تاکتیک جدید علیه برجام

رژیم اشغالگر قدس علی رغم اینکه رویکرد ماهوی خود را در قبال هرگونه توافقی میان ایران و اعضای 1+4 در قبال برجام دارد، سعی دارد به لحاظ تاکتیکی  و شکلی در این خصوص تغییراتی ایجاد کند. نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با رئیس جمهور آمریکا به او گفته است که آشکارا با توافق هسته ای مخالفت نخواهد کرد.بر اساس گزارش پایگاه آکسیوس،  دو منبع آگاه گفته اند که نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار خود با جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید تصریح کرده است که اگرچه با بازگشت واشنگتن به توافق هسته ای ٢٠١٥ مخالف است اما همچون بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر قبلی آشکارا با آن مقابله نخواهد کرد.این دو منبع آگاه همچنین گفته اند که بنت در جریان دیدارهای خود با وزیر امورخارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا نیز این پیام خود را منتقل و کرده و گفته است که باور دارد گفت وگو میان واشنگتن و تل آویو نتایج بهتری حاصل خواهد کرد.

فرانسه؛ کارگزار صهیونیستها در مذاکرات وین 

در این میان، باید از کاخ الیزه و دولت امانوئل مکرون به عنوان کارگزار خاص صهیونیستها در مذاکرات وین یاد کرد. فرانسوی ها در جریان برگزاری سلسله مذاکرات هسته ای بین سالهای 1392 تا 1394 که منجر به انعقاد برجام شد نیز در کسوت نمایندگان رژیم اشغالگر قدس ایفای نقش کردند تا جایی که لوران فابیوس وزیر امور خارجه دولت اولاند به وزیر خارجه رژیم صهیونیستی تبدیل شده بود. در معادلات جدید نیز صهیونستها بخشی از دیپلماسی پنهان خود را با آمریکا، بخشی را با سعودیها و بخشی را با فرانسوی ها ( در تقابل با ایران) تنظیم کرده اند. در این معادله، قطعا از نام دو بازیگر اروپایی دیگر، یعنی برلین و لندن نیز نمی توان به سادگی گذشت اما نقش فرانسوی ها در این معادله ظاهرا پررنگ تر است. 

سوابق رفتاری فرانسوی ها نیز این موضوع را به وضوح اثبات می کند! امانوئل مکرون  در سال 2017 میلادی و خصوصا در حاشیه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک (ماه سپتامبر)، برای نخستین بار در خصوص "تغییر برجام" با ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا  و نتانیاهو  نخست وزیر سابق رژیم اشغالگر قدس به توافق رسید. این بازی خطرناک فرانسوی ها پس از خروج رئیس جمهور آمریکا از برجام نیز ادامه یافته است. اساسا طراحی ساختار حداقلی و قطره چکانی "INSTEX" و فراتر از آن، تاخیر هدفمند مقامات اروپایی در راه اندازی ساز و کار مالی ویژه ، محصول و خروجی رایزنی های پشت پرده "ژان ایو لودریان" و " مایک پمپئو " وزیر امور خارچه سابق آمریکا بود.در حال حاضر و با توجه به حضور بایدن در راس معادلات اجرایی واشنگتن، مقامات فرانسوی کماکان به این بازی خود ( در زمین واشنگتن و تل آویو ) ادامه می دهند. در این میان، فرانسوی ها همچنان قصد دارند به مهره بازی غیراعلامی اما محسوس صهیونیستها در مذاکرات وین تبدیل شوند. هم اکنون فرانسوی ها مجرمانی خطرناک و تمام عیار هستند: اتهام کاخ الیزه در در پرونده هایی مانند  "تغییر برجام به کمک آمریکا"،  "ممانعت از راه اندازی مکانیسم مالی ویژه اروپا"،"تلاش برای تحدید توان موشکی ایران" و .... به اثبات رسیده است. 

هدف استراتژی هاست نه تاکتیکها! 

یکی از اصلی ترین اهداف مشترک آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و تروییکای اروپایی در برهه زمانی فعلی، هدف قرار دادن استراتژی ها و خطوط راهبردی کلان جمهوری اسلامی ایران می باشد. "هضم استراتژی ها در دل تاکتیکها" یک فرمول رفتاری مسبوق به سابقه و شناحته شده از سوی غرب محسوب می شود. بر این اساس، بازیگران غربی در مواردی که به لحاظ حقوقی و راهبردی در موضع ضعیف تری نسبت به طرف مقابل قرار دارند، سعی می کنند با استناد به الگوهای رفتاری ، روبنایی و تاکتیکی خاص، مانع از تمرکز رقبایشان بر روی "خواسته های ثابت " و " خطوط قرمز راهبردی" شوند.به عبارت بهتر، سیاستمداران و رسانه های غربی به گونه ای زمینه غلبه "حواشی" بر " متن و اصل ماجرا" را فراهم می سازند که "طرف محق ماجرا" را صرفا به یک "طرف مذاکره" تبدیل کنند.نباید فراموش کرد که ایران اکنون "طرف محق " و غرب "طرف خطاکار " این پرونده محسوب می شوند. بنابراین اساسا قرار دادن این دو ( ایران – غرب) در یک "شاکله " و "چارچوب تحلیلی واحد" محلی از اعراب ندارد.اکنون طرف غربی بر روی "شکل مذاکرات" متمرکز شده و سعی در محو" ماهیت مذاکرات" دارد. با این حال، باید این حقیقت را مدنظر قرار داد که استراتژی ها و خطوط قرمز راهبردی جمهوری اسلامی ایران، هرگز جا به جا نشده و تغییر نخواهند کرد.در هر حال، بازی مشترک غرب و رژیم صهیونیستی ناظر بر استراتژی هایست نه تاکتیکها. اصرار آنها بر شکل مذاکره و ..... صرفا تلاشی بر ای لاپوشانی این حقیقت محسوب می شود. 

رمزگشایی از خواسته مشترک آمریکا و تروییکای اروپایی 

در چنین شرایطی نسبت به خواسته مشترک آمریکا و تروییکای اروپایی در مذاکرات وین ، درک بهتری پیدا می کنیم! غرب نهایت تلاش خود را به کار گرفته است تا جمهوری اسلامی ایران را از دو مطالبه اصلی ، حقوقی و منطقی خود منصرف کند : یکی "رفع تمامی تحریمهای هسته ای ایران" و دیگری"راستی آزمایی غرب توسط ایران بر اساس ارائه تضمینهای واقعی آمریکا-اروپا". جبهه غرب به خوبی می داند که در صورتبندی حقوقی پرونده "نقض برجام"، حتی ذره ای قدرت مانور ندارد. از این رو سعی دارد یک "معادله ساده و تک جمهولی" با محوریت غرب را تبدیل به یک "معادله پیچیده و دومجهولی" با محوریت ایران و غرب تبدیل کند! بدیهی است که تنها راه مواجهه با این رویکرد و بازی وقیحانه،"فاصله گیری از رویکرد تعهد محور" و استناد به رویکرد "تضمین محور" در برابر آمریکا و تروییکای اروپایی می باشد. دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید این حقیقت را بپذیرد که در پروسه ای که از سوی غرب" احیای برجام" نامگذاری شده است، نباید کمترین تفکیک و تمایزی میان واشنگتن و شرکای اروپایی آن قائل شد زیرا این خطای محاسباتی، به پاشنه آشیل مجدد ما در برجام تبدیل می شود. از سوی دیگر، قطعا در این آوردگاه نباید ذره ای از دو مطالبه حکیمانه و حقوقی مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ، یعنی "رفع تضمین شده تحریمها" و " راستی آزمایی" آن  کوتاه آمد.