کد خبر: 633942
تاریخ انتشار :

اصولگرایان برعلیه اصولگرایان؛ ماجرا چیست؟

با قدرت‌گیری اصولگرایان در دولت، مجلس و شوراهای شهر و شهرداری‌ها، انتصاباتی انجام شده که به مذاق برخی دیگر از اصولگرایان خوش نیامده است.

اصولگرایان برعلیه اصولگرایان؛ ماجرا چیست؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

با قدرت‌گیری اصولگرایان در دولت، مجلس و شوراهای شهر و شهرداری‌ها، انتصاباتی انجام شده که به مذاق برخی دیگر از اصولگرایان خوش نیامده است. آنها برای اعتراض به این عزل‌ونصب‌ها دلیل هم دارند. اما گویا نه عزل‌ونصب‌ها بلکه اعتراض به آنهاست که مسئله‌ساز شده است.

نمونه‌هایی از این انتقادات را از همان روی‌کارآمدن مجلس یازدهم با انتصاب بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات شاهد بودیم. نامه تندوتیزی که الیاس نادران نوشت و آن را مصداق قانون‌شکنی دانست و حتی به قوه قضائیه هم شکایت برد؛ شکایتی که البته رد شد! شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ویژه کارکنان دولت و شعبه ۴ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، درپی شکایت‌های جداگانه نادران و ستاد امر به معروف و نهی از منکر یکی از استان‌ها علیه رئیس‌کل دیوان محاسبات مبنی‌بر اتهام جعل و استفاده از سند مجعول، درباره هر دو اتهام مطرح شده علیه مهرداد بذرپاش قرار منع تعقیب صادر کرد و اعلام شد که آرا پس از ابلاغ به طرفین پرونده، مراحل قضائی خود را طی کرده و قطعی شده است.

این روند اعتراضات البته ادامه داشت. از دورزدن و تغییر قانون برای انتصاب زاکانی به سمت شهرداری تهران تا انتصاب استاندار جدید سیستان‌وبلوچستان که به نوشته کیهان و فارس و.... نجومی‌بگیر بوده است و یک فعال شناخته‌شده رسانه‌ای اصولگرا درباره‌اش نوشته بود: «آیا یک استاندار نجومی‌بگیر، درد استان محروم و مردم مستضعف سیستان‌وبلوچستان را درک می‌کند؟!

مدرس‌خیابانی، سرپرست سابق وزارت صمت در حالی استاندار سیستان‌وبلوچستان شد که در تیرماه سال ۱۴۰۰، مبلغ ۱۱۷ میلیون تومان حقوق دریافت کرده!». یکی از نمایندگان استان سیستان‌وبلوچستان هم گفته بود: «انتظار ما از دولت آقای رئیسی این بود که برای استانی به این مهمی فردی را انتخاب کند که بتواند مشکلات مردم را درک کرده و در راستای حل مشکلات برنامه‌ریزی داشته باشد».

مشابه نقدهایی که به مدرس‌خیابانی، استاندار سیستان‌وبلوچستان شده درباره مشاور جدید زاکانی هم مطرح است. درباره او گفته می‌شود که دستش در ماجرای املاک نجومی آلوده بوده است.  انتصابات اخیر قالیباف در مجلس هم شاکیان زیادی بین خود اصولگرایان داشته است و همه اینها رسانه‌ای شده و حتی در برخی موارد کار به شکایت هم کشیده است.

محمدصالح مفتاح از چهره‌های اصولگرا و از اعضای ارشد حزب نزدیک به محمدباقر قالیباف، درپی انتصاب علیرضا زاکانی به‌عنوان شهردار این کلانشهر، از وزیر کشور به دیوان عدالت اداری شکایت کرد. او گفته است: «‌انتظارم از آقای محسنی‌اژه‌ای و امید به قوه قضائیه آن است در عمل به قانون، بازگرداندن قانون به مجرای اصلی و نیز ارتقای سطح قوه قضائیه، بتواند این پرونده را آغازی بر یک جریان حقوقی کند. افوض امری الی‌ الله ان‌الله بصیر بالعباد».

در یک رشته‌توییت اخیرا نوشته بود: «۱۰ سال پیش آقایان زاکانی، توکلی،‌ دهقان، سروری، نادران و نجابت به انتصاب سعید مرتضوی به مدیرعاملی سازمان تأمین اجتماعی، با طرح شکایتی در دیوان عدالت اداری، اعتراض کردند و چون مرتضوی تخصص و سابقه در زمینه تأمین اجتماعی نداشت، با حکم دیوان، او را برکنار کردند. شکایت از انتصاب آقای زاکانی، پاسداشت امر عمومی است. امور سیاسی و انتصابات اداری، امور خصوصی نیستند که گروهی اندک بر آن عرصه مالکیت داشته باشند و بتوانند هرکاری به‌صورت دلبخواهی انجام دهند. 

قانون باید بر رفتار مسئولان حاکم باشد. مردم حق دارند و باید بر سرنوشت خود حاکم باشند. مگر می‌شود خود را انقلابی بدانیم‌ ولی قوانین را محترم ندانیم؟ اگر حاکمان و مجریان قانون، آن را محترم ندانند، چه دلیلی دارد مردم آن را محترم بدانند و به آن عمل کنند؟ مسئولان باید حساس‌ترین مردم به رعایت قانون باشند، حتی در جزئیات.

امر عمومی است که می‌تواند مسئله مشارکت را امکان‌پذیر کند. اگر مشارکت مردم در انتخابات کم‌کم دارد به نقطه بحرانی می‌رسد، باید بسترهایی که حضور مردم در سیاست را کم‌رنگ می‌کنند، به فوریت اصلاح شوند و کنار گذاشته شوند و به‌جای آن بسترهای حضور مردم از جمله دیوان عدالت تقویت شوند. مهم‌ترین نتیجه تقویت امر عمومی، برابری مردم در برابر قانون است که در اصول ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی متجلی شده است. 

در حالت آرمانی این تضمین وجود دارد که هر شهروندی بتواند بدون درنظرگرفتن مقام و منزلت، در سطحی برابر با دیگران به حوزه عمومی دسترسی داشته باشد. قانون هم در زمان تصویب و هم در زمان اجرا باید مردمی‌شدن عرصه‌های عمومی را تضمین کند. اگر برخی قوانین در غایت خود به خصوصی‌سازی یک عرصه منجر شود، خلاف مشارکت مردم خواهد بود. اگر در اجرا هم قوانینی که منافع یک گروه اقلیت را تأمین نمی‌کنند، نادیده گرفته شوند، ضد مشارکت خواهد بود».

رائفی‌پور، چهره سخنران معروف بین اصولگرایان انقلابی هم اخیرا در ماجرای ممنوعیت یا آزاد شدن واردات فایزر توییت کرده بود که «۱- واکسن فایزر وارداتی ریسک و خطری ندارد ۲- نظر رهبر انقلاب تغییر کرده است ۳- ماله‌کشان فقط ایرادات دولت روحانی را می‌بینند. در هر صورت اینکه به مردم توضیح درستی داده نمی‌شود، در بهترین حالت نشانه بی‌تفاوتی مسئولان است».

در ماجرای انتصابات اخیر قالیباف در مجلس به‌ویژه انتصاب شوشتری، یک سایت اصولگرا نوشت: «حتی ادعا شده که شوشتری از لحاظ سیاسی، اصلاح‌طلب بوده! و بارها در جلسات خصوصی رگه‌های تند آن را به نمایش گذاشته، پس چطور می‌تواند حوزه ریاست مجلس انقلابی را در دست گیرد؟!

این انتصاب داد چهره‌های انقلابی نزدیک به رئیس مجلس را نیز درآورده و اخیرا یکی از افراد نزدیک به رئیس مجلس گفته است که قالیباف مجددا به تنظیمات کارخانه بازگشته و می‌خواهد با اصلاح‌طلبان کار کند... گفته می‌شود یکی از استعلامات مهم محمدجواد شوشتری نیز منفی شده اما بااین‌حال قالیباف اصرار به استفاده از او و دادن هزینه برای شوشتری دارد».

مالک شریعتی هم در توییتی بسیار کوتاه درباره این انتصاب نوشته بود: «آقای رئیس لطفا تجدیدنظر بفرمایید». علی خضریان، نماینده عضو جبهه پایداری هم نوشته بود: «جناب آقای محمدباقر قالیباف؛ از آنجایی که جنابعالی رئیس منتخب نمایندگان مجلس انقلابی هستید، مواضع و اقدامات شما می‌بایست برایند نگاه کلان مجلس باشد؛ لذا انتصاب فردی به‌عنوان رئیس دفتر شما که ابهاماتی پیرامون ارتباط با فعالان فتنه ۸۸ و املاک نجومی وجود دارد، زیبنده مجلس نیست».

منبع: روزنامه شرق

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها