کد خبر: 264699
تاریخ انتشار :

فرزندان شیطان(۵)

این معتادهای مامانی!

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

محمدمهدی پورمحمدی: در قسمت چهارم از سلسله‌یادداشت‌های فرزندان شیطان، با ارایه شواهدی از گذشته و حال، گفته شد که از نیم قرن پیش تاکنون فیلم‌های سینمایی، مجموعه‌های تلویزیونی و تله‌‌فیلم‌ها، نخواسته یا نتوانسته‌اند واقعیت اعتیاد و معتاد را آن‌طور که هست نشان دهند. چهره‌ای که رسانه‌های تصویری ما تاکنون از اعتیاد نشان داده‌اند آن بوده که فرد معتاد، مدتی بدبختی، مرارت، ملامت، سرکوفت دیگران، آوارگی و کارتن‌خوابی را تحمل می‌کند و در اثر یک حادثه غیرمترقبه، همین‌طور یکهویی سرش به سنگ می‌خورد، به خود می‌آید، به یکی از راه‌های ترک اعتیاد که جنبه تصویری آن جذاب‌تر باشد، متوسل می‌شود و در آخر فیلم یا سریال را به خوبی و خوشی ترک می‌کند و به آغوش نسبتا باز خانواده و جامعه برمی‌گردد. طرفه‌تر، فیلم‌ها و سریال‌هایی هستند که معتاد اولی‌ها یا کسانی را که تصادفا مواد مصرف می‌کنند را نشان می‌دهند. در مجموعه «پایتخت ١» که در ‌سال ١٣٩٠ پخش شد، جمع مردان سریال در کنار استخر، سونا و جکوزی یک خانه اشرافی و پس از مصرف تصادفی و ناخودآگاه یک ماده مخدر یا محرک که نام آن آورده نمی‌شود، دست به چنان حرکات موزونی می‌زنند و با آوازخوانی، چنان بزم‌آفرینی می‌کنند که انگار نه انگار اینجا خانواده نشسته و مصرف مواد، کاری قبیح است. البته نباید فراموش کرد که معتاد «پایتخت ٢» در یک بامداد باشکوه، فقط با دیدن گنبد و گلدسته پرتابل مسجدی که فعلا برای حمل روی کامیون نصب شده و زیر نور سپیده صبح در هنگام اذان، حالتی ملکوتی را القا می‌کند، به همان شرحی که درخصوص معتاد «مجموعه همه چیز آن‌جا است» دادم، همین‌طور یهویی! متحول می‌شود، کیف پولی را که دزدیده بازمی‌گرداند و می‌رود که به سبک دیگر فیلم‌های سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی، ترک کند و پاکِ پاک شود! در فیلم سینمایی «شَرَفِ خانواده فاضل»، به کارگردانی پوریا جاویدپور و نویسندگی مهراب قاسم‌خانی و شقایق دهقان، فردی که قرار است داماد خانواده شود، همراه نامزدش، جهت شرکت در مراسم ترحیم پدر همسر آینده خود وارد کشور می‌شود و در مسیر فرودگاه به منزل، ناخواسته، به جای قرص سردرد، چند قرص روانگردان و توهم‌زا مصرف می‌کند. این داماد بعد از اینِ متوهم، که نقشش را بیژن بنفشه‌خواه بازی می‌کند، با ورود به خانه همسر آینده خود، با درخت‌ها خوش و بش می‌کند، با شاخه‌های درخت‌ها دست می‌دهد، افراد را دوتایی و چندتایی می‌بیند، با حوله حمام وارد مجلس ختم می‌شود... عکس پدرزن مرحوم خود را به سخره می‌گیرد، مجلس عزا را به بزم شادی تبدیل می‌کند و بیننده را به خنده وامی‌دارد و تهش این‌که شاید این قرص‌ها به یک‌بار امتحانش بیرزد! در «نهاد ناآرام جهان»، که همه چیز در حال تحول و تکامل است، مجموعه‌های تلویزیونی نیز در زمینه کمیت و کیفیت معتاد، خود را از قانون تغییرناپذیر تکامل مستثنی نکرده‌اند. در مجموعه تلویزیونی«اعصاب و روان»، ساخته جناب آقای سروش صحت، که با نام مستعار «شمعدونی» پخش شد، دو معتاد داشتیم. «عطا» معتاد سابق که ٩‌سال پیش در اثر یک حادثه‌ای که از چند و چون آن هیچ اطلاعی نداریم. لابد همین‌طور یکهویی! متحول شده، ترک کرده و بحمدالله والمنه در حال حاضر صاحب یک کارواش، یک خودروی مدل بالا و خانه و زندگی است. از نظر خانوادگی هم دارای همسر و یک فرزند است. معتاد دوم اخوی‌زاده هوشنگ است که او نیز به سبک و سیاق همه فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویریونی که تاکنون راجع به اعتیاد ساخته شده و مجوز پخش دریافت کرده‌اند، در قسمت پایانی این مجموعه تلویزیونی، همین‌طور یکهویی! متحول شده و این بار نه به صورت ناگزیر، بلکه داوطلبانه برای ترک، بستری می‌شود و می‌رود که به آغوش گرم خانواده و جامعه بازگردد و دروغی و گزافه‌ای دیگر بر دروغ‌های پرشمار عاقبت به‌خیری معتادان بیفزاید!
منبع: روزنامه شهروند

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها