ولایتی: ایرانی بودن فضل است نه آریایی بودن
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع به دیدگاه اسلام در مردود دانستن نظریات نژادی اشاره کرد و افزود : از نظر دین مبین اسلام هم، نظریات نژادی مطرود است. آن دیدگاه نژادپرستانه را مقایسه کنید با دیدگاه اسلام که میگوید: «إنَّ اکرمکم عند الله اتقیکم». در نزد خداوند، بلال حبشی به سبب تقوایش، بر بسیاری دیگر امتیاز دارد.گاهی یک عده - به اصطلاح - روشنفکر چیزی را اختراع میکنند که بعدها حقیقت محض فرض میشود و نمیشود آن را از ذهن مردم زدود و اگر کسی هم بگوید این حرف از کجا آمده، مردم تعجب میکنند و حاضر به باور حقیقت مطلب نیستند؛ شبیه آنچه در آیات قرآن کریم به آنها اشاره شده که مردم قدیم خود اصنامی را میساختند و بعد شروع به پرستش آنها میکردند. بدون آنکه به واقعیت خارجی توجهی داشته باشند و کار خود را همچون حضرت ابراهیم - علی نبینا و علیهالسلام- مورد بررسی و بازبینی عقلی قرار دهند.
وی به روند تولید اندیشۀ نژاد آریایی ایرانیها اشاره کرد و گفت : نخستین بار، دانشمندی به نام کِلوکِر واژۀ آریا را وارد مباحث نژادشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی کرد و بعد از آن هم فردریش شْلِهگِل کوشید با اینکه هیچ دلیلی برای آریایی دانستن ژرمنها در دست نبود، با دلایل بیهوده و بعضاً مسخرهای خویشاوندی ژرمنها و ایرانیان را ثابت کنند. مهمترین دلیل وی برای آریایی دانستن آلمانیها این بود که کلمۀ Ehre به معنای شرافت در زبان آلمانی شبیه واژۀ Ari و Arie است.
اگر شلهگل به خود زحمت میداد یا اگر در پی اثبات اهداف ناسیونالیستی خود نبود میتوانست در بسیاری از زبانهای دیگر و در سرزمینهای دیگر نیز برای کلمۀ َAri موارد مشابه یا نزدیک با معنای دیگر پیدا کند؛ چنانکه ایرلند هم میتواند با دیدگاه کوتهفکرانه به معنای سرزمین آریاییها معنی شود !!!! در ایران، نخستینبار، میرزا فتحعلی آخوندزاده، جلالالدین میرزا پسر فتحعلی شاه، و میرزا آقاخان کرمانی نظریههای نژادپرستی ناسیونالیستی ایرانی را مطرح کردند. میرزا آقاخان در کتاب «نامۀ باستان» به وضوح شعر و ادب عرفانی اسلام را در میکند و آن را مایۀ شیوع فسق و فجور و رواج فحشا و منکر میشمارد.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع ادامه داد: فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی و همۀ کسانی که مؤسس نژادگرایی در ایران بودند، کارشان این بود که نژادپرستی را با لامذهبی درآمیزند و با فکر احیای یک گذشتۀ موهوم دور (نه کل تاریخ فرهنگ و تمدنی ایرانیان) بیدینی صریح و نژادپرستی زمخت و نتراشیده را تبلیغ کنند.
اشاره به اقدامات دوران پهلوی به ویژه در دوران محمدرضا شاه، که دیگر این نظریۀ نژادی در سراسر جهان، نخنما و پوسیدهای شده بود برای تاکید بر نژاد برتر بودن آریایی ها هم بخش دیگر مباحث ارائه شده ولایتی بود و او در ادامه افزود: محمد رضاشاه لقب آریامهر بر خود نهاد و بخش بزرگی از اقوام ایرانی و بخش بزرگی از تاریخ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام نادیده گرفته شد. این در حالی بود که افتخار پادشاهان باستانی ایران نظیر داریوش در سطور نخست همۀ کتیبههایشان این بود که پادشاه مردمانی با نژادهای مختلفاند که در مرزهای ایران زندگی میکنند: «منم خشایارشا شاهِ بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمینی مختلفالقبایل، شاه در این سرزمین بزرگ و وسیع» نه شاه یا مهر آریاییها.
رئیس کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی سه شاخصۀ مهم نادیدهگرفتن 1400 سال فرهنگ و تمدن اسلامی و تخطئۀ این تاریخ پربار و پرثمر ،گزینش فقط دو دورۀ هخامنشی و ساسانی از میان تاریخ ایرانیان پیش از اسلام و محدود ساختن مفهوم ایرانی به «نژاد آریایی» را سه شاخصه اصلی دیدگاه پهلوی دانست و خاطرنشان کرد : از لطائف روزگار است که همین سه مورد، پاشنۀ آشیل دولت پهلوی شد، چیزی که در کنار دیگر عوامل مهم و زمینهساز، به واکنش بهحق و جمعی ایرانیان در احیای فرهنگ و تمدن اصیل ایران اسلامی و سقوط دولت پهلوی انجامید.
ولایتی ادامه داد : آریاییها بر اساس همان نظریۀ نژادی، از حدود 3000 سال پیش به این سرزمین آمدند، اما سابقۀ تمدنی ایرانیان بیش از 10000سال است. آن اقوام باهوش و پیشرفته که خوزیان، مردمان شهر سوخته، مردمان تمدن آرِت در کُنارْصَندَل جیرفت، مردمان تمدنهای سیَلک کاشان، و ... در زمرۀ آن بودند، حتماً و قطعاً بسیار دانا، بهرهمند از فضایل انسانی و توانایی جسمی بودند که بخش اعظم مردمان ایران امروز، از نسل آنان هستند و باید به این تبار مستند و علمی خود افتخار کنند
دیدگاه تان را بنویسید