کد خبر: 194326
تاریخ انتشار :

درد حسین علیزاده، نشان شوالیه نیست

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، امید حسینی در وبلاگ آهستان نوشت: ‎ ‎تعریف و تمجیدها و بدگویی‌های ما در عصر اینترنت و غوغای سیاست، خیلی خیلی ساده و کودکانه شده. گاهی ریاکارانه ‏و چاپلوسانه و گاهی به قصد زدن این و آن و یا حتی یارگیری سیاسی و بستن دهان رقیب مثل بسیاری از دعواهای به ظاهر ‏هنری و فرهنگی که در رسانه‌های مختلف هر روز شاهدش هستیم.‏ ‏ متاسفانه این رویه که بیشتر ویژگی بازار سیاست است، این روزها فراگیر شده و آدم‌ها و جریانات مختلف را دربرگرفته. ‏دقیقاً به همین علت است که هر روز شاهد پرخاشگری به هنرمندان مختلف هستیم. مثلاً به بهانه مقتل خوانی، به بهانه ‏انتخاب پوشش، انتخاب یک شیوه زندگی، داشتن یک عقیده و سلیقه خاص. فرقی هم نمی‌کند این طرفی یا آن طرفی؛ همه درگیرش ‏هستیم و همه مقصریم‎. حسین علیزاده با رد نشان شوالیه که پیش از این چندین استاد نام و نشان دار ایرانی آن را پذیرفته بودند تصمیم شجاعانه‌ای ‏گرفت. علیزاده با این تصمیم، یک اثر ماندگار دیگر به کارنامه هنری درخشان خود اضافه کرد و در اذهان مردم ایران ‏جاودانه شد. او اثری هم ردیف با «نی نوا» خلق کرد. نی نوایی که برای ایرانیان ماندگار است؛ فرقی نمی‌کند که اهل موسیقی ‏باشند یا نه، نی‌نوا برای مردم آشنا است، چون با آن زندگی کرده‌اند.‏ احتمالاً این بار هم مثل همه یارکشی‌های سیاسی، بساط تعریف و تمجید علیزاده به راه می‌افتد. در مقابل، شاید گروهی هم او ‏را ملامت کنند که چرا دست رد به سینه فرانسه و نشان به ظاهر هنری و فرهنگیش زده! (چون به هرحال، اعطای این نشان ‏فرانسوی، به نوعی حاوی پیام‌های سیاسی خاصی هست، هرچند نشانه سستی نهادهای فرهنگی خودمان هم هست) این میان ‏احتمالاً بعضی دوستانِ تازه علیزاده (؟!) از فرصت استفاده کنند و به آنهایی که قبلاً نشان شوالیه را قبول کرده‌اند، کنایه‌هایی ‏بزنند!‏ ‏ که البته انتقاد از شخصیت‌های مفتخر به نشان شوالیه انتقاد به حقی است. مخالفت‌ها با نشان شوالیه هم همیشه سیاسی نبوده ‏و نیست. بسیاری از هنرمندان و اهالی فرهنگ هم اعتبار آن را زیر سوال می‌برند. با این حال، حرفم این است که تصمیم ‏حسین علیزاده آنقدر بزرگ، قابل تامل و قابل ستایش است که باید حواسمان را به خودش معطوف کنیم، نه اینکه به بهانه آن، ‏دیگران را ملامت کنیم.‏ نقد آنهایی که نشان شوالیه را پذیرفتند به جای خود، اما استاد علیزاده، بزرگ و محترم است و استفاده ابزاری از او برای ‏ملامت دیگران، نوعی بی‌احترامی به او محسوب می‌شود.‏ و اما درد حسین علیزاده! حالا که با این نامه و تصمیم دشوار و زیبا روح ایرانی به وجد آمده و غرورش پررنگ شده، جا ‏دارد از خودمان بپرسیم که چرا امثال علیزاده‌ها در کشورمان، گاهی غریبند و احساس ناراحتی می‌کنند؟ از چه می‌نالند؟ از ‏چه کسانی؟ دردشان چیست؟ برای پاسخ به این سوالات ابتدا باید باور کنیم که حسین علیزاده و امثال او هنرمندند، نه ‏سیاستمدار!‏ هنرمند، دردهای خاص خود را دارد و زبان ویژه خود را. برای سخن گفتن با هنرمند باید با زبانش آشنا بود.‏‎ ‎حسین علیزاده ‏آنقدر اعتبار دارد که رد و قبول نشان شوالیه فرانسه، ارزش و اعتبار هنری او را بالا و پایین نمی‌برد، اما او دردهایی هم ‏دارد که شاید بسیاری از آنها را بشود به راحتی حل کرد یا لااقل شنید.‏ اولین خواسته یک هنرمند مردمی که از میان جامعه خود برخاسته و آثارش گواه زندگی او در میان این مردم و همراهی با ‏آنها در شرایط مختلف سیاسی و اجتماعی چند دهه اخیر است، این است که مسئولان او را درک کنند و زبانش را بفهمند.‏‎ ‎ هنوز پس از سال‌ها تکلیفمان با موسیقی روشن نیست. حتی اشاره به این نابسامانی فکری هم برایم خنده دار است، اما چه ‏کنیم که فعلاً درگیر همین ابتلائات هستیم. مسائلی از قبیل نشان دادن یا نشان ندادن ساز در تلویزیون و یا مجوز دادن و ندادن ‏به کنسرت‌ها و اجراها در کشور در این مدت حتی یک بار هم اجراهای حسین علیزاده و نوازندگی خیره کننده‌اش از ‏تلویزیون برای مردم پخش نشد. ‏ او که نی‌نوایش سال‌ها از همین صدا و سیما پخش شده. کارآیی موسیقی فعلاً در حد پر کردن برنامه‌های مختلف صدا و سیما ‏است. گاهی حتی از آثار فاخر موسیقی سنتی برای تبلیغ و پیام‌های بازرگانی استفاده می‌کنند! (مثلاً استفاده چندین ساله از ‏قطعات آلبوم «در گلستانه» شهرام ناظری برای تبلیغ رادیاتور و با هنرمندی عمو یادگار!‏
منبع: باشگاه خبرنگاران

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها