«نامه» بررسی کرد؛
چرخنده ها می چرخند؛ تتلو چگونه از نردبام دلواپسان بالا می رود؟ / استراتژی عجیب و غریب دلواپسان برای استفاده از کلاه مخملی ها، الهام چرخنده ها و امیر تتلوها
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
داوود حشمتی : وقتی تصاویر جشن خبرگزاری فارس منتشر شد، از همه بیشتر رفتار نقوی حسینی بود که نشان میداد از اینکه در صف اول در کنار تتلو نشسته است، به هیچ وجه خرسند نیست. این ناراحتی البته بروز و ظهور یافت و او صراحتا از این اتفاق گلایه کرد. نکته اینجاست که چرا «چرخندهها» اینگونه به طور ناگهانی صدرنشین می شوند؟
براي تحليل رفتار اين روزهاي دلواپسان ميتوان به مدل تاريخي آن رجوع كرد و يادآور شد كه آنچه موجب شد تا «ملیجک» در دربار قاجار به مرتبه «عزیزالسلطان» و سپس «امیرلشكری» ارتقاء پیدا کند، غلبه «ارادت سالاری» بر «شایسته سالاری» بود. در این وضعیت فرد به جای آنکه پله پله ترقی کند، با استفاده از آسانسور از «زیرزمینی بودن» ناگهان به صدر مجلسي كه تا ديروز «مستهجنش» ميخواند صعود ميكند.
تتلو اولین نمونه از این دست نیست. آخرین آنها نیز نخواهد بود، اما «ارادت سالاری» در میان دلواپسان آنچنان ریشه دوانده که حتی نميتوانند آن را انكار كنند. مشکل اساسی آنجاست که سیستم «ارادت سالار» دست به تخریب نردبانهای ترقی در هرمهای اجتماعی ميزند. مرحله اول طی کردن پلههای ترقی نه به صورت تک تک، بلکه چهارپله یکی است. اما وقتی آسانسوری «چرخندهها»ي ارادتورز را از زیرزمین به صدر اول سیاست و اجتماع بنشاند، پلهها از بین میرود رفته و راه صعود همان ميشود كه در اختيار آنهاست.
موفقترین نمونه از این دست الهام چرخنده بود. او که چرخشی بزرگ در زندگیاش صورت داد، توانست با ابراز ارادت به بخشی از سیستم سیاسی کشور و استفاده از انتقادهایی که به او در این زمینه وارد می شد، برای مدتی صدرنشین باشد. بعضی دیگر از بازیگران نیز تلاش کردند همین مسیر را طی کنند. برای آنها این ابراز ارادت اگرچه در میان جامعه با واکنشهای منفی همراه بود، اما در میان طیف «چرخش پسند» موجبات رشد وارتقاء را فراهم می کرد.
همانطور كه مشخص است در سیستم ارادت سالار، آنچه قربانی می شود، شایستهسالاری است. در این وضعیت توانمندیهای افراد هیچ ارزشی ندارد. مهم نیست که شما «خسروی آواز» ایران باشید و یا فوتبالیستی ماهر. مهم این است که بتوانید اثبات کنید «اراتمند قابلی» هستید. آنها که روزگاری تتوهای روی دست بازیکنان فوتبال را هم برنمی تافتند، امروز تتلو را با توجيه «توبه نامه» داشتن بر صدر مجلسشان مي نشانند. اما خودشان بهتر از مخالفان چقدر اين توجيه با عدم صداقت همراه است. آنها زماني فهميدند كه تتلو توبه كرده كه به رايش نياز داشتند.
واقعیت این است که امروز مشخص شده دیدار رئیسی و تتلو یک دیدار اتفاقی نبود. آنطور که برخی تصور میکردند توطئهای برای کاهش سبد رای اصولگرایان هم نبود. این استراتژی آنهاست نه تاکتیکي موقت. آنها قصد دارند دست به بازسازی چهره خود بزنند اما به جای توسل به چهرههایی موجهتر به سراغ کسانی می روند که تنها مزیتشان بر دیگران ابراز ارادت فراوان است.
حالا پاسخ به این پرسش که چرا در مقابل اجازه فعالیت دادن به حبیب محبیان تا آن اندازه مقاومت کردند، روشن می شود. حبیب محبیان میخواست تنها فعالیت هنری کند. او حتی به صدرنشینی هم نیاز نداشت. حبيب تنها یک اجازه برای فعالیت هنری اش نیاز داشت. اما سروصدای اصولگرایان به او این اجازه را نداد. حبیب نیز فهمیده بود باید برای بالا رفتن از پله ها در سیستم ارادت سالارانه، ارادت ورزید اما نمیدانست که محل ارادت را اشتباه گرفته است. او به جای آنکه به خبرگزاری فارس و جبهه پایداری دخيل ببندد، تصور کرد محمود احمدینژاد همه کاره است و میتواند نقش آسانسور بالا برنده را برایش ایفا کند. تتلو اما نشان داد از حبيب و حتی الهام چرخنده نیز باهوش تر است. چرخش هاي او کمپین رئیسی را وادار کرد تا برای چند رای بیشتر دست به دامان او شوند و برایش یک دیدار تدارك ببينند كه صورت اتفاقي نيز داشته باشد.
تفاوت اصلي اينجاست: آنها كه تا ديروز شجريان، شهرام ناظري و سراج را بر نمي تافتند امروز از تتلو نمادي از جوان بازگشته مي سازنند. خودشان نميدانند، اما آينده نشان ميدهد كه تا چه اندازه خطا كردهاند. همانطور كه ميبينيم امروز ديگر هيچ خبري از الهام چرخنده نيست.
به باور من «ارادتسالاران» اين رفتار را نه از سر تاكتيك كه با استراتژي مشخص پيش مي برند. هر از گاهي فردي پيدا مي شود كه نياز به ارتقاء داشته باشد و سوار بر آسانسور آنها مي شود. اما در اين مسير هم ناكام خواهند بود. به گذشته كه برگرديد مي بينيد حتي حاضر شدند براي چند راي بيشتر حدادعادل را اسفند 94 دركنار كلاه مخمليها بنشانند و براي مجلس راي جمع كنند. تتلو در اين استراتژي تعريف شده اولي نيست، آخري هم نخواهد بود. اما احتمالا پرسروصداترين آنهاست.
دیدگاه تان را بنویسید