کد خبر: 479863
تاریخ انتشار :

ساز ناکوک مخالفان دولت

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

این واقعیت که کشور اکنون درگیر با مشکلات اقتصادی مختلفی است و بازار ارز و سکّه نیز همچون امواجی سهمگین، با بالا و پایین رفتن خود، اقتصاد کشور و معیشت مردم را هر روز دچار نوسانات و بیم و امیدهای تازه ای می کنند، بر کسی پوشیده نیست و اکنون به مدد گسترش رسانه های مجازی، اطلاعات مردم کم تر از سیاستمدارن نیست. در چنین فضایی دولت تلاش می کند تا ضمن مدیریت اوضاع، امیدهایی را در دل مردم ایجاد کند و البته امید و انگیزه است که کشورهایی را که در جنگ جهانی دوم به ویرانه هایی تبدیل شدند، نجات داد و اکنون به قدرت اقتصادی برتر در سطح دنیا تبدیل کرده است. امیدآفرینی و زنده نگه داشتن انگیزه در یک جامعه، موتور محرکه آن به سوی پیشرفت و حل مشکلات است.
وقتی به سخنان رهبر انقلاب در ابتدای سال جاری نگاه می کنیم، این امیدآفرینی و تأکید و توجه دادن به ظرفیت ها و توان کشور در حل مشکلات را به روشنی می بینیم. دولت جمهوری اسلامی ایران، با هر سلیقه سیاسی اکنون بیش از هر زمانی نیازمند روحیه دادن و حمایت است و البته راه انتقاد منصفانه هیچ گاه بسته نیست. مشکل این است که برخی از منتقدان دولت، بدون درک شرایط کشور در انتقاد از دولت و مخالفت با آن، حد و مرزی را نمی شناسند و سخنانی عجیب بر زبان رانده که برای اولین بار مطرح می شود، البته در کشور باید آزادی عقیده وجود داشته باشد، اما مواضع برخی از این افراد تبدیل به آتش رسانه های جریانات ضدانقلاب شده است و آنان پیام هایی را بر این اساس منتشر می کنند که مستقیما امید و انگیزه مردم را نابود می کند.
سخنان پورمختار و الله کرم در حمایت از رئیس جمهور شدن یک فرد نظامی از این دست مواضع است که اذهان عمومی کشور را به بازی می گیرد. محمدعلی پورمختار، که از سال 1390 لباس نظامی را کنار گذاشت و به نمایندگی مجلس راه یافت، در روزهای پایانی سال 96، در گفتگو با خبرآنلاین گفت: من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی رئیس جمهور شود حتما می تواند کشور را از مشکلات نجات بدهد. حسن االله کرم، از نیروهای سیاسی اصولگرا، نیز در روزهای قبل همین موضع را از قول مردم تکرار کرد و گفت: «چون ایران ناگزیر به انجام وظایف منطقه ای اش است، در غیر این صورت تجزیه خواهد شد، مردم به این نتیجه رسیدند باید فردی استراتژیک را انتخاب کنند که فردی استراتژیک با سابقه نظامی گری برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری شایسته تر است»
در همین جهت روزنامه سیاست روز در یادداشتی به قلم محمد صرفی، نوشت: «شرایط داخلی و پیرامونی علیه ایران به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد کشور نیازمند فردی با مدیریت قوی، همراه با خصلت سربازی برای انقلاب و مردم است. می‌توان ادعا کرد که با وجود چنین فردی، او خود را سرباز انقلاب، مردم و نظام اسلامی خواهد دید و به همین خاطر تلاش مضاعف او برای اداره کشور بیشتر خواهد بود. ریاست جمهوری یک شخصیت نظامی با سابقه فرماندهی در پست‌های گوناگون، می‌تواند یک امتیاز مثبت در شرایط کنونی باشد.» نویسنده مطلب استدلال بیشتری در دفاع از رئیس جمهور شدن یک فرد نظامی می آورد و می نویسد: «رئیس جمهوری که سابقه نظامی داشته باشد، منافع حزبی را هیچگاه در نظر نمی‌گیرد و تنها به منافع انقلاب و مردم فکر می‌کند، او هیچگاه خود را وامدار احزاب سیاسی نخواهد کرد و شاید یکی از دلایلی که برخی سیاسیون و طیف‌های سیاسی با چنین رویکردی مخالفت می‌کنند به همین خاطر باشد، او از چنین جریان‌های سیاسی در کابینه خود بهره نخواهد برد.»
شاید برای اولین بار است که برخی از نیروهای سیاسی اصولگرا به صراحت از رئیس جمهور شدن فردی نظامی سخن می گویند. در دوره های قبل که افرادی با سابقه نظامی نامزد ریاست جمهوری شدند، این نامزد شدن همراه با نظریه پردازی و التهاب رسانه ای نبود، اکنون برخی از اصولگرایان، در حالی که قصدشان حل مشکلات کشور است و از آنجا که دولت را در حل مشکلات ناتوان می بینند، گزینه رئیس جمهور شدن فردی نظامی را در جامعه منتشر می کنند، در حالی که مشخص نیست نسبت به پیام ها و پیامدهای این مواضع چه قدر تأمل کرده اند.
مفروض افرادی که گزینه رئیس جمهور شدن فردی نظامی را مطرح می کنند، ناکارآمدی دولت روحانی و ناتوانی شخص وی در حل مشکلات است، روشن است که معنای سخن این افراد، سوق دادن مجلس به فاز اعلام عدم کارآمدی رئیس جمهور است تا به این ترتیب دولت روحانی پایان یابد و راه برای انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری فراهم گردد وگرنه اعلام چنین مواضعی، آن هم در حالی که دولت دوازدهم هنوز به یک سالگی خود نرسیده است، چه معنایی دارد. این نگاه به دولت موجود که با رأی حداکثری مردم شکل گرفته است، ضربه نهایی به امیدواری بخش زیادی از جامعه است. مردم اکنون با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند، اما در همین حال امیدوارند دولت بتواند مشکلاتشان را حل کند و به گزینه دیگری فکر نمی کنند. راهپیمایی معترضان اقتصادی در دی ماه سال قبل هیچ نشانه ای از پایان دادن به حیات دولت روحانی در بر نداشت. در چنین وضعیتی طرح ریاست جمهوری فردی نظامی در شرایطی که دولت مستقر تنها امید مردم برای حل مشکلات است، از هیچ زمینه ای در جامعه برخوردار نیست و افکار عمومی جامعه از این سخن تعجب خواهند کرد. این موضوع تنها می تواند خوراک رسانه های بیگانه را تأمین کند و این پیام را به مخالفان نظام می دهد که افرادی در تلاش برای تشکیل دولتی در سایه و پایان دادن سریع به دولت روحانی هستند. البته تشکیل دولت در سایه چندی قبل از سوی سعید جلیلی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392، مطرح شد، اما این ایده به معنای پایان دادن سریع به عمر دولت مستقر نبود، ولی امروزه هوادران روحانی و نظریه پردازان اصلاح طلب از این ایده درکی دیگر دارند و معتقدند دستکم سایه و شبحی از دولت در سایه، عملا در کار دولت مستقر اخلال ایجاد می کند تا پروژه پایان دادن به عمر دولت را تسریع کند. آنان از نسبت دادن این اتهام که دولت در سایه از سوی برخی نهادهای قدرت حمایت می شود نیز، ابایی ندارند. آخرین توئیت مصطفی تاجزاده گویای این مطلب است. وی در این باره نوشت: «به نقطه عطف حذف یکی از دو دولت نزدیک می‌شویم. یا دولت پنهان از مستوری دست می‌کشد و با کنارزدن دولت قانونی ارکان حکومت را کامل در دست می‌گیرد یا مجبور به عقب‌نشینی از قلمروهای مختلف به‌ویژه در عرصه اقتصاد و سیاست‌خارجی می‌شود. اجازه ندهیم جامعه مدنی از حزب پادگانی شکست بخورد.»
رسانه های بیگانه اما که به کمک شبکه های اجتماعی مجازی اکنون در دسترس همگان قرار دارند، با صراحت بسیار بیشتری سخن می گویند و این گونه القا می کنند که دولت کنونی هیچ اراده و اختیاری ندارد و صرفا در زمین بازی دولت در سایه که از سوی یک نهاد نظامی حمایت می شود، قرار گرفته است و فقط دارد دست و پا می زند. بنابراین سخنان خام و فاقد موقعیت سنجی برخی از اصولگرایان که خواهان ریاست جمهوری فردی نظامی هستند، این گونه افکار عمومی را رویاروی یک نهاد انقلابی و نظامی قرار می دهد، به ویژه این که می دانیم برداشت عمومی از رئیس جمهور شدن فردی نظامی این است که مصداق چنین فردی، سرلشکر قاسم سلیمانی می تواند باشد و این درک در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان تقریبا مشترک است، چرا که دو فرد باسابقه نظامی، یعنی محسن رضایی و محمدباقر قالیباف، چندین بار شانس خود را برای دستیابی به این جایگاه آزموده اند، اما موفق نشدند، بنابراین تنها فردی نظامی و استراتژیستی که اکنون در انظار عمومی مطرح است، سرلشکر سلیمانی است. در همین جهت محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی معتقد است: فعالان سیاسی اصولگرا به‌ دنبال سردار سلیمانی برای انتخابات ١٤٠٠ هستند تا با این تاکتیک شکست‌های پیاپی خود را جبران کنند.
با این توضیحات باید گفت دفاع از ریاست جمهوری فردی نظامی در شرایط کنونی، بیش از همه به معنای هزینه کردن سرمایه های سپاه پاسداران و مخدوش کردن مقبولیت آن در افکار عمومی است؛ آن هم هزینه برای مشتی از سخنان خام؛ اکنون نه زمان انتخابات است، نه دولت مستقر به مرحله عدم کفایت رسیده است و نه اساسا افکار عمومی جامعه چنین گرایشی دارد و جامعه با وجود همه مشکلات، سخت امیدوار است دولت حتی نه در زمانی کوتاه، بلکه به صورت تدریجی مشکلات را حل کند. مهم تر از همه این ها، بحران های منطقه و دورخیزهای گاه و بیگاه ترامپ برای آتش افروزی دوباره در غرب آسیا است که سخت ایجاب می کند پیام انسجام و وحدت از داخل کشور به بیرون صادر شود. در اعتراضات دی ماه سال قبل دیدیم که رسانه¬های بیگانه تا چه اندازه تشنه بحران آفرینی در داخل ایران هستند، بنابراین کمترین ادراک آن ها از سُست شدن موقعیت دولت در ایران، به افزایش فشارها و تلاش برای مداخله در داخل ایران منجر می شود و البته برای افرادی مانند ترامپ و بن سلمان احساس این موضوع کفایت می کند و نیازی به ادراک نیست.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها