، یا آن زمان که در سال 84 اصلاح طلبان گرد او جمع شدند و اصولگراها احمدی نژاد را در مقابلش علم کردند و حال این روزهایی که از او که خود را فردی فراجناحی میداند به عنوان یکی از لیدرهای جریان اصلاح طلب نام برده می شود.
«انتخابات» اما هراز گاهی نام آیت الله را بیش از هیشه بر سر زبان ها انداخته است، چه انتخابات مجلس ششم و ماجرای آخر شدن او در لیست تهران و انصراف از نمایندگی تهران، چه انتخابات خبرگان و تکیه زدن بر ریاست مجلس خبرگان و به یکباره کنار گذاشته شدن از ریاست همان مجلس و در راس همه اینها« انتخابات ریاست جمهوری» و انتخابات 92 انتخاباتی که بار دیگر هاشمی را بیش از گذشته به متن تحلیل های سیاسی آورده است.
در این میان اما دو نگرش نسبت به حضور کهنه سیاستمدار رفسنجانی مطرح است؛ آنجا که برخی از او به عنوان کاندیدایی احتمالی نام می برند و در سویی دیگر او را صحنه گردان انتخابات می دانند که در تکاپو برای به میدان فرستادن گزینه ای مطلوب نظر خود است. هاشمی اینبار چگونه عمل کند، باید تا آخرین لحظات پایان ثبت نام کاندیداها منتظر ماند، و شاید تعبیرمناسب را سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات در چند روز اخیر بیان کرد که گفت« آقای هاشمی دقیقه90 وارد عرصه انتخابات میشود و تمام معادلات را به هم میریزد».
برای شناخت بیشتر نقش هاشمی در ده دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری ایران، به بررسی رفتار او در این انتخاباتها خواهیم پرداخت:
اولین انتخابات ریاست جمهوری و مسئولیت سنگین هاشمی جوان در برگزاری انتخابات!
هاشمی جوان و مبارز انقلابی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار فقها و دوستان مبارز خود همچون« آیتالله سید علی خامنهای، آیت الله محمد حسین بهشتی، محمد جواد باهنر و آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی» در جریان انقلاب اسلامی رو به تحزب آورده و اولین حزب را به نام «جمهوری اسلامی» ساماندهی کردند تا حزب جمهوری اسلامی از همان ابتدا تا به امروز که هنوز هم تحزب و حزب گرایی در وانفسانی نهادینه شدن است، قدرتمندیترین حزب ایران نام بگیرد.
هاشمی برای اولین بار نیز به عنوان نامزد همین حزب و به طور مستقیم کاندیدای نمایندگی اولین مجلس شورای اسلامی شد و به عنوان نفر سیزدهم از شهر تهران راهی پارلمان شد و در اولین حضور نیز رای نمایندگان به ریاست مجلسی او داده شد تا او بر کرسی ریاست پارلمانی تکیه زند که بسیاری از بزرگان مبارز و انقلابیون را به خود می دید.
هاشمی حتی در همان دوران نیز در کنار ریاست مجلسی، سرپرستی وزارت کشور برای برگزارش انتخابات ریاست جمهوری نیز بود. نکته بارز در آن انتخابات این بود که حزب متبوع هاشمی، جلال الدین فارسی را به عنوان نامزد نهایی این حزب برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد اما به علت شائبه افغانی بودن وی، نامزد حزب جمهوری اسلامی جای خود را به حسن حبیبی داد و ابوالحسن بنی صدر توانست با اکثریت آراء در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی برسد تا هاشمی رفسنجانی و حزبش اولین شکست انتخاباتی خود را به در اولین انتخابات ریاست جمهوری تجربه کند.
رویه بنی صدر در دوران ریاست جمهوری و اختلافات اساسی او با نیروهای انقلاب و مدیریت نابخردانه او در جریان حمله عراق به ایران موجب شد که مجلس شورای اسلامی با ریاست هاشمی رای به عدم کفایت اولین رئیس جمهور ایران اعلام دهد.
دومین انتخابات ریاست جمهوری و نقش کمرنگ هاشمی در انتخابات به دلیل مسئولیت ریاست قوه مقننه!
بعد از عزل ابوالحسن بنی صدر تا زمان برگزاری دور جدید انتخابات برای مدت کوتاهی شورای ریاست جمهوری مرکب از نخست وزیر«محمد علی رجایی»، رییس دیوان عالی کشور« آیتالله محمد حسین بهشتی » و رییس مجلس شورای اسلامی« آیتالله هاشمی رفسنجانی» اداره امور کشور را در اختیار گرفتند و نهایتا همین شورا با حضور سیداحمد خمینی تصمیم به برگزاری انتخابات جدید گرفت و انتخابات مرداد ۱۳۶۰ برگزار شد.
در دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای اولین بار شورای نگهبان وظیفه بررسی صلاحیت نامزدها را بر عهده داشت. آیت الله جنتی از اعضای شورای نگهبان در تبین این امر گفت: «مسئله مذهبی بودن، قضیه این است که باید پایبند به مذهب باشند، یعنی چیزی که روشهای او را تنظیم میکند، در زندگی به او برنامه بدهد، مذهب باشد. هر کجا که مجاز است اقدام بکند، هر جا که مجاز نیست خودداری کند. این معنای مذهبی بودن است. عمده اینها از جنبه فقدان قید سیاسی رد شدند. سیاسی بودند امری است که ورزیدگی سیاسی و سوابق کاری سیاسی لازم دارد... یکی از راههای بررسی این مسأله دقت در سوابق کاری اینهاست. بسیاری از اینها در کاری بودهاند که تماس با سیاست نداشته است یک نفر که سابقه سیاسی نداشته باشد، نه قبل از انقلاب و نه بعد از انقلاب، چطور میتواند به عنوان یک نفر سیاسی معرفی شود.».
آیتالله جنتی همچنین در تبیین راههای احراز شرایط نامزدها گفت: «هم از طریق مرکز اسناد، هم از طریق فرمهایی که خودشان پر کرده بودند، هم از طریق اطلاعاتی که خودمان داشتیم و هم از طریق تحقیقاتی که از گوشه و کنار به عمل آمد... عدهای را که نتوانستیم از این راهها وضعیتشان را روشن کنیم، اینها را خواستیم و با اینها مصاحبه کردیم.»
با معرفی محمد علی رجایی از سوی حزب جمهوری اسلامی و حمایت هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس قوه مقننه از نامزدی نخست وزیر دولت بنی صدر، رجایی توانست با بیش از 13 میلیون رای اکثریت مردم و تایید امام خمینی(ره) راهی قوه مجریه شود. شاید تجربه اولین شکست انتخاباتی حزب جمهوری در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری بود که باعث شد هاشمی به عنوان رئیس قوه مقننه در این انتخابات نقش کمتری نسبت به دیگر اعضای حزب جمهوری اسلامی داشته باشد.
سومین انتخابات ریاست جمهوری و ورود رسمی روحانیون به عرصه انتخابات!
سال 60 برای هاشمی و ملت ایران سال انتخابات بود و با شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، مردم برای سومین بار به پای صندوقهای رای رفتند تا رئیس جمهوری دیگر را انتخاب کنند.
مهمترین تحول در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری، طرح مجدد بحث روحانی بودن رییس جمهور بود. پس از آشکار شدن ضعفها و سستیهای متصدیان امور در دولت موقت که عمدتا ملی گرا بودند، حضور تدریجی روحانیون در صحنه اداره کشور جدی تر شد و در این میان هاشمی رفسنجانی نقش اساسی و بسزایی را بازی کرد.
این در شرایطی بود که امام خمینی(ره) بارها بر عدم حضور روحانیت در مناصب اجرایی کشور تأکید کرده و مخالف کاندیدا شدن روحانیون برای پست ریاست جمهوری بودند و تلاش اعضای جامعهی مدرسین و دیگر افراد برای کسب رضایت ایشان نیز موثر واقع نشده بود. از همین رو بود که در انتخابات دوره اول و دوم ریاست جمهوری، روحانیون کاندیدای این پست نبودند. چه آنکه امام خمینی معتقد بود «که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسایل اجرایی است و اگر چنانچه اسلام پیروز بشود، روحانیون میروند سراغ شغلهای خودشان...»
اما سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری،انتخاباتی متفاوت بود، چه آنکه حزب جمهوری اسلامی با توجه به شرایط خاص کشور و عدم وجود کاندیدای قابل قبول که بتواند در سطح جامعه از آرای لازم برخوردار گردد، به امام خمینی پیشنهاد کرد که اجازه دهند روحانیون کاندیدای این انتخابات نیز گردند. این پیشنهاد که توسط آقای هاشمی رفسنجانی به امام خمینی ارائه شد به منظور باز کردن راه برای کاندیدا کردن آیتالله خامنهای، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی توسط این حزب بود که در نهایت نیز با پذیرش امام خمینی این موضوع انجام شد.و آیت الله خامنه ای به ریاست جمهوری رسید.
دوره چهارم انتخابات ریاست جمهوری؛ ثبات و ادامه ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنهای و ریاست هاشمی رفسنجانی بر مجلس
اولین دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای را باید دوران ثبات در مدیریت سیاسی کشور در جایگاه ریاست جمهوری دانست، بعد از چند سال پر تنش و پر اضطراب ترور مسئولان، دوران آیت الله خامنه ای دورانی با آرامش نسبی در عرصه داخلی بود و کشور در بعد بین المللی در جنگ با عراق به سر میبرد.
با قطعی شدن حمایت تشکلهای عمده از نامزدی آیتالله خامنهای و با توجه به تصویب قانونی که لزوم کنارهگیری از مناصب عالی دولتی را برای شرکت در انتخابات شرط کرده بود؛ چهرههای مطرح اندکی در انتخابات ثبت نام کرده و از میان 50 نفری که برای نامزدی انتخابات ثبتنام کرده بودند، تنها صلاحیت 3 نفر تأیید شد .
با رد صلاحیت بازرگان، جریان موسوم به نهضت آزادی با صدور اطلاعیهها و مصاحبهها با رسانههای بیگانه به سمپاشی علیه شورای نگهبان پرداخت. این در حالی بود که بهواسطه مواضع مغایر فضای انقلابی که از سوی نهضت آزادی اتخاذ میشد، در صورت تأیید صلاحیت نیز، او هیچ شانسی برای پیروزی نداشت. پس از این جنجالها، آیتالله خزعلی از اعضای وقت شورای نگهبان در مصاحبهای دلایل رد صلاحیت بازرگان را رسماً اعلام کرد. عمده دلایل رد صلاحیت او، اعلام موضع برای انحلال مجلس خبرگان، استعفا از دولت در اعتراض به تسخیر لانه جاسوسی امریکا، حمایت از مواضع ضد اسلامی حسن نزیه، مخالفت با ولایت فقیه و مبانی جمهوری اسلامی بود.
هاشمی رفسنجانی که در آن زمان به عنوان رئیس دومین دوره مجلس شورای اسلامی فعالیت میکردد از نامزدی رئیس جمهور حمایت کرد و این در حالی بود که حضرت آیتالله خامنهای تمایل چندانی به ادامه حضور در این پست نداشتند و دو هفته پس از برگزاری انتخابات در تبیین شرایط نامزدی خود چنین فرمودند: «در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری قصد اعلام نامزدی و شرکت نداشتم و با خود فکر میکردم که دیگران در انتخابات شرکت خواهند کرد.
تصمیم جدی داشتم که در انتخابات شرکت نکنم. اما حضرت امام شرکت در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را برای اینجانب لازم، و به عنوان یک حکم شرعی و تکلیف شرعی، بنده را موظف کردند تا در انتخابات شرکت کنم. چون قبل از انجام انتخابات نخواستم این مطلب را از زبان امام نقل کنم، تا مبادا در نتیجه انتخابات مؤثر افتد. ولی امروز شما ملت بدانید، هیچ انگیزهای غیر از عمل به تکلیف شرعی در قبول این وظیفه سنگین نداشتهام.»
رحلت امام خمینی و برگزاری پنجمین انتخابات ریاست جمهوری در هنگامه ای نزدیکتر از موعد مقرر!
پس از رحلت امام خمینی(ره)، حضرت آیتالله خامنهای که پست ریاست جمهوری را داشتند، در تاریخ 16/3/1368 توسط مجلس خبرگان به رهبری انقلاب برگزیده شدند، این در شرایطی بود که بیش از 3 ماه تا پایان دورهی ریاست جمهوری ایشان باقی مانده بود.
علیاکبر محتشمیپور، وزیر کشور وقت در اطلاعیهای آغاز زودهنگام ثبتنام داوطلبان ریاستجمهوری را از چهارشنبه 7 تیر 1368 تا یکشنبه 11 تیر 1368 اعلام کرد تا تکلیف دولت آینده هرچه سریعتر مشخص شود. در زمان حیات امام و با توجه به رو به پایان بودن دوران ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنهای بسیاری از گروههای و شخصیتهای سیاسی از هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور آینده ایران یاد میکردند.
با توجه به اختیارات گستردهای که ریاست جمهوری در قانون اساسی جدید به دست آورده بود و حذف نخست وزیر از سیستم دولت، انتخابات رئیس جمهور در حقیقت آینده دولت و سیاستهای داخلی و خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را مشخص مینمود.
با توجه به اقبال عامه مردم به فضای باز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بعد از جنگ، عملا تمام نگاهها به جناح راست میانهرو و لیدر این جریان هاشمی رفسنجانی بود که به علت بیطرفی نسبی در برخورد با دو جناح، مورد تأیید هر دو جریان بود. بعد از رحلت امام و مشخص شدن زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بسیاری از گروههای سیاسی حمایت خود را از هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات اعلام کردند.
مهدی کروبی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز«جناح چپ» صریحا از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی حمایت کرد و از حمایت مجمع روحانیون مبارز تهران از ایشان خبر داد. همچنین مجمع روحانیون مبارز در تاریخ 25/4/1368، دقیقا 10 روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، در بیانیهای اعلام داشت: «روحانیون مبارز تهران، همانطور که از مدتها پیش اعلام کرده است، حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان نامزد بافضیلت و شایسته ریاست جمهوری اسلامی ایران معرفی میکند و مفتخر است که از نامزدی عزیز و بزرگوار حمایت میکند.»
از سوی دیگر جامعهی روحانیت مبارز «جناح راست» با توجه به اینکه هاشمی رفسنجانی از اعضای برجسته آن به شمار میرفت، و لیکن قرابت و نزدیکی دیدگاههای هاشمی به جناح راست و پذیرش آن نوع اقتصادی که جناح راست آن را همواره مطرح میکرد، از ایشان حمایت نمود. علیاکبر ناطق نوری، سخنگوی غیر رسمی جامعهی روحانیت مبارز، سه ماه قبل از انتخابات، کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی از طرف جامعهی روحانیت مبارز را رسما اعلام کرد: «کلیهی اعضای شورای مرکزی جامعهی روحانیت مبارز در جلسهی اخیر خود به اتفاق آرا حجهالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی را برای انتخابات آتی رئیسجمهوری کاندیدا کردند.»
جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم نیز در بیانیهای از مردم خواست تا به هاشمی رفسنجانی، مرد تقوی، اندیشه، تجربه و عمل و یار صدیق آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، رأی دهند. با برگزاری انتخابات هاشمی رفسنجانی به عنوان چهارمین رئیس جمهور ایران با رای 55 درصدی قبای ریاست مجلس را از تن درآورد و راهی نهاد ریاست جمهوری شد.
مردادماه در اولین جلسهی نمایندگان مجلس پس از پایان تعطیلات تابستانی، حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی، از ریاست قوه مقننه استعفا داد و برای ریاست جمهوری سوگند یاد کرد. فردای آن روز مهدی کروبی با 154 رأی از ناطق نوری که 96 رأی کسب کرده بود، پیشی گرفت و به ریاست مجلس رسید.
سردار سازندگی و پیروز ششمین انتخابات ریاست جمهوری!
دور اول از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با شعار ساختن ایران در شرایطی به پایان رسید که آیت الله مخالفت بسیاری از دوستان دیروز را با خود می دیدید. دکتر عبدالله جعفرعلی جاسبی (رییس دانشگاه آزاد اسلامی)، مهندس رجبعلی طاهری (استاندار وقت تهران در دولت اول هاشمی)و احمد توکلی رقبای رئیس جمهور وقت بودند. حضور دو چهرهٔ اول بیشتر از همه با تأیید سیاستهای هاشمی شباهت داشت و تنها احمد توکلی رقیب واقعی وی محسوب می شد
توکلی در نطقهایش بر بی عدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاستها و مدیریتها، امتیازطلبی و تجملگرایی کارگزاران، و کماعتنایی آنان به مشارکت سیاسی مردم، سیاستهای ایدئولوژیزدایی و رفاه طلبی تمرکز داشت و فهرست بلندی را که به عنوان سوء تدبیرها و سوء رفتارهای دولت پنجم در نظر داشت به چالش کشید . کارگزاران دولت پنجم هم در دیگر سو بیان می کردند که رفاه و سازندگی، ۲ ارمغان دولتشان است که سبب محبوبیت بیبدیل سردار آن«اکبر هاشمی رفسنجانی» شده است .
در این میان اما حمایت اغلب تشکلهای جناح راست از هاشمی بود. جامعه روحانیت که هاشمی از اعضای شورای مرکزی آن بود به حمایت از هاشمی برخواست و جامعه مدرسین اعلام کردکه هاشمی را ارجح میداند. روزنامه رسالت که زمانی توکلی سردبیر و از بنیانگذاران آن بود، هم پشت سر هاشمی قرار گرفته بود. حبیبالله عسگراولادی دبیرکل جمعیت مؤتلفه اسلامی نیز حمایت حزب متبوعش از هاشمی را اعلام کرد .
مجمع روحانیون مبارز دیگر تشکل روحانی اما در این دور از انتخابات برخلاف دور اول که از هاشمی حمایت کرد، بر مدار سکوت حرکت کرد و برخی اعضای مجمع روحانیون نیز اعلام کردند که نفیاً و اثباتاً در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
بهزاد نبوی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اما در اظهارنظری انتخابات را تشریفاتی خواند که در آن برد هاشمی مسجل است. واجدین شرایط برای رای دادن در این انتخابات بیش از۳۳ میلیون نفر بودند. از این تعداد ۱۶میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در انتخابات شرکت کردند و هاشمی رفسنجانی با کسب حدود ۱۰ میلیون رأی، نزدیک به ۷۶ درصد آرای شرکت کنندگان و کمی بیش از ۳۲ درصد آرای کل واجدین شرایط را به دست آورد.
هفتمین انتخابات ریاست جمهوری و تقدیم قدرت به اصلاح طلبان!
انتخابات هفتم ریاست جمهوری اما انتخاباتی متفاوت بود. آنجا که دولت هاشمی که دیگر فرصتی برای حضور در انتخابات نداشت انتخاباتی را برگزار کرد که طی ان قدرت از اصولگرایان به اصلاح طلبان واگذار شد.
وی در خطبههای نماز جمعه پیش از برگزاری انتخابات همان سال گفت:«حالا یک جاهایی مکن است انتخابات ساختگی باشد و بعضیها فکر میکنند که مثلاً به ظلم و خیانت کمک میکنند، خوب در کشور ما که اینجوری نیست، اینجا یک انقلابی است، مردم انقلاب کردند، مردم از انقلاب دفاع کردند، مردم همیشه رأی دادند، از سال اول تا امروز همه کارها با انتخابات انجام میشود. ممکن است بعضیها هم قبول نداشته باشند ولی اکثریت مردم در این جریان بودهاند و من فکر میکنم به عنوان یک وظیفه اسلامی همه سعی میکنند روز جمعه ساعتی را وقت مصرف کنند و رأیشان را به صندوق بیندازند.»
وی اینگونه ادامه داد«شما که میدانید ما همیشه با اعتماد مردم کار کردهایم، با اعتماد مردم پیروز شدیم، با اعتماد مردم در جنگ فاتح شدیم، با اعتماد مردم کشور را ساختیم، خوب این اعتماد اینقدر سرمایه عظیمی است، چه درآمدی از این باارزشتر است که ما به خاطر او در دل مردم شک بیندازیم که مردم شک بکنند که اینها راست میگویند یا نه، انتخابات آزاد است یا نه، آراء ما دزدی میشود یا نه، باید واقعاً مسئولان اجرایی و ناظران به گونهای کار بکنند که خیال مردم راحت باشد، البته این را هم میدانم که عدهای هستند که ما هر کاری بکنیم آنها حرف منفی میزنند که درست نبود و تقلب شد.»
در نهایت انتخابات سال 76، با حضورر 4 نامزد انتخابات ریاست جمهوری برگزار و سید محمد خاتمی توانست با رای 20 میلیونی راهی خیابان پاستور شود و جایگزین سردار سازندگی شد.
نتایج نهایی ساعت ۱۴ شنبه سوم خرداد در حالی از سوی ستاد انتخابات وزارت کشور اعلام شد که علی اکبر ناطق نوری رقیب اصلی خاتمی ساعتی پیش از آن در پیامی پیروزی خاتمی را در انتخابات تبریک گفته بود.
هشتمین انتخابات ریاست جمهوری و سرخوردگی هاشمی سالخورده از ناکامی در انتخابات مجلس ششم!
هاشمی رفسنجانی که بعد از دوران ریاست جکهوری در اقدامی عجیب در سال 78 وارد گود نمایندگی مجلس شده بود با آرائی ناپلئونی رای مردم تهران را کسب کرد. این انتخابات اما به وادی تخریب هاشمی تبدیل شد، تخریبی که دوستان اصلاح طلب پیشین علیه او به راه انداخته بودند و «عالیجناب سرخپوش» اصطلاحی که برای رییس دولت پیشین به کار برده می شد.
این هجمه ها آنقدر تاثیرگذار بود که آیت الله در لیست سی نفره تهران در جایگاه آخر بایستند و در نهایت نیز بعد از اعلام اسامی نمایندگان منتخب، کند از نمایندگی مردم کناره گیری کرد.
هاشمی رفسنجانی از آن زمان تا پایان دوره اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی دوران پرسکوتی را سپری کرد و از هاشمی رفسنجانی که نقش پررنگی در تمام انتخابات گذشته داشت تبدیل به مرد سکوت در انتخابات ریاست جمهوری دوره هشتم تبدیل شد.
در این دوره از انتخابات ۸۱۴ نفر ، داوطلب احراز پست ریاست جمهوری شدند ، شورای نگهبان نیز در پایان ۱۰ نفر را تایید صلاحیت کرد:احمد توکلی ، عبد الله جاسبی ، حجت الاسلام سید محمد خاتمی ، سید محمد کاشانی ، حسن غفوری فرد ، سید منصور رضوی ، سید شهاب الدین صدر ، حجت الاسلام علی فلاحیان ، مصطفی هاشمی طبا و علی شمخانی.
با وجود نامزدهای متعدد ، تنها حجت الاسلام سید محمد خاتمی و احمد توکلی از حمایت های کامل احزاب و جریان ها سیاسی برخوردار شدند. سید محمد خاتمی با بیش از ۲۲ میلیون رأی بار دیگر برکرسی ریاست جمهوری تکیه زد . در این انتخابات با وجود تقابل دو جناح یعنی اصلاح طلب و اصولگرا ، رقابت سیاسی پر نشاط و حساسی صورت نگرفت ، چه آنکه جناح راست به علل مختلف ، از جایگاه قدرتمندی در سیاست آن روزهای کشور برخوردار نبود.
نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و شکست هاشمی کهنه کار از شهردار جوان تهران!
سال 84 سالی متفاوت در سپهر سیاست ایران بود. شاید کمتر کسی فکر میکرد که با فرا رسیدن نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، هاشمی رفسنجانی بار دیگر عزم خیابان پاستور کند.
هاشمی در همان روزها از «قحط الرجال» سخن به میان میآورد و با بیان اینکه امروز برای حضور در انتخابات احساس وظیفه میکنم با مراجعه به وزارت کشور، نام خود را به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد. این درحالی بود که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به ریاست ناطق نوری نوری علی لاریجانی را به عنوان کاندیدای نهایی خود برگزیده بود ولی با خلف وعده محمود احمدی نژاد علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف نیز وارد عرصه انتخابات شدند که بعد از مدتی ولایتی به نفع آیت الله کنار کشید.
رد صلاحیت دو نامزد مطرح اصلاح طلب در ابتدای کار از سوی شورای نگهبان ا زدیگر ویژگیها این انتخابات بود. پس از اعلام نتایج تعیین صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان و رد صلاحیت آقایان دکتر مصطفی معین و مهندس مهرعلیزاده کاندیداهای اصلاح طلب، شوک بزرگ انتخابات رخ داد که منجر به درخواست هاشمی رفسنجانی از شورای نگهبان شد.
فردای آن روز، دکتر غلامعلی حدادعادل «رئیس مجلس شورای اسلامی دورهی هفتم» در نامهای خطاب به مقام معظم رهبری خواستار تجدیدنظر شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخاب ریاستجمهوری شد. حضرت آیتالله خامنهای در پی این نامه، نامهای خطاب به دبیر شورای نگهبان فرمودند که نسبت به اعلام صلاحیت آقایان معین و مهرعلیزاده تجدید نظر صورت گیرد. که بالاخره شورای نگهبان صلاحیت معین و مهرعلیزاده را تأیید نمود و جمعا کاندیداهای ریاست جمهوری دورهی نهم به 8 نفر رسید. که البته محسن رضایی چند روز مانده به انتخابات انصراف داد.
در میان نامزدها فقط هاشمی رفسنجانی سابقه نامزدی انتخابات ریاستجمهوری را داشت. هاشمی رفسنجانی در آن سال با این دیدگاهها و شعار وارد عرصه رقابت انتخابات شده بود« فهرست وزرای پیشنهادی خود را به رهبر ارائه خواهم کرد و تأیید ایشان برای من تعیین کننده است. برای معیشت اقشار نیازمند و امنیت فردی و اجتماعی مردم، امنیت شغلی و سرمایه و توسعهی ایران اهتمام بیشتری خواهم کرد.»
«من به موازنهی مثبت در روابط بینالملل اعتقاد دارم که باید به منافع متقابل اندیشید. باید در چارچوب منافع و احترام متقابل با کشورهای مختلف جهان ارتباط برقرار کرد و باید خطر امریکا را کم کرد. لازم است بیش از بیش به انسجام ملی به عنوان یک ضرورت توجه شود. به خاطر شرایط ملی و منطقهای برگزاری انتخابات سالم و صحیح، آیندهی کشور و نظام را بیمه میکند.»
« مخالف افراط و تفریط، و روش اعتدال را میپسندم. دولت پاسخگو باید حقوق شهروندی و اجتماعی مردم را به رسمیت بشناسد و یک تعادل عملی و منطقی بین مردم و حکومت برقرار باشد که در این راستا نقش نهادهای نظام و نهادهای مدنی قابل توجه است. همه با هم، کار برای سربلندی ایران اسلامی/ دولت پاسخگو، شعار انتخاباتی هاشمی رفسنجانی بود.»
حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار، خانهی کارگر، چکاد آزاداندیشان، حزب عدالت و توسعه، بخشی از مجمع روحانیون مبارز، جامعهی روحانیت مبارز، بخشی از جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم در این انتخابات از رئیس جمهور پیشین ایران حمایت کردند.
در این انتخابات برای اولین بار انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد و محمود احمدی نژاد و علی اکبر هاشمی رفسنجانی به دور انتخابات راه یافتند. در این دور از رقابت اما آقای شهردار تهران از مجموع 27 میلیون و 959 هزار و 253 رای، 782/248/17 رای را از آن خود ساخت و به عنوان نهمین رئیس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.
انتخابات ریاست جمهوری دهم و متهم شدن هاشمی در مناظرات انتخاباتی!
دهمین دوره انتخابات برای هاشمی رفسنجانی اما حکایتی دیگر داشت. او اعلام کرده بود در این انتخابات شرکت نخواهد کرد. میر حسین موسوی به عنوان اصلی ترین مخالف دولت محمود احمدینژاد وارد رقابت شد.
در این انتخابات محسن رضایی و مهدی کروبی نیز در کنار نخست وزیر سابق ایران به رقابت با رئیس دولت نهم پرداختند. این انتخابات یک تفاوت بزرگ با دیگر انتخاباتهای برگزار شده در ایران داشت و آن هم برگزاری مناظره بین نامزدهای انتخابات بود.
برگزای مناظره باعث شد پای هاشمی رفسنجانی به صورت مستقیم وارد رقابت انتخابات شود و این در حالی بود که وی اعلام کرده بود در این انتخابات دخالتی نخواهد کرد.
محمود احمدی نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی با متهم کردن هاشمی به کارشکنی در مقابل دولت گفت: «باور من این است که فقط آقای موسوی در برابر من نیست، تنها آقای موسوی نیست، بلکه سه دولت پی در پی در برابر من قرار گرفته اند، هم آقای موسوی است، هم آقای هاشمی، هم اقای خاتمی. که این سه در گذشته همه با هم بودند . در دور گذشته هم آقای موسوی از آقای خاتمی حمایت کرد و هم از آقای هاشمی حمایت کرد و هم آقای خاتمی از آقای هاشمی حمایت کرد . در واقع اینها همه با هم بودند. از روز اولی که این دولت تشکیل شد هجوم ها بود برای ضربه زدند. البته مردم اینها را می دانند. اما باید جوان ها هم بدانند که بنده در برابر یک کاندیدا نیستم در برابر یک مجموعه ای هستم که با محوریت آقای هاشمی و همکاری آقای موسوی و خاتمی علیه بنده حرکت کردهاند.»
احمدی نژآد اینگونه ادامه داد «در همان اوایل دولت آقای هاشمی پیغامی برای یکی از پادشاهان حاشیه خلیج فارس فرستاد که شما نگران نباشید ظرف شش ماه این دولت ساقط می شود اما بعداً افرادی رفتند و توضیح دادند و مسئله تا حدودی حل شد. معنای این حرف به روشنی طراحی های گسترده علیه دولت را می رساند. در حالی که این دولت در خدمت مردم در مدت کوتاه چهار سال افتخارات بزرگ در عرصه های داخلی و جهانی بوجود آورد که البته کار ملت است.»
این مناظره و سخنان احمدینژاد در مورد هاشمی باعث شد که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامهای خدمت مقاممعظم رهبری از ادبیات تند احمدینژاد گلایه کند و آن را یادآور رفتار بنی صدر بداند. نامه ای که هنوز پس لرزه های آن ادامه دارد و هاشمی بارها بر سر آن نامه مورد هجمع و تخریب قرار گرفته است. بسیاری انتظار داشتند، هاشمی برای پاسخ گویی به تهمتهای احمدینژاد وارد ماجرا شود و در نهایت هاشمی رفسنجانی در آخرین حضور خود در نماز جمعه خطبه نماز جمعه خود با اشاره به حوادث انتخابات راهکارهایی را برای حل مشکلات 7 پیشنهاد را مطرح کرد.
1- انجام تمامی امور در چارچوب قانون 2- آزادی دستگیر شدگان 3- دلجویی از خانوادههای آسیب دیده 4- پایان دادن به برخورد امنیتی با رسانهها 5- پایان یافتن سیاست یکجانبه صدا وسیما و دیگر رسانههای دولتی، و فراهم آوردن فرصت برای مطرح شدن دیدگاههای متفاوت 6- ت وجه جدی به دلایل رنجش و نارضایتی مراجع بلند پایه دینی 7- دعوت مسئولین، مردم و به ویژه نیروهای انتظامی و امنیتی به سعه صدر جهت بازسازی اعتماد عمومی که فقط در دراز مدت و به صورت تدریجی قابل دستیابی
این خطبهها پایانی بود بر نقش هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود اما فعالیتهای فرزندان وی به ویژه مهدی و فائزه باعث شد که نام هاشمی با انتخابات دهم گرهای جدا نشدنی بخورد. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و آمدن یا نیامدن هاشمی ! انتخابات یازدهم ریاست جمهوری در حالی طی چند روز آینده رنگ و بوی جدی تر به خود می گیرد که هاشمی سالخورده طیدو هفته گذشته در چند نوبت از احتمال کاندیداتوری اش سخن گفته و احتمال آمدنش را بیشتر کرده است. او روز گذشته نیز بار دیگر تلویحا اعلام کرد نمی گویم نخواهم آمد تا اینگونه تحلیل ها پیرامون خود را بیش از قبل سازد.
دیدگاه تان را بنویسید