بی وفاترین نامزد یک جریان سیاسی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به عبارت دیگر برخلاف چهرههای اصولگرا که در دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد نسبت به او شانه خالی کردند و زیر بار پذیرفتن مسئولیت حمایتی خودنسبت به روی کار آوردن آقای احمدینژاد نرفتند اما جریان اصلاحات که یکی از شعارهای اساسی آن شفافیت و راستگویی است باید مسئولیت فراهم آوردن رای به روحانی را هم در عصر حاضر و هم در افق تاریخ معاصر ایران بپذیرد اما اینکه آیا تمام مسئولیت رسیدن کشور به چنین نقطهای اولا برعهده شخص آقای روحانی است و ثانیا اینکه نقش جریان مقابل که با همصدایی خود با دولت ترامپ و متحدان منطقهای خود نسبت به دستاوردهای برجام چه کارشکنیهایی را انجام داد، چه بوده نیز مهم است. چه بسا در صورتی که چنین فاکتورهایی وجود نداشت امروز کشور در این شرایط نبود. با این حال نسبت به عملکرد دولت آقای روحانی نقد جدی وارد است. رئیس جمهور میتوانست به عنوان دومین مقام کشور فعالتر عمل کند، هرچند که بهویژه در حوزه سیاست خارجی همه مسئولیت در اختیار او نیست. فارغ از همه این موارد اما باید گفت آقای روحانی از جهت وفای به عهد به رای اصلاح طبلان بیوفاترین نامزد یک جریان سیاسی بوده و هست! بدون شک این صفت برای او در حافظه تاریخی ایران و بهویژه بخش اصلاحطلب ثبت و ضبط خواهد شد. در این زمینه کافی است سخنان رئیس دفتر رئیس جمهور و سایر افراد حاضر در اتاق فکر او را به یاد بیاوریم که مغرورانه نه تنها قدرشناسی نکردند بلکه پیروزی آقای روحانی را ناشی از نفوذ اجتماعی او دانستند و حتی بهدنبال گفتمانسازی برای رئیس جمهور تحت عنوان گفتمان اعتدال بودند. به ویژه در دوره دوم روحانی از وعدههای شبه اصلاحطلبانه خود بسیار دور شد و شاهد بودیم این شکاف میان او و بدنه اجتماعی حامی رئیس جمهور بسیار عمیق شد و توسعه پیدا کرد. آخرین نکته اینکه در سبد نامزدهای انتخاباتی سال92 که برای اولین بار اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند، آیا به جز آقای عارف اساسا اصلاحطلب دیگری مانده بود؟ در آن مقطع جریان اصلاحات انتخابی را انجام داد که آن اقدام در جای خودش درست بود، سوال را باید از نهادهای نظارتی پرسید که با تنظیم آرایش انتخاباتی کمترین قدرت انتخاب را برای اصلاحطلبان و بیشترین اختیار و آزادی عمل را برای جریان اصولگرا درنظر گرفتند. بنابراین اگر قرار بر علتیابی گرفتار شدن شرایط کشور به وضع کنونی باشد با گزارههای ساده و سوالات بدیهی امکان پاسخ دادن به آن نیست و باید صحنه انتخابات کشور در سال 92 و 96 بازتعریف شود و عملکرد هر یک از نقش آفرینان مورد بررسی قرار گیرد. نگارنده سخنگوی اصلاحطلبان نیست، اما تاکید دارم این جریان باید حتما مسئولیت حمایت از آقای روحانی را بپذیرد کما اینکه باید مسئولیت لیست 21نفره شورای شهر تهران را هم بپذیرد که اگر خدای نکرده در این دوره شاهد بروز اتفاقاتی بودیم اصلاحطلبان باید پاسخگو باشند. اما درباره اینکه اصلاحطلبان باید عذرخواهی کنند در صورتی میتوان عذرخواهی کرد که میتوانستیم اقدام بهتری انجام دهیم، این درحالی است که اصلاحطلبان در سال 92 حتی با اولویت قرار دادن منافع ملی بر منافع جریانی از کاندیدای اصلاحطلب و معاون دولت اصلاحات یعنی آقای عارف خواستند بنا به مصلحت به نفع آقای روحانی انصراف دهد. این درحالی است که هیچ کس در منظومه سیاسی کشور، روحانی را اصلاحطلب نمیداند و در 5 دورهای که در مجلس بوده نیز در لیست اصولگرا قرار داشته است، این از افتخارات جریان اصلاحات است که منافع ملی را در آن دوره مدنظر قرار داد، هرچند که در سال92 دو دستی نباید همه سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات بدون دریافت کوچکترین ضمانت اجرایی تقدیم آقای روحانی میشد و این اشتباه قابل انکار نیست.
دیدگاه تان را بنویسید