کد خبر: 270762
تاریخ انتشار :

فرزندان شیطان (٢٤)

نشستند و گفتند و تدبیر کردند!

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : محمدمهدی پورمحمدی: دیروز همراهان دو تن از اعضای شورای شهر تهران، در پارک شوش، مورد حمله معتادان ولگرد قرار گرفتند. پنجره خودرو پایین و سرنشین آن درحال استفاده از تلفن همراهش بوده که برخی از اشرار محله تلاش می‌کنند تلفن همراه او را بربایند. در این درگیری عینک سرنشین خودرو شکست و دستش زخمی شد. این عضو شورای شهر تهران، که با حمله معتادان روبه‌رو شده، می‌گوید: «آسیب اجتماعی یک معضل بزرگ است و ما در تهران منطقه خاصی داریم که در آن، از آنچه به‌عنوان یک انسان انتظار داریم، خبری نیست. دستگاه‌ها و مسئولان مربوطه هم به این موضوع رسیدگی نمی‌کنند. با این اوصاف می‌توان گفت که فرزندان ما در معرض خطر قرار دارند.» رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران نیز در واکنش به اتفاق اخیر پارک شوش که این روزها پاتوق معتادان جنوب پایتخت شده است، به طنز پیشنهاد داده که بوستان شوش به «پارک معتادان» تغییر نام دهد,١ در ٢٣ یادداشت گذشته، با ذکر شواهد و ارایه اسناد انکارناپذیر به پدرکشی‌ها، فرزندکشی‌ها، قتل‌های فجیع، تجاوز به محارم و... که فقط تعداد معدودی از آنها در رسانه‌ها منعکس می‌شود، با رعایت خط قرمزهای وارد نشدن به حیطه سیاه‌نمایی، رعایت عفت قلم، ملاحظات سردبیری و خودسانسوری‌ای که به طبیعت ثانویه تبدیل شده، اشاره کرده‌ام. در این یادداشت‌ها، با تشکر و تقدیر از همه مسئولان و مامورانی که تاکنون تمامی تلاش خود را برای مبارزه با مواد مخدر به کار برده‌اند، آنان را به تجدید نظر در برنامه‌ها و درانداختن طرح‌هایی نوین و انقلابی برای کاهش این بلای خانمان‌سوز، بنیان‌برانداز و کشور بر باد ده، فراخوانده‌ام. در قسمت‌های دوازدهم و سیزدهم تحت عناوین «دشمن خانگی» و «توهم و جنایت» نوشته‌ام که یک کارگر نانوایی، پس از مصرف شیشه، دچار توهم شد، کودک دوساله خود را بچه اژدها تصور کرد و طفلک معصوم را در تنور انداخت و زنده‌زنده سوزاند. کارگری کودک پنج‌ساله خود را در توهم شیشه‌ای، با ضربات متعدد کارد آشپزخانه به قتل رساند. پدر باران کوچولو، پس از مصرف مواد مخدر، دختر پنج‌ماهه‌اش را با ضربات چماق به قتل رساند. در دیگر یادداشت‌ها از اجاره دادن همسر، فروختن فرزندان به بهای یک باکس سیگار یا صدهزار تومان پول، تجاوز به محارم، باردار شدن دختر از پدر و... داستان‌های مختصری نقل کرده‌ام. دوستی از شهرستان ... در این‌باره برایم نوشته است: «مطالب شما که نشان از دلسوزی و احساس مسئولیت در قبال سرمایه‌های انسانی یک کشور است را مطالعه می‌کنم، هر چند پس از مطالعه گویی قلبم را داخل فندق‌شکن گذاشته‌اند... اتفاقاتی که ذکر کرده‌اید فقط از آفات کلان‌شهرها نیست و حتی در روستاها اتفاق می‌افتد. چندی قبل در یکی از روستاهای شهرما، پدری فرزند چهار‌ساله‌اش را در حالت توهم، به جای خروس و ٢‌ سال قبل در محله خودمان جوانی مادرش را در داخل آشپزخانه به جای گوسفند ، سربرید. اگر ناله‌های مظلومانه قربانیان خردسال، خانواده‌های مظلوم، دخترانی که عصمتشان بر باد رفته، مادرانی که به خاطر اعتیاد فرزند، روزگارشان تیره‌تر از شب سیاه شده... و جیغ‌های بنفش و صداهای دندان قروچه‌ای که از لابه‌لای سطور این یادداشت‌ها به گوش می‌رسد، رگی را نجنباند؛ امید است شکسته شدن عینک و زخمی شدن دست یکی از همراهان اعضای شورای شهر، در پارک شوش به دست معتادان ولگرد، راهگشا شده و مبارزه با مواد مخدر را وارد مرحله جدیدی كند. معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور از ساماندهی معتادان کارتن‌خواب در کشور خبر داد و گفت: این سازمان با هدف کاهش آسیب‌ها در تلاش است تا مصرف‌کنندگان مواد مخدر را ساماندهی کند، البته اجرای این طرح در گرو تامین اعتبار است,٢» چندی بعد رئیس سازمان بهزیستی کشور با اشاره به افزایش آمار تعداد کارتن‌‌خواب‌ها در کشور و به‌خصوص در کلانشهرها گفت: «در این زمینه می‌بایستی اقدامات لازم با همکاری شهرداری‌ها صورت بگیرد، که امیدواریم با تعامل و همکاری بین بخشی بهزیستی و شهرداری‌ها این معضل به‌زودی برطرف شود، که البته می‌بایستی اعتبارات لازم از سوی ٢ نهاد شهرداری و بهزیستی تامین شود.٣» ٤ ماه از آن زمان گذشت و ٨ روز پیش٤، تقریبا همه مسئولان امر ساماندهی معتادان کارتن‌خواب، تشکیل جلسه دادند و کلی بحث و تبادل‌نظر کردند. هنگام خروج اعضا از جلسه، خبرنگار سیما با ٢ تن از آنان - یک روحانی که متاسفانه اسم و سمت ایشان را نمی‌دانم و رئیس سازمان بهزیستی - مصاحبه کرد و هر دو بزرگوار اذعان داشتند که حدود ۶۰‌درصد معتادان کارتن‌خواب پایتخت از شهرستان‌ها وارد تهران می‌شوند و باید این روند متوقف شود. یکی از آنان گفت کارتن‌خواب‌های شهرستانی باید به شهر خودشان برگردند، به این نکته که چگونه از بازگشت دوباره آنان به تهران جلوگیری خواهد شد، هیچ اشاره‌ای نکرد. برداشت نگارنده از آن دو مصاحبه این است که: اولا از آن اعتباراتی که گفته می‌شد، اگر تامین شود، چنین و چنان خواهد شد، هنوز خبری نیست و ثانیا جمع‌بندی مذاکرات آن جلسه آن بوده است که تا زمانی که آن اعتبارات تامین نشده، معتادان آخر خطی متجاهر کارتن‌خواب که چهره پایتخت را بدنما کرده و آسیب‌های اجتماعی زیادی را موجب شده‌اند، جلو چشم ما نباشند بهتر است! انگار نه انگار که «همه جای ایران سرای من است». گیرم آنها از مرکز اخراج و به شهرهای دیگر فرستاده شوند، آیا با این کار مسأله به این بغرنجی حل خواهد شد؟ زندگی و خرج اعتیاد بیشتر آنها از جمع‌آوری زباله‌ها تامین می‌شود و طبیعی است که هیچ شهری در ایران به اندازه تهران، زباله ندارد و جاذبه زباله دوباره مثل آهن‌ربا آنها را به تهران جذب خواهد کرد. پس فعلا امیدی به حل کوتاه‌مدت این مسأله نیست. ایده «اتاق‌های امن تزریق برای معتادان پرخطر» که ٥ روز پس از آن جلسه، توسط معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکت‌های عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر، ارایه شده ناشی از همین ناامیدی است. راجع به این مطلب که این ایده در پاره‌ای از کشورها، چون آلمان، بخش‌هایی از سویيس، کانادا و... پیاده شده است، در یادداشت‌های آتی خواهم نوشت. ان‌شاءالله پی نوشت: ١- روزنامه قانون، ٢٣/٦/٩٤، یعنی همین دیروز! ٢- پرتال ستاد مبارزه با مواد مخدر، منبع خبر، میزان، ١٩/٢/٩٤ ٣- شیعه‌نیوز، ٣٠/٢/٩٤، منبع: خبرگزاری فارس ٤- ١٦/٦/٩٤

منبع: روزنامه شهروند

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها