کد خبر: 651734
تاریخ انتشار :

ناگفته‌های فرزند شهید مطهری از حکم اعدام قاتلِ پدرش

مجتبی مطهری در برنامه «دستخط» سیما گفت: داماد ما حکم اعدام اکبر گودرزی، سرکرده گروهک فرقان را به درخواست مادرمان اجرا کرد.

ناگفته‌های فرزند شهید مطهری از حکم اعدام قاتلِ پدرش
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

شب شهادت را خاطرتان هست؟

بله.

آن زمان ۲۵ سالتان بود؟

بله، ۲۶-۲۵ ساله بودم که از منزل آقای دکتر سحابی تلفن کردند، ظاهراً جلسه شورای انقلاب بود، شهید بهشتی هم آنجا بودند، گفتند آقای مطهری نمی‌آید و من گوشی را برداشتم و گفتم چطور نمی‌آید؟! من به مادر گفتم نمی‌دانم ایشان چه می‌گویند، می‌گویند آقای مطهری نمی‌آید، تعجب کردم، مادر سراسیمه گوشی را از من گرفتند، مادر فوری متوجه شدند چه شده، یکدفعه حالشان متغیر شد، گفتند چه بلایی سرش آوردید! بعد او شروع کرد هق هق گریه که بله ایشان ترور و شهید شدند.

به بیمارستان مراجعه نکردید؟

با خانواده به بیمارستان طرفه رفتیم، ظاهراً قبل از اینکه ایشان به بیمارستان برسند، شهید شده بودند.

در جایی خواندم که شما گفته بودید مقام معظم رهبری آیت الله خامنه‌ای زودتر به بیمارستان رسیده بودند؟

بله، ایشان هم به بیمارستان آمده بودند. با اینکه ایشان آن موقع (قبل از سال ۶۰) هنوز رئیس جمهور نشده بودند، آمده بودند، یکی دو نفر از آقایان بودند که خود آقا آنجا بودند، ولی خیلی محدود بود، موقعی که ایشان شهید شدند. یکی دو نفر از اعضای جلسه هم آمده بودند.

اعضای شورای انقلاب؟

اعضای شورای انقلاب مثل آقای. به آنجا آمده بودند، از افرادی که خیلی مشخص و بنام بودند، حضرت آیت الله خامنه‌ای بودند.

من در جایی مصاحبه‌ای از شما خواندم، گفتید پدر پیش‌بینی کرده بودند که من یکی از آن سه چهره‌ای هستم که فرقان گفته می‌زند، چهره مذهبی آن‌ها، من هستم.

مقاله‌ای که در مقدمه گرایش به مادی گرایی نوشته شد، این طور بخواهم بگویم، مقاله‌ای که با خون نوشته شد، «آنانی که ره دوست گزیدند همه، در کوی شهادت آرمیدند همه» و واقعاً ایشان شهادت خودشان را پیش‌بینی می‌کردند، حتی بعد از شهادت سپهبد قرنی، در قم گفتند که گروه فرقان گفتند ما یک شخصیت نظامی، مذهبی و سیاسی را در برنامه خودمان برای ترور داریم. پدر بلافاصله گفتند بعد از قرنی من هستم، آقایان گفتند برای خودتان محافظ و پاسدار بگذارید، شما نباید راحت بگیرید، انگار خودشان می‌دیدند، گفتند دیگر از این مسائل گذشته است که البته خود گودرزی هم در زندان اوین محاکمه شد و آقای ناطق نوری هم بود.

خیلی فحاش و کریه الچهره بود و به امام، علامه طباطبایی و شهید مطهری جسارت زیادی داشت، در این حد که آقای ناطق نوری گفت این را بیرون ببرید، فردا می‌خواهیم ایران را ... کنیم، مردم ما را تکه تکه کنند، ببینید چقدر خبیث بود، آقای ... می‌گفت تو از خدا بترس، او می‌گفت شما که من را می‌کشید، گفتند ما یک تیر به تو می‌زنیم، عذاب الهی سخت است، این تیر ما یک لحظه است، بدبخت معلوم است تو به آن دنیا هم اعتقادی نداری، تو دروغ می‌گویی، جوان‌ها را فریفته‌ای، اصلاً به مبدا، خدا، معاد، پیامبر، به هیچ چیز اعتقاد نداری.

او هم مثل اینکه اعدام شد، البته محمد بصیری هم قبل از او اعدام شده بود و ظاهراً مثل اینکه داماد ما زده بود، مادر نگذاشتند، گفته بودند خودتان می‌خواهید تیراندازی کنید؟ مادر به پسرها اجازه ندادند، گفتند داماد شهید که الان در مشهد است، ایشان تیر زد، ایشان الان مشهد است و این تیر را ایشان انداخت.

البته یک مسئله را خدمت شما بگویم که دو بار خون از ایشان رفت، من یادم است دو بار در حرم حضرت معصومه (س) نماز خواندند.

بر پیکر شهید؟

یک بار آیت الله گلپایگانی خواندند، دو مرتبه خون بند نیامد، دوباره کفن زدند، با کفن، خون را بند آوردند و پوشاندند که مطمئن شدند خون بند بیاید، دومرتبه شهید بهشتی بعد از آیت الله گلپایگانی بر پیکر ایشان نماز خواند.

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    پیشنهاد ما

    دیگر رسانه ها