کد خبر: 248638
تاریخ انتشار :

قصه‌های تاریخ و والیبال ما

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : تورج عاطف، نامه نیوز -

به گفته تاریخ و به حکایت مورخان در دوران استبدادی قاجاریه هرگاه معاملات سیاسی تغییر می کرد طرف های شکست خورده رو به سمت سفارتخانه های روس و انگلیس می رفتند و به گونه ای راه فراری می جستند که شاید یکی از مهمترین آنها محمد علی شاه قجر بود که مجلس را به توپ بست و سر انجام پس از پیروزی مشروطیت راهی سفارت روسیه شد. باری برگی از تاریخ را گفتم تا برسم به حکایت امروز؛ گفته شده است بانوانی که در سالن والیبال حضور داشتند با پاسپورت های خارجی و عده ای گفته اند روسی وارد سالن شده اند. نخست باید بگویم خوشحالم که این فرزندان ایران آنقدر عشق به میهن دارند که از پاسپورت خارجی استفاده بهینه می کنند تا بتوانند در کنار یکی از وطن های خود یا وطنشان باشند همان طوری که در اجتماع فرزندان ایران زمین در بازی ایران و آمریکا در لس آنجلس ایرانیانی بودند که اقامت و پاسپورت های آمریکائی و یا دیگر کشورها را دارند اما وقتی فریاد ایران ایران می آید ایران را با تمامی وجود فریاد می زنند. بحث دو رگه ها را در فوتبال داشتیم و به شدت با آن مخالفیم. فرزندان ایران همواره ایرانی هستند حتی قطره ای از خون ایرانی داشته باشند. دوم باید بگویم فضائی را که این روزها مشاهده می کنم که بسیار رعب آور است. ما جنگهای نژادی و قومی و ملیتی و مذهبی را در این دیار در عرصه تاریخ تجربه کرده ایم اما حالا جنس جنسیتی تحفه جدیدی است که این روزها شاهد آن هستیم. عده ای پیروزی بچه های ایران را به مردان ایران تبریک می گویند و برخی دیگر شادی بانوی ایرانی از پیروزی والیبالیستها را به سخره کشیده اند و هیچ کس نمی گوید پیروزی والیبال ایران و شادی آن هیچ ارتباطی با سومدیریت در حل یک مسئله ای که حتی تا چند سال پیش اجرا می شد ندارد از این رو بار دیگر هم شادی خودم از پیروزی ایران در هر عرصه ای را ابراز می دارم و هم اعتراض دارم که بانوی سرزمین من چنین غریبه در دیار خود است. باز به تاریخ بر می گردم. در حکایت های واقعی تاریخی ما هیچگاه بی انصافی به دشمن را شاهد نبودیم. تاریخ ما سراسر از بخشش و دفاع از خویشتن است و یکی از افتخارات تاریخ ما این است که جنگ های ما عمدتا جنبه تدافعی داشته است و اگر فاتحین بزرگی چون کوروش و داریوش را داشته بودیم پس از فتح اقلیم هائی چون بابل رفتارهائی کرده اند که سالها در اذهان مانده است. در تاریخ ورزشی ما هم حکایت های زیبا اندیشی و ورزشی اندیشی بسیار داشته ایم. داستان های تختی و رفتارهایش با حریفی که دستش مشکل دارد اما تختی هیچگاه با آن دست کاری ندارد. در بازیهای جام ملتهای آسیا 1988 وقتی مرتضی کرمانی مقام یا مقدم جلوی چشمهای نپالی‌ها بازیکنان این کشور را با حرکات فنی خود تحقیر می‌کند، زنده یاد دهداری علی رغم این که تعویض های خود را کرده او را بیرون می کشد تا یاد دهد در ورزش بی احترامی وجود ندارد. سوال این است کدام دستگاهی اجازه بی احترامی به ایران و ایرانی را در یک بازی والیبال جهانی در خاک ایران می‌دهد ؟ سرود آمریکا پخش نمی شود علی رغم آن که آمریکائی ها با نخوردن آب تا قبل از اذان مغرب به ما احترام می گذارند. این باخت پرستیژ را کسی به گردن می گیرد ؟ سعید معروف در پایان بازی وقتی چند مسئول دولتی به رختکن می رود صریح می گوید شما مردان روزهای برد هستید و حالا در کنار معروف می ایستیم و از مسئولین می پرسیم پخش نشدن سرود ملی تیم حریف دست پخت کیست ؟ آری باید به تاریخ مراجعه کرد تا یاد بگیریم آنچه که بودیم و تجربه کردیم و با آنها پر ارزش شدیم.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها