لاریجانی لیدر جریان سوم می شود؟/ قصه انتخابات مجلس برای اصلاح طلبان پرغصه خواهد بود/ لاریجانی باید تغییر تاکتیک دهد

گروه سیاست نامه نیوز: انتخابات مجلس در پیش است و سیاسیون در هر دو جریان سیاسی به تکاپو افتاده اند. فهرست نویسی ها آغاز شده و اصلاح طلبان و اصولگرایان به فکر کسب کرسی های بیشتر هستند. قاعدتا برای تبدیل شدن به اکثریت در مجلس یازدهم تاکتیک های مختلفی دارند. در این میان فهرست تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هرچه باشد اصلاح طلبان نتوانسته اند از پیروزی مطلق در این بخش بهره کافی را ببرند و با عملکرد خود در فراکسیون امید، شورای شهر تهران و حتی دولت نارضایتی هایی ایجاد کرده اند. حال باید دید که اصولگرایان از این ضعف حریف چطور بهره می گیرند. چهره های شاخص و برجسته این جریان فرصت آن را دارند که به جای شهرهای زادگاه خود از تهران وارد کارزار شده و گوی رقابت را بربایند. برخی از سیاسیون در همین جریان اما نظر دیگری دارند. آن ها سیاست ورزی اصولگرایان را نیز آنقدر موفق و مثبت ارزیابی نمی کنند و معتقدند که زمان ظهور یک جریان سوم رسیده است. ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین از جمله همین افراد است.

*به نظر شما نسبت اصلاح طلبان به اصولگرایان در انتخابات آتی مجلس همچنان سی - هیچ خواهد بود؟

فکر نمی کنم. اگر یک پرسش میدانی در تهران انجام شود مشخص می شود که اصلاح طلبان در تهران موقعیت مناسبی ندارند لذا نمی توانند انتظار داشته باشند که همان قصه انتخابات قبلی تکرار می شود. به نظر من شاهد قصه ای خواهیم بود که برای اصلاح طلبان پر غصه است زیرا نتوانستند که انتظار مردم را برآورده کرده و به وعده های خود عمل کنند. این درحالی است که رای صد در صد مردم تهران را گرفته بودند. مردم ما مردمی هستند که گفتار را با رفتار و وعده ها را با عملکردها انطباق می دهند. نمایندگان تهران در این دوره مجلس که از فهرست امید به مجلس راه یافتند، امید مردم را به یاس تبدیل کردند. خود نمایندگان می دانند که درشهرهای بزرگ مثل تهران شهروندان انتظاراتی فراتر از حل مشکلات روزمزه دارند و حال و هوا با شهرستان های کوچک تفاوت می کند. نمایندگان تهران باید به دور از بخشی نگری و با نگاه كلان به حال کشور فکر می کردند و به نظر من نمره قابل قبولی نگرفته اند.

*اینکه اصلاح طلبان در این دوره مجلس و شورای شهر ، حتی در دولت روحانی به واسطه حمایتی که از او کرده بودند موفقیت چشمگیری نداشته یا به قول شما نمره قابل قبولی نگرفتند چه تاثیری بر تاکتیک اصولگرایان دارد؟ موجب می شود که جریان اصولگرا با تمرکز بیشتری بر تهران وارد انتخابات آتی مجلس شود؟

من معتقدم که امروزه اصولگرایی و اصلاح طلبی به این معنای مصطلح در میان مردم محبوبیت ندارد. نه اصولگراها می توانند وعده هایی که برای تامین منافع مردم و رفع معضلات کشور می دهند را عملیاتی کنند، نه اصلاح طلبان. هیچ یک از این دو جریان نتوانسته اند که در عرصه سیاست ورزی خوب عمل کنند و اقبال عمومی را به دست آورند.

من به عنوان یک فعال سياسي اصولگرا به دليل نابهنجاريها، بي تقوايي‌ها و قدرت طلبي هاو انحرافات برخي اصولگرایان كه اصولگرايي را بدنامه كرده‌اند خجالت می کشم که بگویم حزبم رويكرد اصولگرايانه دارد. البته به اصول و مبانی كه رهبري فرمودند معتقدم و به عمل به آن افتخار مي‌كنم اما ديگر دليلي نمي‌بينم كه خودم و حزبم را اصوگرا بنامم. مباني كه رهبري فرمودند یعنی اسلام، نظام جمهوری اسلامی ، قانون اساسی و ولایت فقیه. کدام یک از اصولگرایان به این اصول درست عمل کرده اند؟ حتی برخی از آن ها آنقدر بد عمل کرده اند که امروز در نگاه جامعه جایگاه مناسبی ندارند. اصلاح طلبان نیز بدتر از آن ها. در واقع این دوقطبی که مدت ها در جامعه ما حاکم بود نیاز به تغییر دارد و باید به یک سه قطبی تبدیل شود. البته اعلام موجودیت جریان سومی دور از انتظار نیست و من تحقق چنین امری را بنفع نظام می بینم لذا تغییر انتخابات دوقطبی به سه قطبی محتمل است.

اکنون لازم است ه جریان سومی پابه عرصه انتخابات بگذاردکه بتواند اعتمادمردم را بحق جلب کندو بحق پاسخگوی مطالبات مردم باشد، جریانی که بتواندمجلس پاسخگو تشکیل دهدکه پاسخگوی وعده ها باشد و نمایندگانش بدرستی مردم را نمایندگی کنند و در راستای رفع دغدغه های مردم و رهبری حرکت کند. به نظر من مجلس کنونی ما وزانت لازم را ندارد و در شان نظام جمهوری اسلامی ایران نیز نیست. البته به این معنا نیست که در مجلس نماینده خوبی نداریم اما تعدادشان بسیار اندک است.

*جریان سومی که از آن صحبت می کنید همان جریان موسوم به اعتدالگرایی است؟

خیر، منظورم این تقسیم بندی سیاسی و خط کشی جناحی که اصلاح طبان را در یک سو، اصولگرایان را در سوی دیگر و اعتدالگرایی را در میان این دو قرار می دهد ازنوع مشارکت صنفی خانه احزاب نیست زیرا خانه احزاب ایران یک نهاد صنفی است نه سیاسی. آنجا گفته اند سه گروه هفت تایی از احزاب اصلاح طلب ، اصولگرا و اعتدالی خانه احزاب را تشکیل دهند و این یک کارکرد صنفی دارد. در عرصه سیاست ورزی اما احزاب و گروه های سیاسی در حال تببن استراتژی، برنامه ریزی و مشخص کردن تاکتیک ها و تکنیک ها هستند. منظور من این است که جریان سوم یک کانال فکری برای تقویت بینش سیاسی و افزایش دانایی مردم باشد.

از نوعی کانال کشی فکری ، سیاسی و عقیدتی صحبت می کنم. متاسفانه هیچ یک از دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا به این موضوع توجه ندارد. جریان سومی که پدید می آید باید از همین امروز در راستای کانال کشی فکری در جهت تقویت بینش سیاسی و عقیدتی مردم حرکت کند. تنها در این صورت است که جریان سوم می تواند پیروز میدان باشد زیرا مردم احساس می کنند که این ها بر اساس دیانت سیاست می کنند نه بر اساس قشون کشی برای کسب قدرت به هر قیمت.

*نقش چهره های مطرح و معرف به میانه روی در این میان چیست؟ افرادی مثل علی لاریجانی که هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا در حدی در مورد او اتفاق نظر دارند می توانند محور تشکیل این جریان سوم باشند؟

به نظر من تمرکز روی روش ها و تاکتیک ها در اولویت است. لازم است که در مورد روش ها تجدید نظر شود. برای هدایت های سیاسی وعقیدتی مردم بایدبراساس آگاهی بخشی،دانش افزایی و عمق بخشیدن به بینش سیاسی-حزبی مردم برنامه ريزي و حركت كرد. افرادی که نام بردید خودشان قادر به جریان سازی نیستند اما میتوانند با الزامات چنین جریانی خود را تطبیق داده و در این مسیر قرار گیرند تا راه به جایی ببرند.