کد خبر: 210671
تاریخ انتشار :

تاملاتی در باب پدیده شارلی ابدو و پیامدهای آن

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

سعید بزرگی: نخست؛ اینکه مرزی برای آزادی بیان می توان تصور بود یا خیر امری است که از ابتدای تلاشهای بشر برای دستیابی به حقوق بنیادی انسانی و آزادی های فردی با آن درگیر بوده است.کسی می گفت هنگامی که می شنوم انسان آزاد است که نظر خود را ابراز کند اما.... دیگر به سخنش گوش نمی دهم چرا که این "اما" به معنای آغاز از بین رفتن این حق است ،بنا براین هیچ اما و اگر و محدودیتی اساسا نبایستی برای آن قایل شد.این سخن از این نگاه که در طول تاریخ حکومت های خودکامه و به طور عام قدرت های غالب و زورمند برای محدود کردن مخالفان و سلب هرگونه حق انتقادی از اقلیتها،مستضعفان،جامعه به طور عام،رسانه ها به طور خاص از همین اما و اگرها شروع کرده اند سخنی بیراه به نظر نمی رسد اما با تغییر زاویه دید به این مساله،آیا خطری برای نامحدود بودن و بی حد ومرز بودن آزادی های بشری نمی توان قایل شد؟آیا همین توجیه آزادی انسان دستاویز گروهی دیگر از ستمگران در طول تاریخ نبوده است؟بی نهایت بودن آزادی انسان به ویژه آزادی بیان به معنای گام نهادن به فاز خشونت کلامی نیست؟ در زمینه خشونت های جسمی و فیزیکی و سخت افزاری کار برای جوامع بسیار سهل تر است،چراکه هرگونه خشونت فیزیکی منجر به جرح و نشانه ای از صدمات جسمی می شود؛اما درباره خشونت کلامی از کدام متر و معیار می توان بهره برد؟آیا می توان کبودی(؟!) ناشی از خشونت گفتاری و کلامی و نرم افزاری بر روح و روان کسی را به اثبات رساند؟آسیب هایی که ممکن است بر روان و زندگی فردی و اجتماعی افراد اثری عمری و دایمی بگذارد. سوی دیگر این اتفاقات و تنشها،مسلمانانی هستند که به انتشار این گونه اهانتها واکنش نشان داده و می دهند،به طور عام همه مسلمانان که به صورت عرفی نمایندگان دین اسلام و پیامبر اسلام محسوب می شوند. مسلمانان بنا به اعتقادات و تعصبات خود علم واکنش برداشته اند و به دفاع از پیامبر اسلام قدبرافراشته اند.اما پرسش اینجاست که در عصری که جوامع بشری تنگاتنگ به هم تنیده شده اند و هر رفتاری در هر گوشه ای از دنیا به طور گسترده ای دیده می شود و به سرعت منتشر و حتا همه گیر میشود به حساسیت نوع ولحن واکنشهای خود دقت دارند؟ روشن است که واکنشها در زنجیره با انتشاراین کاریکاتورها و حوادث پاریس در اذهان تحلیل خواهد شد.ممکن است انتشار این کاریکاتورها(وحتا کل حادثه کشتار کاریکاتوریستها) بر اساس غرض ورزی و اهداف اسلام هراسانه منتشر شده باشند و یا ممکن است بنا به جهل به شخصیت و سیرت و مش و رفتار این پیامبر بزرگ که خداوند اورا رحمه لالعالمین خوانده،از زوی سو برداشت از رفتارها وادعاعای صادقنه-ولی جاهلانه- دو یا غیر صادقانه عده ای که مدعی مسلمانی هستند،گمان های خود را به قلم کشانده اند. آنچه مهم است این است که که با هر هدفی این اتفاقات رخ داده باشد بایستی با الگوبرداری از سیرت آن حضرت به پاسخگویی برآییم.چون آنچه که از ما به عنوان مسلمان سر می زند به عنوان نمایندگی از اسلام و پیامبر اسلام برداشت می شود. اصلی ترین هدف مسلمانان از واکنش ها،غمخواری مسلمانان بر مظلومیت پیامبر است.اما این واکنشها چقدر بر پایه سیرت حضرت رسول است؟آیا هرگز به برخورد آن حضرت با آن پیرزن یهودی که هر روز بر سرش خاکستر می ریخت تامل کرده ایم؟به این فکر کرده ایم که اگر خود حضرتش در این زمان حاضر بود چه برخوردی می کرد؟آیا بهترین راه تبری جستن از رفتارهای مدعیان دروغین اسلام،تولی جستن از سیرت بزرگان دین نیست؟ می توان راه روشنی جهت علیرغم تاثربه جا مانده از این گونه اقدامات ، هم به واسطه بی احترامی روا داشته شده به ساحت حضرت محمد و هم به دلیل دیدن جهل جوامع غربی از شان و شخصیت ایشان، با اندک دقت و تامل در واکنش رهبری مبنی بر دعوت جوانان غربی به مطالعه شخصیت و سیرت و منش حضرت پیامبر،می توان از فرصت پیش آمده در جهت نشان دادن عمق مظلومیت پیامبرو خنثا کردن تلاشهای اسلام هراسان و مدعیان مسلمانی ضد اسلام واثبات حقانیت این دین مبین و پیامبر بهره برد. بنابراین در این عصر،می توان به جای برخوردهای خصمانه -که نفعی برای جوامع اسلامی ندارد- با اتحاد و یک دستی بین مسلمانان در سراسر دنیا نه تنها پروژه اسلام هراسی با شکست مواجه خواهد شد بلکه چهره واقعی اسلام را ورای این موجهای جعلی نوظهور تحت نام اسلام،به مردم و جوامع غرب و شرق بازشناساند.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها