دانشگاه آزاد اسلامی در آستانه انتخاب رئیس جدید؛ نگاهی به گزینهها
دانشگاه آزاد اسلامی، بهعنوان بزرگترین شبکه آموزش عالی غیرانتفاعی در جهان اسلام و یکی از مهمترین نهادهای علمی کشور، در طول چهار دهه گذشته نقشی بیبدیل در توسعه آموزش عالی، گسترش عدالت آموزشی، تربیت نیروی انسانی و گسترش پژوهشهای کاربردی در ایران ایفا کرده است. این دانشگاه با بیش از ۲۰ هزار عضو هیات علمی در حوزه پزشکی، ۲۳ هزار عضو هیات علمی، بیش از یک میلیون دانشجو و گسترهای از مراکز دانشگاهی در سراسر کشور، نهتنها یک مجموعه آموزشی، بلکه یکی از بازوان مهم توسعه اجتماعی و فرهنگی کشور به حساب میآید.
پس از شهادت دکتر طهرانچی، انتخاب رئیس جدید دانشگاه آزاد اسلامی، با توجه به اهمیت آن، به موضوعی راهبردی و ملی تبدیل شده است. چرا که این دانشگاه در آستانه تحولات ساختاری و نیازمند بازنگری در نقش و جایگاه خود در اقتصاد دانشبنیان، اشتغالزایی و تربیت نیروی انسانی است، این مسئولیت، نیازمند مدیری است که هم شناخت دقیق از نظام آموزش عالی داشته باشد، هم با ساختارهای تصمیمسازی کلان کشور آشنا باشد و هم توانایی اداره این مجموعه بزرگ که پیچیدگیهای متعددی از منظر فرهنگی، آموزشی و حتی اقتصادی دارد را دارا باشد.
گزینههای مطرح برای ریاست دانشگاه آزاد اسلامی
بر اساس شنیدهها و ارزیابیهای اولیه، اسامی چند چهره شاخص علمی و مدیریتی کشور بهعنوان گزینههای اصلی این جایگاه مطرح شدهاند که در ذیل به برخی از آنها و سوابق علمی و اجراییشان اشاره میشود.
سید محمودرضا آقامیری، رئیس دانشگاه شهید بهشتی، با سابقه مدیریت دانشگاهی و علمی. تجربه دانشگاهی او نقطه قوتش است، اما کمتر در سطوح کلان مدیریتی و تعامل با نهادهای حاکمیتی دیده شده است.
سید محمد حسینی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، استاد دانشگاه و با سابقه اجرایی در نهادهای اجرایی. هرچند جایگاه سیاسی و ارتباطات گسترده او از امتیازات محسوب میشود، اما کارنامهاش در عرصه آموزش عالی و سیاستگذاری دانشگاهی چندان پررنگ نیست.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی، رئیس بنیاد شهید و نایب رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، با تجربه در حوزههای قانونگذاری و امور اجتماعی. قاضیزاده بیشتر یک مدیر سیاسی و اجتماعی است. نقشآفرینی او در آموزش عالی محدود به سیاستگذاری کلان بوده و تجربه مستقیم دانشگاهی را در رزومهاش چندان به چشم نمیآید.
محمدرضا مخبر دزفولی، رییس فرهنگستان علوم و دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی. چهرهای صاحبنظر در سیاستگذاری علم، اما بیش از آنکه سابقه مدیریت میدانی دانشگاهی داشته باشد، در نهادهای سیاستگذار فعال بوده است. تأکید او بر ساختارهای کلان فرهنگی، تجربه مستقیم با فضای اجرایی دانشگاه آزاد را کمتر نشان میدهد.
مرتضی موسیخانی، رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، فعال حوزه فناوری، نوآوری و ربوکاپ، با تمرکز بر پژوهش و فناوریهای نو. تمرکز او بر فناوریهای نوین و پژوهش، برگ برندهای است، اما حوزه تأثیر مدیریتش بیشتر در مقیاس استانی و تخصصی بوده و حضور در سیاستگذاری کلان آموزش عالی کمتر به چشم میخورد.
پیام نجفی، رییس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان، فردی با شناخت خوب از ساختارهای دانشگاهی. نقطه قوت او مدیریت اجرایی در سطح دانشگاه آزاد است، اما سوابق او کمتر در حوزههای ملی و تعامل با نهادهای سیاستگذار دیده شده است.
بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه. نگاهداری از معدود افرادی است که هم در عرصه سیاستگذاری کلان پژوهش و آموزش، هم در مدیریت میدانی و هم در تعامل ساختاری با نظام تصمیمگیری کشور سابقه مؤثر دارد. حضور او در راس مرکز پژوهشهای مجلس، تجربه تعامل با نهادهای حاکمیتی، ارتباط با نخبگان علمی، و شناخت نیازهای نظام آموزشی کشور، مزیت نسبی قابلتوجهی است که در میان سایر گزینهها کمتر دیده میشود.
چرا انتخاب رئیس دانشگاه آزاد اهمیت دارد؟
دانشگاه آزاد اسلامی، در مقطع کنونی، با چالشهایی چون ضرورت بازتعریف مأموریتها، ارتقای کیفیت آموزشی، تجاریسازی دانش، افزایش کارآمدی مالی و گسترش تعاملات بینالمللی روبهرو است.
این مجموعه گسترده، به مدیری نیاز دارد که درک دقیقی از سیاستهای کلان کشور داشته باشد، بتواند دانشگاه را در مسیر تحول قرار دهد و در تعامل با نهادهای حاکمیتی و نظام تصمیمگیری کشور نقشآفرین باشد./
پایان پیام
دیدگاه تان را بنویسید