فرزندان شیطان (٢١)
پرده سوم نمایش اعتیاد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
محمدمهدی پورمحمدی: «مطابق گفته خود دانشجویان معتاد، دوستان نقش اصلی را در اعتیاد ایفا میکنند. سپس عدم آگاهی آنها از موادمخدر و نیز فرض اشتباه عدم اعتیادآوری شیشه موجب سوق به سوی موادمخدر است. آمارهای ما نشانگر حرکت پیشرونده اعتیاد در جامعه است و ما وظیفه داریم مانند سرطان، اول جلوی پیشروی آن را بگیریم.»١ اینها، حرفهای بسیار متین، دقیق و منطقی قائممقام محترم ستاد مبارزه با موادمخدر است. ایشان پس از این مقدمه فاخر نتیجه گرفتهاند که: «وجود پایپ و فندک اتمی در کیف دانشجویان، نشانه خطرناکی است و خانوادهها در صورت مشاهده این اقلام در کیف فرزند خود باید نسبت به آنها حساس شوند.» مشاهده پایپ و فندک اتمی در کیف دانشآموز یا دانشجو، یک علامت نیست که خانوادهها باید لطف کنند و بیزحمت نسبت به آن حساس شوند. مشاهده پایپ در جیب و کیف هر کسی اعم از دانشآموز، دانشجو، کارگر و کارمند و در هر سنی، به معنی ناقوس پایان زندگی شرافتمندانه، آغاز نکبت و بدبختی و مرگی فجیع در بیغولههایی است که معتاد قبل از مصرف مواد به مخیلهاش نیز نمیگنجیده است و این حقیقتی است که وسایل ارتباط جمعی ما از مکتوب گرفته تا شنیداری و دیداری، به
خاطر نگرفتن امید از معتادان، از نوشتن، گفتن و نشان دادن آن طفره رفتهاند. در یادداشت قبلی٢ نوشتم باز هم تکرار میکنم که به معجزه اعتقاد دارم و منکر نیستم که کسانی بودهاند سختترین اعتیادها را ترک کرده و به زندگی عادی بازگشتهاند، اما این قاعده نیست، استثنا است و هرگز نباید به جای قاعده، استثنا تبلیغ شود. فقط ٢٠درصد معتادان همت میکنند یا مجبور میشوند که نسبت به ترک اقدام کنند و ٨٠درصد از ترککنندگان دوباره به سوی اعتیاد برمیگردند. یکی از راههای پیشگیری از اعتیاد آن است که در جامعه جا بیفتد و همه به این باور برسند که در صورت صحت، قابل اعتماد بودن و خوشباورانه نبودن این آمار، برای معتاد فقط ٤درصد شانس ترک و نجات از اعتیاد وجود دارد. قابل کتمان نیست که مصرف مواد مخدر، در بار اول و بهطور آزمایشی، برای سرخوشی، تمرکز، فراموشی غمها، غصهها و گرفتاریها، شکست عشقی، از دست دادن عزیزان، همراهی و پس نزدن دست دوستان، نشان دادن جرأت و جسارت، متهم نشدن به بچه ننه بودن، لذتطلبی، کنجکاوی و هزاران بهانه دیگر انجام میگیرد. از آن به بعد، آن دلایل و بهانهها کمرنگ و میل درونی فزایندهای که مقدمه اعتیاد سنگین است،
فرد را به سوی مواد میکشاند. با ادامه مصرف، تمامی آن زمینهها و دلایل، در فاصله کوتاهی محو میشود و معتاد باید برای درمان درد بیدرمان و جانکاه خماری، به هر «طریقی» و به هر «قیمتی» موادمخدر مصرف کند. راجع به واژههای «طریق» و «قیمت» در قسمتهای قبلی از این سلسلهیادداشتها به اختصار اما مستند و متقن نوشتهام که معتادان مجبور که همان مجبوران معتاد باشند در این راه از دست زدن به هیچ جرم و جنایتی از دزدی، زورگیری، قتل و... گرفته تا فروش خواهر، اجاره همسر و آوردن هزاران بلا بر سر دختر و پسر خود و... ابایی ندارند. پس نمایش زندگی معتاد سه پرده دارد. پرده اول، بسیار جذاب، پر آب و رنگ، همراه با موسیقی شاد، در جمع دوستان، فریاد نوشانوش، رفاقت، معرفت، همراهی، جشن، پایکوبی، حرکات موزون، سرخوشی و... است. بهانههایش هم کم نیست و از آنجا که گفتهاند: دل بیغم در این دنیا نباشد اگر باشد بنیآدم نباشد هر کسی میتواند بهانهای بیابد، خود را بفریبد و وسوسه شود. پرده دوم، مرحله انکار، پنهانکاری، فلسفهبافی و خودفریبی است. در این مرحله، فرد بهزعم خود هر بار برای آخرینبار مواد مصرف میکند و یکباره متوجه میشود که برای
دهها بار بهعنوان آخرین بار مواد مصرف کرده است. معتاد به تدریج میفهمد و درک میکند که در چه چاهی افتاده است اما هر روز ارادهاش سستتر و میل به مصرف مواد در او ریشهدارتر میشود. معتاد تازهکار، دایما تصمیم میگیرد که از فردای آن روز، هفته بعد، ماه بعد ... و نهایتا به خود قول میدهد که بالاخره یک روزی مصرف مواد را ترک کند و آن روز هیچگاه فرا نمیرسد. دروغ نگفته باشم، اگر به آمار تکیه کنیم، در مورد ٤درصد معتادان ممکن است چنین معجزهای رخ دهد و به ترک همیشگی توفیق یابند. پرده سوم، شطرنجی، منشوری و همان مرحلهای است که کمتر راجع به آن گفته و شنیده میشود. گفتن، نوشتن و نشان دادن آن سیاهنمایی است، جاذبههای بصری ندارد، اشاعه فحشا، آبروبری، توهین به شخصیت معتاد بهعنوان یک شهروند و... است. حال مجددا به فرمایش متین قائم مقام محترم ستاد مبارزه با موادمخدر برمیگردیم: «آمارهای ما نشانگر حرکت پیشرونده اعتیاد در جامعه است و ما وظیفه داریم مانند سرطان، اول جلوی پیشروی آن را بگیریم.» و از همه صاحبنظران سوال میکنیم که راه پیشگیری، نشان دادن کدامیک از سه پرده نمایش زندگی معتاد است و ما تاکنون در رسانهها کدام
یک از این پردهها را بیشتر نشان دادهایم. در قسمتهای قبلی از این سلسلهیادداشتها، به دهها نمونه از فیلمها و سریالها اشاره کردهام که صحنههای جذاب پرده اول این نمایش و نمونههای کاذب و دروغین ترک در پرده دوم را با آب و تاب نشان دادهاند و دریغ از نشان دادن صحنههای لازم اما کثیف، دلهرهآور و دهشتانگیز پرده سوم. آقای الف میگوید: به من و دیگر همپالگیهایم که ژنده، ژولیده و کثیف، در بیغولهها و خرابهها زندگی میگذرانیم، کیسه و گونی به دست در حاشیه بزرگراهها چچل میزنیم و یا مثل الان من، قیمه «پس مانده و دهنی سگ٣» با نان گدایی سق میزنیم، اینطوری نگاه نکنید. خوب شد که پدرم را میشناسی. من در خانه طلاسازها و طلافروشها زندگی کرده و سرم تو حساب است. ما معتادهای ولگرد، کوه جواهریم. از آبرو، ناموس، اعتبار، خانواده و... که بگذریم و فقط پولی حساب کنیم، خرج درد بیدرمان اعتیاد و همین زندگی نکبتی که داریم، از متوسط خرج خانوارهای ایرانی بالاتر است. دولت هم بیش از دکترها، مهندسها و متخصصهای سطح بالا، خرج ما کرده است. ما موجودات گرانبهایی هستیم. از ما استفاده کنید و نگذارید تجربیات ما در گورهای ناشناسی که
شهرداری ما را بهعنوان مردههای بیکس و کار در آن چال میکند، مدفون شود. بگذارید حرف بزنیم و به جوانها بگوییم که چگونه به این سیاهچاله افتادیم. گفتم: واقعا حاضری در کلاسهای درس، سالنهای سخنرانی، مصاحبههای نوشتاری، گفتاری و تصویری این حرفها را بزنی. به موبایل روشنم که داشت صدایش را ضبط میکرد، اشاره کرد و گفت: پس فکر میکنی الان مشغول چه کاری هستم. شما پولش را بدهید همه تجربیات ما مال شما! پینوشتها: ١- جزینی قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، پایگاه خبری تابناک، ٤/١٢/٩٣ ٢- اگر میخواهی برگردی هرگز نرو، روزنامه شهروند، ١٩/٦/٩٤ ٣- در قسمت دوم از این سری یادداشت ها به قصه «پس مانده و دهنی سگ» اشاره شده است.
منبع: روزنامه شهروند
دیدگاه تان را بنویسید