کد خبر: 25356
تاریخ انتشار :

ماجرای کتک کاری خلخالی و سربازان شاه در بانه

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه، آیت‌الله صادق خلخالی اولین قاضی شرع ایران و یکی از چهره‌های اصلی انقلاب اسلامی در دهه 60 بود. خواندن خاطرات این نماینده سابق مجلس می‌تواند سرشار از جذابیت‌ باشد. خلخالی در کتاب خاطرات خود به ماجرای تبعیدش اشاره می‌کند و می‌گوید: آخرینِ دورِ تبعیدِ خلخالی به سخنرانیِ مبسوط او در مسجد اعظم قم بازمی‌گردد. چنان که او روایت کرده «در آن سخنرانی که به مناسبتِ شب چهلم حاج آقامصطفی خمینی ایراد شد، به شاه و دار و دسته‌اش حمله کردم. همین امر موجب شد مرا بازداشت و به رفسنجان تبعید کنند...» پس از چهار ماه، در فروردین ۱۳۵۷، مقصد بعدی تبعید، شهر لار در استان فارس تعیین شد، جایی که اقامت در آن برای خلخالی بسیار سخت بود، گرچه درباره علل و دلایل آن توضیح چندانی نداده و به همین بسنده کرده است که «روزهای تبعید در لار از بد‌ترین روز‌ها بود...» اقامتِ دو ماهه در لار نیز با زد و خورد و درگیری پایان یافت و روحانی ۵۲ ساله آن روز‌ها راهی کردستان شد: «چند روز قبل از تبعیدم به بانه، صبح زود ژاندارم‌ها به خانه‌ام حمله کردند و تا می‌توانستند مرا کتک زدند. البته من هم آنها را زدم ولی من یک نفر بودم و آنها پنج نفر و زورم به آنها نمی‌رسید...» تا اینکه سال ۱۳۵۷ پایان یابد و انقلاب به ثمر نشیند، خلخالی به دو شهر دیگر نیز رانده شد؛ بانه شهری خوش‌ و آب و هوا در کردستان بود که «چون شهری مرزی بود، ساواک آنجا بسیار قوی بود. به هر طرف که می‌رفتم، مشاهده می‌کردم که دنبالم هستند... وقتی متوجه شدم که می‌خواهند مرا به بندر لنگه تبعید کنند، خیلی خوشحال شدم زیرا برای یک فرد تبعیدی، خودِ این جابه‌جایی نوعی گشایش است...» تجربه اقامتِ اجباری در ‌بندر لنگه برای خلخالی خوشایند بود: «برعکسِ روحانیونِ لار، بندر لنگه‌ای‌ها با ما خوب بودند... جوانان شب‌ها گروه گروه به دیدنِ ما می‌آمدند و برای ما سوغاتی و حتی بزغاله می‌آوردند...» روزهای بدِ تبعید و دوران سختِ دوری از خانه، تا پایان‌‌ همان سال تمام شد. تا بهمن ۱۳۵۷ نه فقط خلخالی بلکه همه شاگردان و دوستدارانِ امام خمینی پیروزی را در دست داشتند. تبعیدی‌های پیشین برای در دست گرفتنِ قدرت و رهبری حکومتِ جدید باز می‌گشتند. حاکمان و محکومان جا عوض می‌کردند. شایدِ همین مشغله‌های ذهنی جدید بود که جایی برای روایت‌های جزیی‌نگر و موشکافانه از حوادث و اوضاعِ تبعید‌گاه‌های بعدی و مردمانشان باقی نمی‌گذارد و خلخالی را از تکرارِ روایتی چون خاطراتِ انارک بازداشت. هر چه بود، گذشتِ زمان نگارشِ خاطراتِ دورانِ تبعید را دیر‌تر، ناکافی‌تر و کم‌حجم‌تر ساخت.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها