مهران غفوریان به برنامههای طنز تاخت/ گفتند باید برقصی
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه، «مهران غفوریان» که با بازی در مجموعه تلویزیونی «زیر آسمان شهر» شناخته شد قرار است کارگردانی یک مجموعه را برعهده بگیرد. غفوریان در گفتوگوی مفصل خود با مهر درباره این کار صحبت کرده است و از عدم حضورش در برنامههای این روزها سخن گفته است. آنچه در زیر آمده است خلاصهای صحبتهای این بازیگر است:
- ما در مرحله طرح و نگارش فیلمنامه هستیم و تنها میتوانم بگویم که این کار، یک سریال 26 قسمتی است که احتمالا برای شبکه 3 آن را آماده میکنیم. کارگردانی این سریال را خودم بر عهده دارم و علی مسعودی نیز قصه آن را مینویسد که مضمونی طنز دارد.
- من اصولا در آثارم کار صرفا طنز نمیکنم؛ یعنی دوست ندارم یک داستان را فقط برای خندیدن روایت کنم بلکه اصولا این دغدغه را دارم که به مسایل روز و نیازهای اجتماع نیز بپردازم و در این کاری که میخواهیم شروع کنیم هم این دغدغه را دارم.
- متاسفانه خود من هر روز جوانان زیادی را به چشم میبینم که وقتشان هرز میرود و تلف میشود و زندگیشان در مسایل خیلی کوچک و کم ارزشی مثل کار با موبایل، کامپیوتر، مهمانی رفتن و چرخیدن با ماشین در خیابانها و موزیک گوش دادن خلاصه میشود. در نقطه مقابل جوانانی را میبینیم که بعضا تلویزیون نیز آنها را به عنوان جوان موفق نشان میدهد که راه درست زندگی را پیدا کردهاند. چون قرار است درباره همین موضوع فیلمی بسازم و دغدغه آن را دارم، مدتی است که بیشتر روی این مسائل دقت میکنم.
- خود من خیلی طنز گفتاری و کلامی را نمیپسندم و بیشتر موقعیت طنز را دوست دارم. در واقع طنز درست، همان طنز موقعیت است و در کل دنیا نیز همین اتفاق میافتد. اگر در یک فیلم کمدی موقعیتهای تازه و درستی خلق شود، مخاطب از آن لذت خواهد برد. به عنوان مثال فیلمهای چارلی چاپلین طنز موقعیت است. در واقع در آن زمان کلام و گفتاری وجود نداشته است و فیلمها صامت بود اما واقعا هنوز هم وقتی این فیلمها را تماشا میکنیم، خنده بر لبانمان مینشیند، درحالی که خیلی سال از ساخت این فیلمها میگذرد. از طرف دیگر وقتی دقت میکنیم، می بینیم که در همان فیلمها، چارلی چاپلین به مسایل اجتماعی پرداخته است. چاپلین در مورد فقر، بیکاری، عشق و مشکلاتی که جامعه آن زمان دچارش بوده، حرف زده است.
- طنز درست، طنزی است که بازتابی از مسایل واقعی در آن وجود داشته باشد. البته همین فضا ایجاد کردن هم باید با خلاقیت باشد. اخیرا فیلمی را دیدم که در آن ناصرالدین شاه قاجار با یک موبایل بازی میکرد و یک خانم قاجار هدفن داشت و یکی دیگر لپ تاپ و ... و با این چیزها سعی کرده بودند طنز بسازند. ما باید روی یک موضوعی کار کنیم که درست باشد، به عنوان مثال گوشی اپل دست یک فرد قدیمی میخواهد چه موقعیت کمدی ایجاد کند؟ دیدم که آنها بوسیله مترو از تهران قدیم به تهران جدید میآیند.
- این مدتی که کار نکردم واقعا به خاطر این بوده که یک فیلمنامه درست و حسابی دستم نیامده است. سریال جدیدم هم تا وقتی که فیلمنامه آن عالی نشود و همه چیز آن خوب درنیاید و من و فیلمنامهنویس، آقای مسعودی به یک نتیجه خوبی نرسیم اصلا جلوی دوربین نخواهد رفت.
- حدود 2 یا 3 سال قبل ساخت فیلمهای طنز سخیف شروع شد که در آن اوایل اکثرا جواد رضویان، مجید صالحی و متاسفانه بعضا خود من هم به عنوان نقش اول در این فیلمها بازی میکردیم. موضوع از این قرار بود که از کسانی که در تلویزیون بودند و مردم خیلی آنها را دوست داشتند و به آنها اعتماد داشتند، سوءاستفاده شد. از این نظر لفظ سوءاستفاده را به کار میبرم زیرا ابتدا فرض را بر این میگذاریم که اینها سراغ چنین بازیگرانی آمدند تا از ظرفیت آنها استفاده کنند اما وقتی میبینیم که تمام بار فیلم روی دوش چنین بازیگرانی است و این فیلمها هیچ چیز خاص دیگری برای جذب مخاطب ندارند، میتوانیم لفظ سوء استفاده را به کار ببریم.
- این فیلمها نه کارگردان نه نویسنده خوبی داشتند و فقط جواد رضویان و رضا شفیعی جم و ... را آوردند و از اعتبار آنها برای جذب مخاطب استفاده کردند. در صورتی که این بازیگران خود به تنهایی قادر هستند مردم را بخندانند.
- خود من یک قراردادی داشتم و در آن فیلم هم بازی کردم و مجبور شدم که در آن فیلم هندی برقصم! یعنی یک روز آمدم دیدم که میگویند باید برقصی. باور کنید من به خاطر کار حرفهایم و بابت قراردادی که بسته بودم نمیتوانستم کاری کنم و مجبور شدم برقصم و شب آن روز به خانه آمدم و گریه کردم. با خودم گفتم وای به حال ما و سینما که ما باید برای هنرنمایی در آن برقصیم و واقعا جای سئوال است که چه اجباری است که من بازیگر باید در این سینما حرکات موزون اجرا کنم؟
- متاسفانه یک سری اتفاقات در سینما میافتد که ریشه آن هم بدانجا برمی گردد که ما هنرمندان خودمان اصولی را رعایت نمیکنیم و بعد می بینیم که مردم میآیند و اعتراض می کنند و فیلمی که ارشاد هم به آن مجوز داده است، توقیف میشود. به هر حال در ارشاد افراد کارشناس و شایستهای هستند که وزیر آنها را انتخاب کرده اما اینکه چطور میشود فیلمهای مسئلهدار هم بعضا تایید میشود، این را نمیدانم. شاید می خواهند با ملایمت با این فیلم ها برخورد کنند اما اگر این موضوعات در سینما ادامه پیدا کند، نباید انتظار داشت که پای مسایل دیگری در سینما باز شود؟!
- من آدمی را در همین سینما سراغ دارم که اگر جانش برود نمیگذارد یک تار مو از خانمی در فیلمش بیرون باشد و چون این آدم را میشناسم می دانم، این یک چیزی است که دغدغه اوست وگرنه شما در فیلمهای دیگر می بینید که این مسایل خیلی رعایت نمیشود. اما یک دفعه همین آدم میآید یک فیلمی میسازد که بعضی از رفتارهایی که در فیلم نشان داده می شود رفتارهای موجهی نیست و اصلا نشان دادن آن روی پرده سینما لزومی ندارد.
- من یکی از فیلمهایی که خیلی به آن اعتراض شد و بعد مجوز آن لغو شد، دیدم. من با صحنه آخر این فیلم مشکل داشتم. این اعتقادات شخصی من است و پای این اعتقاداتم هم تا آخر زندگیام میایستم. برای من مهمترین چیز در زندگیام همین اعتقاداتم است و این اعتقادات را نیز با هیچ چیز دیگری معاوضه نمیکنم. چون با این اعتقادات بزرگ شدهام و کار کردهام و اگر غیر از این باشد، مهران غفوریان نیستم.
- دوست ندارم که تلویزیونم مثلا سه راهی برق تبلیغ کند. تلویزیون ما تلویزیون باکلاسی است و تمام عشق ما این بوده است که تلویزیون ما خیلی با کلاستر از تلویزیونهای دنیاست و در آن هر چیز را وارد نمیکنند و نشان نمیدهند و در آن هم محدودیتهای زیاد و البته مثبتی وجود دارد که تا ابد هم این مسایل باید در آن رعایت شود. منِ مهران غفوریان به عنوان یک تماشاچی میگویم، دوست ندارم که در تلویزیونم هر چیزی تبلیغ شود و تلویزیون را به خاطر همین مسائل خیلی قبول دارم؛ برای اینکه تلویزیون هنوز که هنوز است برنامه زنده پخش میکند و مدیر پخش بالای سر برنامه ایستاده و بازبین و مدیر شبکه روی برنامه نظارت دارند و صد در صد مسایل خانوادگی در آن مراقبت میشود و همه خانوادهها می توانند در کنار هم برنامهها را تماشا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید