کد خبر: 642641
تاریخ انتشار :

مذاکرات ایران و آمریکا از 57 تا 1400

سایت «خبر سراسری» نوشت: سال‌های دهه اول انقلاب به پایان رسید. امام فوت کرده بود،‌ جنگ تمام شده بود و هاشمی رفسنجانی به دنبال توسعه و بازسازی کشور نیاز به ارتباطات وسیعی در جهان غرب داشت.همین احساس نیاز موجب شد سیگنال هایی از سوی طرفین فعال شود.

مذاکرات ایران و آمریکا از 57 تا 1400
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه‌نیوز، به نقل از سایت خبر سراسری،‌ همواره یکی از مباحث سیاسی جاری در جامعه ایران بحث مذاکره و مبارزه با آمریکا تحت عنوان امپریالیسم جهانی بوده است اما این احساس سینوسی در هر دوره دچار فراز و نشیب های خاص خود بوده است. اگر به پیش از انقلاب رجوع کنیم بحث های مفصل بسیاری میان ایران و آمریکا وجود دارد که تماما نیز گویای یک ارتباط موثر و مثبت نیست و در آن دوره نیز تضاد ها کاملا قابل تشخیص است اما در دو ماه منتهی به پیروزی انقلاب، آمریکا با کسانی مواجه بود که نه تنها نمایندگان حکومت شاهنشاهی نبودند بلکه مخالفین و براندازان آن محسوب می شدند؛ زمانیکه مهندس بازرگان و برخی از اعضا نهضت آزادی تحت عنوان دیپلماسی انقلاب با طرفین غربی بخصوص آمریکایی ها مذاکراتی را شروع کردند، به نوعی می توان آن را اولین مذاکره ایران انقلابی با آمریکا در نظر گرفت. پس از آن و با پیروزی انقلاب، آمریکا در موقعیت دوگانه‌ای نسبت به وضعیت ایران قرار داشت و عمده نیروهای انقلابی هدف شعار های خود را جنایت های آمریکا قرار می دادند که خود هشداری برای بروز تضاد های بیشتر در آینده بود. در همین زمان مهدی بازرگان و تیم همراه او که برای شرکت در جشن‌های بیست و پنجمین سالگرد انقلاب الجزایر در الجزیره رفته بودند با تیم آمریکایی به رهبری برژینسکی دیدار و گفت‌وگو کردند که افشا آن در تهران موجی از اعتراضات را به همراه داشت اما هنوز ارتباط این دو کشور به صورت رسمی و در سطح سفیر ادامه داشت تا روز حادثه فرارسید و در صبح روز یکشنبه سیزده آبان 1358، گروهی تحت عنوان «دانشجویان پیرو خط امام» با حمله به سفارت آمریکا و اشغال آن، ارتباط ایران و آمریکا را تا امروز در حد رسمی پایان دادند. این اتفاق که به یک بحران در سطح جهانی تبدیل شده بود منجر به انجام مذاکرات پنهان و آشکاری میان ایران و آمریکا برای آزادسازی گروگان ها گشت و حتی تا پیش از شروع جنگ به روایتی صادق طباطبایی و در سطوح دیگر چهره های مختلف در حال مذاکره برای بهبود شرایط بودند که جنگ آغاز شد. هر چند در نهایت مذاکرات ایران و آمریکا برای آزادسازی گروگان ها به قرارداد الجزایر ختم شد و بنظر می رسید پس از آن دیگر مسئولین ایرانی و آمریکایی هم دیگر را سر یک میز نبینند اما این قسم چندان به جای خود نماند و در میانه ی جنگ ایران و عراق، موج جدیدی از مذاکرات با آمریکا،‌این بار برای خرید سلاح آغاز شد که افشا آن در مجله اشراع لبنان منجر به ایجاد یک بحران دیگری برای آمریکایی ها به عنوان ایران کنترا گردید و هاشمی رفسنجانی هم با حضور در ساختمان سابق سفارت آمریکا این موضوع را علنی کرد.

 سال های دهه اول انقلاب به پایان رسید. امام فوت کرده بود،‌ جنگ تمام شده بود و هاشمی رفسنجانی به دنبال توسعه و بازسازی کشور نیاز به ارتباطات وسیعی در جهان غرب داشت.همین احساس نیاز موجب شد سیگنال هایی از سوی طرفین فعال شود و ایران برای اعتماد‌سازی بیشتر واسطه آزادسازی گروگان های آمریکایی در لبنان گشت اما طرف مقابل هیچ اقدام مثبتی به نفع ایران انجام نداد و هاشمی از اروپا به عنوان شریک اقتصادی استفاده کرد. پس از آن با به قدرت رسیدن سیدمحمدخاتمی و تمایل بیشتر به ارتباط با کشور‌های غربی، احتمال ایجاد ارتباطات مجدد قوت گرفت و گروهی از کشتی گیران آمریکایی به تهران سفر کردند که در عرف جهانی نوعی سفیر صلح محسوب می شدند اما این روند با وجود مشکلات و تضاد های داخلی در ایران که بعضا منجر به برخی گرفتاری ها برای دولت خاتمی نیز شد روندی فرسایشی را آغاز کرد؛ روندی که با حمله آمریکا به افغانستان و پس از آن محورشرارت خواندن ایران توسط بوش به کلی به بن بست خورد.

اما گویا این دو بازیگر از هم خسته نمی‌شوند و پس از هر بن بست، یک راه برای ارتباط دوباره ایجاد می کنند.اگرچه پرونده هسته ای ایران، شورای امنیت سازمان ملل و مشکلات دیگر در دوران احمدی نژاد، آمریکایی ها را از یک توافق با ایران دور تر کرد اما احمدی نژاد خوب می دانست که برای حل مشکلات خود نیاز به مذاکره جدی با آمریکا دارد و مذاکرات هسته ای با حضور سعید‌جلیلی در جریان بود تا دولت تندرو احمدی نژاد ایران به پایان رسید و رئیس هیئت مذاکره کنندگان ماجرای مک فارلین رئیس جمهور بعدی ایران شد. حسن روحانی، چهره ای امنیتی که در سیاست خارجی تجربه داشت و حضور او در نهاد ریاست جمهوری یک پیام مهم برای آمریکا مخابره می کرد و آن یعنی به میزمذاکره برگردید!

شرایط سخت ایران در چهارسال دوم احمدی نژاد باعث شد تیم مذاکره کننده ایرانی با وجود تمامی سختی ها پای میز مذاکره برود اما این بار با محمدجواد‌ ظریف دیپلمات متخصص ایرانی که سابقه حضور در آمریکا را نیز به صورت جدی در سابقه خود دارد و عملکرد او در مذاکره منجر به امضا قراردادی تحت عنوان برجام شد. قراردادی که در داخل با آن مخالفت هایی صورت گرفت و تصور می شد در صورت اجرا صحیح آن به گام های بعدی این قرار داد یعنی برجام 2و 3 نیز دست یابیم که حادثه فرا رسید. دونالد‌ترامپ که همه را به یاد تندروهای ایرانی می انداخت به قدرت رسید و برجام را کنار گذاشت. این اتفاق باعث شد در ایران مقامات دولتی نسبت به ارتباط با آمریکا موضع گیری های قهرآمیزی انجام دهند و رهبرمعظم انقلاب نیز مذاکره با آمریکا را ممنوع اعلام کرد. این روند که منجر به ضعف شدید دولت روحانی هم شده بود ادامه یافت تا بایدن در آمریکا به پیروزی رسید و در ایران نیز ابراهیم رئیسی وارد نهاد ریاست جمهوری شد و در حالیکه تصور نمی شد رئیسی و تیم او خواهان مذاکره با آمریکا باشند اما تیم مذاکره کننده ایرانی با ترکیبی جدید و به ریاست باقری‌کنی به وین برای دور جدید مذاکرات اما بدون حضور آمریکا رفت. مذاکراتی که احتمال می رود به زودی آمریکا حضور واضح تری در آن داشته باشد.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها