فرزندان شیطان (١٨)
هوش سیاه
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
محمدمهدی پورمحمدی: بنا به ضرورت کاری، هر روز تقریبا همه روزنامههای سراسری و برخی نشریات محلی استانها را مرور و مدتی است به خاطر نگارش سلسلهیادداشتهای «فرزندان شیطان»، اخبار مربوط به موادمخدر را عکسبرداری، دستهبندی موضوعی، آرشیو و از آنها، به مناسبت، استفاده میکنم. طبق برنامهریزی قبلی در نظر داشتم فقط یک قسمت را تحت عنوان «جنایت و مکافات» که دیروز از نظر گرامی شما گذشت، به جنایات ناشی از موادمخدر، محرک و روانگردان اختصاص دهم. برای نگارش آن یادداشت نیازی به مراجعه به آرشیو فربه و حجیم جنایات نبود، زیرا نیمنگاهی به اخبار تکاندهنده شنبه و یکشنبه، بخش اعظم یادداشت دوشنبه را تأمین کرد و این قصه پرغصهای است که هر روز فجیعتر و تکاندهندهتر از روز قبل تکرار میشود.
دختر جوان به کارآگاهان گفت: ٢٢ خرداد در خیابان مینیسیتی سوار یک خودروی پراید شدم. تنها چند دقیقه از راه افتادن خودرو نگذشته بود که راننده به یکی از خیابانهای فرعی پیچید و در کنار ساختمانی نیمهکاره ایستاد، چاقویش را جلوی چشمانم گرفت و گفت: صدات در نیاد. بعد هم کیفدستیام را که حاوی پول نقد و گوشی همراهم بود، به زور از من گرفت. من که خیلی ترسیده بودم، سریع از ماشین پیاده شدم و او هم به سرعت فرار کرد. کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که سرقتهای مشابه دیگری، دقیقا به همین شیوه و شگرد، صورت گرفته است. سرانجام متهم پس از دستگیری و مواجهه با تعدادی از شکات، به زورگیری از آنها و انجام سرقتهای مشابه در دیگر مناطق شهر تهران، بهویژه در مناطق شرق و شمالشرق تهران اعتراف کرد. متهم در اعترافاتش گفت: ١٣سال است که به شیشه اعتیاد دارم. فروردینماه با تأمین قرار وثیقه از زندان مرخصی گرفته و پس از آن متواری شدم. وی درخصوص انگیزه انجام سرقت از دختران و زنان جوان گفت: به خاطر توهمی که از دختران داشتم، با خودروهای مسروقه در نقش مسافرکش آنها را سوار و با تهدید اقدام به زورگیری میکردم.
ماجرای این زورگیریهای زنجیرهای که دیروز منتشر شد و درواقع خارج از موضوع یادداشت امروز است را از آن جهت نقل کردم که بگویم در تقویم جرایم، دیروز یک استثنا نبود. هر روز از این خبرها هست و سیل بنیانبرانداز جنایت، همچنان خروشان به پیش میرود، قربانی میگیرد و خیال بند آمدن ندارد. ٦٥درصد همسرآزاریها و کودکآزاریها، ٥٥درصد طلاقها، ٢٤درصد قتلها، ٣٥درصد سرقتها، ٢٠درصد منکرات، ٢٣درصد خشونتها و بهطورکلی ٤٤در صد جرایم، ٦٠ درصد زندانیان١ و تعداد زیادی از اعدامهای کشور مستقیم و غیرمستقیم، مربوط به موادمخدر است. در کشور سالانه سههزار میلیارد تومان صرف خرید موادمخدر و معادل همین مبلغ صرف هزینههای دستگیری و محاکمه دستگیرشدگان موادمخدری میشود و در مجموع زیانهای مالی وارده به اقتصاد مملکت از ناحیه موادمخدر بیش از ١٠هزار میلیارد تومان است. بدیهی است با گسترش دامنه اعتیاد، دامنه جرایم، تعداد زندانیان و اعدامهای مرتبط با موادمخدر افزایش و مشکلات مملکت را در داخل و خارج و سازمانهای بینالمللی، بیشتر خواهد کرد.
تاکنون بیشتر با جنایات سنتی مربوط به موادمخدر، مانند قتل، سرقت، زورگیری و... که مرتکبین آنها اغلب معتادان بیبهره از سواد، دانش و آگاهیهای سطح بالای فنی و حرفهای هستند مواجه بودهایم. با پیدایش پدیده نوظهور «دانشآموختگان معتاد» و پیوند دانش و اعتیاد، جنایات سازمانیافته شکل خواهد گرفت و جامعه را با مشکلاتی بسیار پیچیدهتر مواجه خواهد ساخت. مدیرکل تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر میگوید: دیگر مانند گذشته نیست که بگویند معتادها بیسواد هستند. ٢١درصد از افراد گرفتار اعتیاد، یعنی بیش از ٣٠٠٠٠٠ نفر معتاد، دارای مدرک لیسانس، فوقلیسانس و حتی دکترا هستند. اکنون در دانشگاهها برگههای ال-اس-دی خرید و فروش میشود,٢ خیل عظیم سیصدهزار نفری معتاد تحصیلکرده و یکصد و بیستهزار دانشجوی معتاد و پویایی و فعال بودن گسترش اعتیاد در میان قشر تحصیلکرده که به دانش و آخرین دستاوردهای فناوری در رشتههای متنوع و گوناگون مسلح و مجهز هستند، ظرفیت بسیار بالایی برای ورود به حیطه جنایات سازمانیافته برای آنان فراهم میکند که ابعاد، پیامدها و خسارات آن برای کشور شناخته شده نیست.
برخورد و مقابله با جنایات انفردای، از انواع ساده مانند قتل، سرقت، زورگیری و... گرفته تا پیچیدهتر مانند جرایم سایبری و نفوذ در سامانههای مالی، ارتباطی، امنیتی و حفاظتی چندان پیچیده و امری محال نیست. درحال حاضر ارگانها و نهادهایی که عهدهدار وظیفه مقابله با جرایم انفرادی و تبهکاران چند نفره هستند، موفق عمل کردهاند اما مقابله با ژنرالهای معتاد دانش و فناوری و به عبارت دیگر معتادان دانشمند و دانشمندان معتاد، در قالب سامانههای جنایات سازمانیافته، که یقینا سرنخ اصلی بسیاری از آنها را تبهکاران بینالمللی و کشورهای متخاصم و رقیب به دست خواهند گرفت، بسیار مشکلتر و پیچیدهتر از جنایات فردی بوده و برای کشور بسیار هزینهبر خواهد بود. اگر امروز نیروهای انتظامی با معتادان بیسروپا، یک لاقبا، کارتنخواب و جلمبری روبهرو هستند که تک نفره و دست تنها به زورگیری، سرقت، مزاحمت، قتل و سایر جرمها و جنایات دست میزنند، با توجه به تنوع رشتههای تحصیلی و تنوع تخصص معتادان تحصیلکرده و ازدیاد روزافزون آنان، فردا نیروهای اطلاعاتی و انتظامی ما با نوابغ تبهکاری مواجه خواهند بود که مجهز به آخرین دستاوردهای علمی و فناوری، در آزمایشگاهها، اتاقهای عمل، صنایع غذایی، کارخانجات یا در بزرگراههای سایبری سوار بر امواج تیز پرواز الکترونیک، جان، مال، حیثیت و امنیت ملت و مملکت را تهدید میکنند.
ما که هنوز در جمعآوری و ساماندهی چند هزار معتاد کارتنخوابی که با چشم غیرمسلح قابل رؤیت بوده و در بزرگراهها، کوچهها، خیابانها، پارکها، کیسه و گونی به دست درحال تردد هستند و چهره شهرها را بدمنظر و کریه ساختهاند، درماندهایم، با خیل معتادان کاربلد یقه سفید تبهکاری که تعداد سیصدهزار نفر از آنها فارغالتحصیل شده، به سلامتی مدرک تحصیلی خود را اخذ کرده و هزاران نفر دیگر از آنها بهزودی از دانشگاهها به بازار جنایات سازمانیافته وارد خواهند شد، چه خواهیم کرد.
پینوشتها: ١- سایت خبری تابناک٥/١٢/٩٣ و روزنامه امتیاز ٢٩/٥/٩٣ ٢- سایت خبری تابناک ٥/١٢/٩٣
دیدگاه تان را بنویسید