کد خبر: 651426
تاریخ انتشار :

هاشمی رفسنجانی و ماجراهای دیدن ماه شوال و رمضان

انصاف نیوز/ ماجراهای رؤیت هلال ماه شوال و اعلام عید فطر هر ساله با حرف و حدیث‌هایی همراه می‌شود؛ که هاشمی رفسنجانی در خاطراتش به این موارد اشاره کرده است.

هاشمی رفسنجانی و ماجراهای دیدن ماه شوال و رمضان
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

۱۵ فروردین ۱۳۷۱

«ساعت هشت صبح از دفترم زنگ زدند و گفتند در قم براى آقایان [سیدمحمدرضا] گلپایگانى و [شیخ محمدعلی] اراکى، [از مراجع عظام تقلید]، رؤیت هلال ثابت شده است و مردم براى نماز عید فطر آماده مى‌شوند. با رهبرى تماس گرفتم؛ ایشان گفتند مشغول بررسى مُستند آنها هستند؛ چون از جهاتى مشکوک است. مستند آنها باختران [= کرمانشاه] است که [آقای‌ محمدحسین زرندی]، امام‌جمعه باختران گفته شهادت از اعضای لشکر بدر عراق است که مى‌گویند در منطقه دیده‌اند، ولى پس از احضار آنها، یک‌نفرشان قاطعانه گفته دیده‌ام و چهار نفر در تردید بوده‌اند و خودشان هم افطار نمى‌کنند.

من خودم هم با آقاى [محمدحسین] زرندى، امام جمعه باختران تماس گرفتم، همین را گفت. از دفتر خبر دادند، در مسجدى در سرآسیاب و دولاب [تهران] مردم جمع شده‌اند و منتظر اقامه نماز عید هستند. آقاى [محمدرضا] توسلى، [رییس دفتر امام خمینی]، تلفن کرد و گفت چهار نفر در قم ادعاى رؤیت کرده‌اند و پیش آیت‌الله گلپایگانى شهادت داده‌اند. دو نفر هم در اصفهان، نزد آسید محمد باقر ابطحى، شهادت به رؤیت داده و او هم آنها را براى آیت‌الله [سیدمحمدرضا] گلپایگانى توثیق کرده است. یک نفر روحانى هم در گلپایگان رؤیت کرده و براساس این شهادت، آقاى گلپایگانى حکم به عید فطر بودن داده‌اند؛ البته لازم بود قبلاً با رهبرى هماهنگ مى‌کردند که نشده و مشکل ایجاد کرده‌اند.

دو بار با آیت‌الله خامنه‌اى تلفنى صحبت کردیم؛ بالاخره به این نتیجه رسیدیم که اعلان عید فطر شود، ولى چون مصلاى تهران آماده نیست، قرار شد گفته شود که نماز عید در مساجد برپا گردد؛ روى هم رفته بد عمل شد».

۱۱ اسفند ۷۳

 «دیشب بالاخره نزدیک ساعت یازده شب، تلویزیون اطلاعیه دفتر رهبرى مبنى بر رؤیت هلال شوال و عید بودن فردا را اعلان داشت و امروز در منزل آیت‌الله خامنه‌اى مطلع شدم که قبل از ایشان، اوایل شب بعضى از علماى قم اعلان عید کرده بودند که عملاً رهبرى را در مقابل عمل انجام شده قرار داده‌اند. نماز عید توسط رهبرى انجام شد».

۲۸ دی ۷۷

«ساعت یازده شب از دفتر آیت‌الله [محمد] فاضل لنکرانى، [از مراجع تقلید] گفتند، آقاى فاضل مى‌خواهد دربارة هلال شوال، با من صحبت کند. پس از وصل تلفن، معلوم شد آقاى فاضل به اندرون رفته و جواد – پسرشان – صحبت کرد و گفت، براى ابوى ثابت شده که فردا عید فطر است و چند شهر را نام برد که در آنجا ماه دیده شده و گفت، ظاهراً براى آقاى لطف‌الله صافى [گلپایگانی] هم ثابت شده و با تماس با دفتر آیت‌الله خامنه‌اى، نتوانسته‌اند به توافقى برسند و بیش از این نمى‌توانند صبرکنند و باید نظرشان را اعلان نمایند. از من خواستند که براى هماهنگى با رهبرى، کمک کنم.

تلفنى با آیت‌الله خامنه‌اى صحبت‌کردم. ایشان گفتند که گزارش‌های رؤیت هلال، به ایشان هم رسیده ولى با توجه به اعلان قبلى چند مرکز تحقیقاتى دانشگاه که گفته‌اند در هیچ نقطه‌اى از ایران، ماه شوال در شامگاه یکشنبه قابل رؤیت نیست، چون فقط یک ساعت قبل از غروب از تحت‌الشعاع خورشید بیرون مى‌آید، اطمینان به گزارش‌های مردمى به‌ دست نمى‌آید، ولى اگر آقاى فاضل حکم‌کنند و یا دو نفر از آقایان فاضل و صافى، اعلان اطمینان کنند، مى‌پذیریم که فردا عید باشد، ولى تأکید کردند که قول قطعى ندهیم. مراتب را به آشیخ جواد فاضل‌گفتم. قرار شد، به همان صورت پیگیرى شود و سرانجام حدود ساعت یک بامداد، رهبرى به تصمیم مى‌رسند».

۲۹ آذر ۷۷

«عصر در دفترم کارکردم. خبر رسید که آقایان [محمد] فاضل لنکرانى و [حسین] نورى همدانى، [از مراجع تقلید] در قم، اعلان کرده‌اند که امروز ماه رمضان است؛ با توجه به حکم رهبرى، مشکل بزرگى است.

شب میهمان رهبرى بودم. ایشان هم امروز برایشان ثابت شده که رمضان است و اعلامیه جدید دادند که فردا دوم رمضان است که بسیار بد است، ولى گویا چاره‌اى نیست. آقاى [علی‌اصغر] حجازى، متن بیانیه دوم را براى تأیید رهبرى آورد. گفتم، اقدام بى‌سابقه‌اى است و اگر هم نشود، مورد بحث زیاد خواهد بود».

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها